میترا فردوسی| کارشناسارشد مطالعات فرهنگی:
چند روز پیش، حدودا 7صبح بود که نشستم توی تاکسی خطی زردرنگی که برسم سر کار. امیدوار بودم یکی از آن جملههای ناب «سلام جوان ایرانی» را بشنوم تا سر صبح شارژم کند، اما برنامه پزشکی داشت پخش میشد و پزشک مهمان، در مورد نوعی نارسایی کبدی که میتوانست طی 10روز فرد را بکشد حرف میزد؛ از فراوانی این بیماری بین ایرانیها میگفت و مدام علائم را از سردرد ساده گرفته تا زردی پوست، تکرار میکرد. تمام تمرکز من و 4سرنشین دیگر تاکسی در آن لحظه روی کبد و پیدا کردن علائمی از بیماری ذکرشده در خودمان بود.کمکم داشتم فکر میکردم صبح که توی آینه نگاه کردم کمی رنگم زرد شده بود و به یاد سردرد دیروزم هم افتادم و اضطرابی عجیب دلم را زیر و رو کرد. چند ساعت بعد در یک گروه خانوادگی در تلگرام عضو شدم که از ب بسمالله تا پ پایانش پیغامهایی در باب سلامت و مراقبت و پیشگیری از بیماری بود. چه بخوریمها و چه نخوریمها و 3راهحل برای اینکه آلزایمر نگیریم و 5 راه برای شناسایی سرطان لنفوم و... .
سر ناهار که داشتم با ولع با غذایم ماست میخوردم همکارم گفت بیشتر از 5 قاشق ماست در روز مضر است و همین دیروز از پزشکی در تلویزیون شنیده است که مزاج را به هم میریزد... . بهخودم آمدم. به اینکه من در تمام روز در معرض پیامهای مختلفی از منظر پزشکی بودم و روزهای قبل هم همینطور گذشته بود و من شاید آنطور که باید حواسم نبوده. امری که خودآگاه ما را کور کرده همین تکرار بدیهیکننده است؛ همین که عادت کردهایم همه لحظههای زندگیمان را با متر و معیار پزشکی بسنجیم؛ اینکه خیالمان از هیچچیز زندگیمان راحت نیست و مدام باید چکاپ شویم.
حکایت پزشکی شدن یا طبیشدن زندگی، اگرچه حکایت تازهای نیست اما عمر طولانی هم ندارد. شاید کمتر از 200سال است که گفتمان پزشکی به سمتی رفته که در آن سعادت، عاری از درد و بیماریبودن است و بیمار کسی است که باید مثل یک مجرم در پیشگاه پزشک اعتراف کند تا شفا بگیرد؛ به سبک زندگی و چیزهایی که میخورد اعتراف کند و اشتباهاتش را بپذیرد.
دغدغه سلامت، ترسهای مرضی از مریضی بهعنوان یک حاشیه در متن زندگی یک بیمار، امروز به متن زندگی هر فردی - چه بیمار و چه سالم - تبدیل شده است. در این وضعیت، نگرانی از سلامت، خودش بیماری است. کار سختی هم نیست دیدن این اضطراب جمعی. سرریز انسان در مطب پزشکان متخصص در ایران و تور پزشکگردی و ویزیت شدن پیش 10دکتر متخصص فقط برای اینکه خیالمان راحت شود! نشان از یک نوع وسواس فکری در حیطه سلامت و پزشکی دارد و بیانصافی است اگر بگوییم بهوجودآورندگانش فقط پزشکان هستند. ما با گفتمان پزشکی همدستی میکنیم و پیرامون این موضوع نوعی فرهنگ بهوجود آمده است.
امروزه پزشکی از امری غایب در زندگی بشر، به امری حی و حاضر در متن زندگی تبدیل شده است و به همین دلیل هم پزشکیشدن بهعنوان «مسئله»، پایش را به علوم انسانی نیز باز کرده است. فلسفه طب، انسانشناسی پزشکی و جامعهشناسی پزشکی ازجمله رویکردهای نوینی هستند که در علوم انسانی بهوجود آمده و متخصصان این علوم را به این درک رسانده که امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند خوانشی انتقادی از پزشکی هستیم؛ چراکه پزشکیشدن جامعه، سوژه اجتماعی و انسان فاعل را به تسلط خویش در میآورد. انسان در عصر پزشکیشدن همهچیز، کسی است که باید توسط عالیجنابان سپیدپوش، همیشه و همواره مراقبت و پایش شود؛ حتی در روزهای سلامتی. گویی ما دیگر اعتماد به نفس این را نداریم که برنامهای برای غذا، تحرک، ازدواج، زایمان، جوان و پیر بودن و چاق و لاغربودنمان داشته باشیم. یکییکی عرصههای زندگی، حالات روانی و مسائل زندگی روزمره از دست ما دررفتهاند و گفتمان پزشکی مدیریت آنها را بهدست گرفته است. اما باید در مقابل این هجوم ایستاد و جالب است که بدانید روند طبزدایی در جهان در راستای همین ایستادگی شکل گرفته و در حال پیشرفت است. برای مثال در بسیاری از کشورها از زایمان، پزشکیزدایی شده و زنان باردار در خانه توسط ماماها ویزیت میشوند و زایمان در بیشتر موارد در خانه صورت میگیرد. بازگشت امر روزمره به درون خانهها ثمره بازاندیشی در پزشکی و نحوه تعامل آن با اجتماع انسانی است.
اهمیت حرفزدن درباره ضرورت اجتماعیتر وانسانیتر شدن پزشکی باعث شد که این شماره از صفحه زندگی و فرهنگ را به آن اختصاص دهیم. با دکتر ابوعلی ودادهیر، از معدود پژوهشگران حوزه انسانشناسی پزشکی، درباره سیر تاریخی پزشکی تا امروز و سازوکار پزشکیشدن جامعه گفتوگو کردیم. مرتضی کریمی، پژوهشگر انسانشناسی پزشکی نیز درباره مقاومت در مقابل صمیمیت در فضاهایپزشکی نوشته است و یادداشت دکتر علیرضا مجیدی- که هم پزشک است و هم دستی بر آتش علوم انسانی دارد و سالهاست وبلاگ و سایت معروف «یک پزشک» را مدیریت میکند- با نگاهی انتقادی درباره پزشکی و اسطوره جاودانگی است.
بحث این صفحه انتقاد صرف به مناسبات پزشکی در ایران نیست بلکه تلنگری است به اخلاق پزشکی و نگاهی است انتقادی به نشت بیحد و حصر پزشکی به تمام حوزههای زندگی در جوامع بشری؛ همانطور که وقتی فیزیکدانان دست بهکار ساخت بمب اتمی شدند جهان در مورد اخلاق فیزیک به تکاپو افتاد.