نگاه منتقدان به همه روزهای ما
روایت یک سوگواری
آرش نهاوندی/روزنامه نگار
ایزابل آلنده، نویسنده مشهور اصالتا اهل شیلی در کتاب «همه روزهای ما» ( که بهتازگی پس از 10 سال در نشر ثالث با ترجمه صالح واحدی تجدیدچاپ شده است)، دوران دردناکی را که پس از مرگ تراژیک دخترش-پائولا- گذرانده در قالب ناداستان بازسازی کرده است. او در این کتاب داستان واقعی زندگی خود، خانوادهاش و خویشاوندان و نزدیکانی که با آنها زندگی میکرد و در رفت و آمد بود شرح میدهد؛ داستانهایی از ارتباطات جدید و جداییهای سوزناکی که پس از مرگ دخترش رخ دادند. او همه این داستانها را در قالب نامههایی به دخترش پائولا که بهدلیل خونریزی مغزی و خطای پزشکی به کما رفته بود و در سال1992 درگذشت، روایت کرده است. همه روزهای ما، در واقع جلد سوم سهگانهای است که با کتاب پائولا آغاز شد. این کتاب نیز مانند سایر کتابهای آلنده در عرصه جهانی، بسیار مورد توجه قرار گرفته و نقدهایی نغز درباره آن نگاشته شده است. در این مطلب به اختصار به برخی از این نقدها پرداختهایم.
گاردین: ایزابل آلنده از آنجا که با تمام افرادی که در همه روزهای ما، از آنها نام برده و داستان آنها را روایت کرده زندگی کرده و آنها ازجمله خویشاوندان وی بوده و بهاصطلاح از طایفه خود وی محسوب میشدهاند، در نگارش این رمان دقت وسواسگونهای به خرج داده است. او در مقدمه این رمان به این مسئله اشاره کرده است که ایده نگارش سومین جلد از روایت غیرداستانی از خانوادهاش (اولین کتاب از این سری ناداستانها پائولا نام داشت) را دستیارش پیشنهاد کرده و به او گفته که اگر قرار به انتخاب میان روایت یک داستان و رنجاندن اعضای خانواده باشد، یک نویسنده حرفهای نخستین گزینه، یعنی روایت داستان را انتخاب میکند. آلنده در مقدمه همه روزهای ما که سومین جلد از ناداستانهای وی محسوب میشود، به این مسئله اشاره کرده که هیچچیز کسالتآورتر از گوشدادن به رؤیاهای دیگران نیست. او در اینجا به نحوی طنزآمیز و کنایهآمیزی از مخاطبان خود خواسته بهدلیل روایت داستان خاندان خود، از آنها عذرخواهی کند. اما در اینجا یک مسئله وجود دارد و آن این است که کسالتآورتر از گوشدادن به رؤیاهای دیگران، گوشدادن به مشکلات دیگران است. با این حال بهنظر میرسد که هیچیک از این گزارهها را نمیتوان در مورد رمان همه روزهای ما، اطلاق کرد. آلنده در این کتاب مشکلات خانوادگی خود را عادی جلوه داده و تلاش نکرده است که مشکلات خانوادگی در این رمان بر جنبه رؤیایی آن غلبه کند.
دنور پست: این کتاب با گرما، طنز، خلوص ویژه و هوشمندی روایت شده است. همه روزهای ما، نگارهای (پرترهای) از یک خانواده معاصر است که با عشق، ارادهای قوی و سرسختی بیمانند مادر یک خانواده به یکدیگر پیوند خوردهاند. نویسنده این اثر کسی نیست جز ایزابل آلنده؛ نویسنده کتاب «خانه ارواح» که در سال1985 پرفروشترین کتاب نیویورکتایمز لقب گرفت. این کتاب مانند نگارنده آن (ایزابل آلنده) مملو از سر زندگی و شادابی است. آلنده در این کتاب دیدگاههای خود درباره عشق، ازدواج، مادربودن، روحانیت، دین، عدموفاداری، اعتیاد و خاطرات را با خوانندگان خود به اشتراک میگذارد و آنچه در ضمیرش میگذرد را بیپرده آشکار میکند.
ایندپندنت: در این ناداستان ما حضور مداوم پائولا را حس نمیکنیم، درحالیکه داستان همچنان بر مدار شخصیت وی میچرخد. از همین رو این مسئله به خواننده منتقل میشود که در برخی اوقات نویسنده مسیر خود را گم میکند و این احساس دست میدهد که در برخی مواقع یکباره رشته داستان از دستان آلنده خارج میشود؛ درست همان اتفاقی که پس از مرگ دخترش پائولا رخ میدهد و او تا مدتی نمیتواند مسیر اصلی زندگی خود را پیدا کند. با این حال در اغلب مواقع مخاطب بهدلیل انرژیای که نثر آلنده به وی منتقل میکند از رهاشدگی بخشهایی از داستان غافل میشود و قدرت آلنده در پرداخت داستان و نیرو و گرمای شخصیت وی باعث میشود که مخاطب از کنار برخی از اشتباهات سهوی در این رمان عبور کند. دلیل اینکه در برخی مواقع در نویسندگی و در شهرت آلنده خللی ایجاد میشود و این تصور به ذهن خطور میکند که او در برهههایی از زندگیاش شکست خورده، این است که هنگام نگارش، تنها تراوشات قلبی خود را بروز میدهد.
بارنزاند نوبل ریویو: رمان همه روزهای ما از ریتمی محکم و استوار برخوردار است و این تا حدی بازمیگردد به علاقه آلنده به مضامین طنزآمیز و داستانهای ماجراجویانه. به طرز عجیبی هر3 یا 4 صفحه از فصول این کتاب را میتوان بهعنوان یک اپیزود جداگانه یک سریال یا نمایش تلویزیونی که فیلمنامه یا نمایشنامه آن بهطور استادانهای نگاشته شده باشد، درنظر گرفت. ویویان گورنیک (نمایشنامهنویس، خبرنگار، منتقد و خاطرهنویس آمریکایی)، کارولین استیدمن(مورخ انگلیسی و ازجمله محققانی که تحقیقات بسیاری روی موضوعاتی نظیر کار، جنسیت، طبقه، زبان و دوران کودکی انجام داده است)، سیمون دوبوار تحقیقات زیاد و تأثیرگذاری روی ارتباط میان مادران و دختران انجام دادهاند، اما تاکنون هیچ نویسندهای اینگونه حقشناسانه مانند آلنده در این موضوع وارد نشده است. او در کتاب همه روزهای ما به وضوح و آشکارا دوران غمبار زندگی خود پس از از دستدادن فرزندش و روند سوگواری برای وی را شرح میدهد. او همچنین سختیها و مرارتهای ناشی از ایجاد ارتباطات جدید و جداییهای جانکاه پس از مرگ دخترش را در این کتاب توصیف کرده است.