سعید مروتی /روزنامهنگار
«آواز گنجشکها» در بخش مسابقه جشنواره برلین 2007 حاضر است. فیلم مجیدی بخت چندانی برای بردن خرس طلایی بهترین فیلم یا خرس نقرهای بهترین کارگردانی ندارد. در برلین «خون به پا خواهد شد» (پل توماس اندرسن) چشمها را خیره کرده؛ فیلمی با حضور دنیل دیلوئیس. فیلم پل توماس اندرسن در فستیوال میدرخشد و مورد توجه قرار میگیرد ولی دنیل دیلوئیس جایزه بهترین بازیگر مرد را به رضا ناجی، بازیگر آواز گنجشکها میبازد. سینمای ایران در حضور یکی از مهمترین چهرههای بازیگری سهدهه اخیر دنیا، برای اولین بار جایزه بهترین بازیگر برلین را میبرد. ناجی بعد از موفقیت در برلین در اظهار نظری جالبتوجه، به طنز میگوید: «در برلین دنیل دیلوئیس را مثل آسپرین بالا انداختم!» چند ماه بعد دنیل دیلوئیس برای خون به پا خواهد شد، هم گلدن گلوپ را میبرد و هم جایزه اسکار را. اینجا عدهای به کنایه میگویند دیلوئیس شانس آورد که در اسکار با رضا ناجی رقابت نداشت وگرنه بازهم به او میباخت! در برلین 2007 داستان آنگونه که ما دوست داشتیم پیش رفت. رقابت رضا ناجی و دنیل دیلوئیس: برنده رضا ناجی از ایران. فستیوال سینمایی مثل المپیک و مسابقات جهانی ورزشی نیست. اینجا سلیقه و ملاحظات داوران (که تعدادشان انگشتشمار است) همه چیز را تعیین میکند. طبیعی است که میزان اعتبار فستیوال در میزان جدی گرفتن برگزیدگانش تعیینکننده است و برلین هم فستیوالی ردهA محبوب میشود و بردن جایزه خرس نقرهای بهترین بازیگر مرد باید افتخاری برای سینمای ایران محسوب شود. اما بعد، بردن جایزه از برلین چه چیزی به رضا ناجی اضافه کرد؛ به فروش آواز گنجشکها کمکی کرد؟ دستمزد ناجی را بالا برد؟ باعث شد او پس از درخشش در برلین در فیلمهای بهتر و معتبرتری بازی کند؟
متاسفانه به این سؤالها نمیشود پاسخهای مثبت و امیدوارکنندهای داد. آواز گنجشکها یکی از آخرین فیلمهای ناجی است که در آن نقش اصلی را برعهده داشته و سالهاست او را در نقشهای حاشیهای فیلمها و سریالهای اغلب کمدی دیدهایم.
از برلین 2007 به کن 2016 میرسیم؛ به جایی که شهاب حسینی برای بازی در «فروشنده» (اصغر فرهادی) جایزه بهترین بازیگر کن را میگیرد. این معتبرترین و مهمترین جایزه جهانی است که بازیگر ایرانی فتح کرده.
با این پیشزمینه که حسینی بازیگر فیلم کارگردانی اسکاری برده و قبل از فروشنده با بازی در «درباره الی» و «جدایی نادر از سیمین» به چهرهای شناختهشده تبدیل شده بود. به نظر میرسد داستان نخلی که حسینی از کن برد با خرسی که ناجی از برلین به ارمغان آورد، تفاوتهای قابل توجهی دارد. چیزی که به آن شهرت، محبوبیت و اعتبار جهانی میگوییم ظاهرا در مورد شهاب حسینی مصداق دارد و این را میشود در فروش بالای فیلم فروشنده و اقبال عمومی از سریالی چون« شهرزاد» دید. اما میشود از فیلمهای دیگری هم مثال زد که از شهاب حسینی به عنوان بازیگر بهره بردهاند ولی مورد توجه عمومی قرار نگرفتهاند؛ یعنی بازیگری در اوج شهرت و چند ماه بعد از بردن جایزه کن، در فیلمی دیگر نمیتواند به فروشش کمک کند. داستان اعتبار جهانی و مقبولیت داخلی اینقدرها که به نظر میرسد ساده نیست. مروری بر فاتحان گیشه در ادوار مختلف نشان میدهد سلیقه عمومی خیلی با ماجرای جایزه و فستیوال و اعتبار هنری همخوانی ندارد. میشود گفت گاهی وقتها داوران جشنوارهها از سلیقه و پسند عمومی پیروی کردهاند و برعکسش خیلی مصداق ندارد.
فهرست بازیگرانی که اعتبارشان (که بخشی از آن میتواند محصول جوایزی باشد که از فستیوالهای مختلف بردهاند) روی فروش فیلمها تاثیرگذار بوده خیلی پرتعداد نیست. بماند که داستان جایزههای جهانی بازیگران ایرانی خیلی هم جدی نیست. سینمای ایران در این سالها بیش از 130جایزه بازیگری از فستیوالها برده ولی خوب است که بدانیم تعداد قابل توجهی از این جوایز نصیب نابازیگران و کودکان و نوجوانان شده و در مورد بقیه هم باید به میزان اعتبار و اهمیت فستیوالها توجه کرد. درباره فستیوالهای معتبر هم باز باید ماجرا را موردی بررسی کرد. در مورد جوایز داخلی اگر دنبال تاثیر و بازخورد عمومی باشیم قاعدتا باید جشنواره فجر را ملاک قرار دهیم. جشنواره فجر گاهی به بازیگران محبوب سیمرغ داده و گاهی نه! اگر مورد اول اتفاق افتاده باشد، معمولا با اقبال عمومی در گیشه هم مواجه شده ولی در مواردی که سیمرغ به چهرههایی نه چندان محبوب و شناخته شده رسیده، در اکثر موارد جایزه بازیگری کمکی به فیلم نکرده است. نکته دیگر اینکه جشنواره فجر رخدادی دولتی است و جدای از سلیقه و پسند داوران، گاهی وقتها موارد فرامتنی هم در اهدای جایزه موثر واقع میشود. ماجرای سیمرغ نوید محمدزاده برای «عصبانی نیستم» که در لحظه آخر وتو شد و به بازیگر دیگری تعلق گرفت را همه به خاطر دارند.
حرف آخر اینکه جایزه الزاما نه اعتبار میآورد و نه محبوبیت. فراموش نکنیم که محبوبترین بازیگر تاریخ سینمای ایران در سراسر زندگیاش تنها یک جایزه برد و تازه آن جایزه هم محصول رأی مردم بود و نه داوران.
تنها یک جایزه
فراموش نکنیم محبوبترین بازیگر تاریخ سینمای ایران در سراسر زندگیاش تنها یک جایزه برد و تازه آن جایزه هم محصول رأی مردم بود و نه داوران
همچون در یک آینه
وقتی رضا ناجی، دنیل دیلوئیس را مثل آسپرین بالا انداخت!
در همینه زمینه :