• پنج شنبه 27 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 8 ذی القعده 1445
  • 2024 May 16
دو شنبه 11 شهریور 1398
کد مطلب : 76325
+
-

تلاش مرد جوان برای دستگیری سارق گوشی‌اش به جنایت انجامید

مالباخته قاتل شد

داخلی
مالباخته قاتل شد


وقتی مالباخته برای دستگیری سارقان موبایلش شروع به تعقیب آنها کرد تصورش را هم نمی‌کرد که به اتهام قتل عمد دستگیر شود.
به گزارش همشهری، چند روز پیش مردی پژو سوار در حاشیه یکی از اتوبان‌های جنوب تهران توقف کرد و گوشی موبایلش را به‌دست گرفت تا پولی را به‌حساب فردی منتقل کند. در همین هنگام سارقان موتور سوار که به‌دنبال سوژه برای سرقت می‌گشتند چشمشان به او افتاد که سرگرم کار با گوشی‌اش بود. شیشه ماشین پایین بود و این برای سارقان یک فرصت طلایی بود تا سرقت را اجرا کنند. موتورسواران به سمت پژو رفتند و جوانی که ترک نشین بود در یک چشم بر هم زدن گوشی را از دست راننده قاپید و فرار کردند.

تعقیب مرگبار
وقتی سارقان پا به فرار گذاشتند، مالباخته تصمیم گرفت به تعقیب آنها بپردازد تا هرطور شده آنها را گیر بیندازد و گوشی موبایلش را پس بگیرد اما تصمیم عجولانه او حادثه‌ای مرگبار را رقم زد چرا که تصادفی رخ داد و ترک‌نشین موتور که همان سارق موبایل قاپ بود به‌دلیل شدت جراحات ناشی از تصادف جانش را از دست داد. اما راکب موتور از فرصت استفاده کرده و فورا سوار بر موتورش شد و فرار کرد.

گزارش مرگ
موضوع مرگ جوان سارق به قاضی رحیم دشتبان، بازپرس جنایی تهران اعلام شد و او برای تحقیق، راهی محل حادثه شد. به گفته شاهدان، راننده پژو که در تعقیب موتورسواران بود خودش را به آنها رسانده و به موتورشان کوبیده بود. پس از آن موتورنقش برزمین شد و ترک‌نشین زیر ماشین جلویی که پژو پارس بود رفت و همین باعث شد تا جانش را از دست بدهد. راکب موتور هم که گویا زخمی شده بود از میان ازدحام جمعیت عبور کرده و متواری شده بود.
شاهدان می‌گفتند راننده پژویی که عمدا به موتور آنها کوبیده پس از تصادف فرار کرده است. در همین حال راننده پژو پارسی که موتورسوار به زیر چرخ‌های ماشین او رفته و جان باخته بود در تحقیقات گفت: من در حال رانندگی بودم که در آینه دیدم راننده پژویی با سرعت بالایی در حال حرکت است و ظاهرا دو جوان را که سوار بر موتور بودند تعقیب می‌کرد. راکب موتور هم با سرعت در حال حرکت بود، انگار از دست راننده پژو فرار می‌کرد که در یک لحظه پژو به موتور رسید و راننده عمدا به آنها زد. حتی صدای ترمز ماشین پژو را شنیدم. بر اثر این تصادف ترک نشین پرت شد زیر چرخ‌های ماشین من و جانش را از دست داد. او ادامه داد:‌ راننده پژوکه به موتور کوبیده بود پس از تصادف به کمک جوان موتور سوار آمد و حتی چند دقیقه‌ای هم بالای سرش بود اما دقایقی بعد به سمت ماشینش رفت و فرار کرد.
در ادامه کارآگاهان به بازرسی بدنی متوفی پرداختند و از او 3چاقو و قمه به همراه 2گوشی موبایل کشف کردند. درحالی‌که کارآگاهان سرگرم جست‌و‌جو برای یافتن ردی از راننده فراری بودند یکی از گوشی موبایل‌هایی که در جیب متوفی کشف شده بود زنگ خورد. مأمور پلیس پاسخ داد و آنطرف خط پدر متوفی بود که به این ترتیب هویت او شناسایی شد. او جوانی 21ساله و مجرد بود که با دستور قاضی جنایی جسدش به پزشکی قانونی انتقال یافت. از سوی دیگر تلاش برای شناسایی راننده فراری که شاهدان شماره پلاکش را یادداشت کرده بودند ادامه یافت؛ تا اینکه او چند روز پیش به دادسرای جنایی تهران رفت و خودش را معرفی کرد.
او گفت: به‌خاطر عذاب وجدان و از ترس اینکه مبادا راننده پژو پارس راکه متوفی زیرچرخ ماشین او جان باخته اشتباها دستگیر و مجازات کنند تصمیم به معرفی خود گرفته است. این مرد که حدودا 40ساله است در تحقیقات گفت: وقتی موتورسواران به سمتم هجوم آوردند و ترک نشین آن موبایلم را قاپید، تصمیم گرفتم هرطور شده آنها را گیر بیندازم؛ چرا که گوشی موبایلم پربود از عکس‌های شخصی و خانوادگی. می‌ترسیدم مبادا عکس‌هایم را در شبکه‌های مجازی منتشر کنند؛ برای همین به‌شدت دچار استرس شدم و با خود گفتم باید مانع فرار سارقان شوم. به همین دلیل به تعقیب‌شان پرداختم اما قصد گرفتن جانشان را نداشتم. از سوی دیگر من عمدا به موتورشان نکوبیدم.تصادف اتفاقی رخ داد و عمدی در کار نبود.
او در حالی چنین ادعایی مطرح می‌کند که هم شاهدان عنوان کردند تصادف عمدی بوده است و هم برآوردهای اولیه مأموران راهنمایی و رانندگی نشان از عمدی بودن تصادف می‌دهد. با این حال قاضی جنایی دستور تشکیل هیأت کارشناسی را داده تا درخصوص این تصادف مرگبار اعلام نظر کنند. همچنین متهم به اتهام مباشرت در قتل عمدی بازداشت شده و تحقیقات برای مشخص شدن سوابق متوفی و بازداشت همدست فراری او ادامه دارد.





تحت‌تأثیر هیجانات آنی قرار نگیریم

در این پرونده جنایی شاید اگر مالباخته تحت‌تأثیر هیجانات و عصبانیت آنی قرار نمی‌گرفت، حالا در برابر اتهام قتل عمدی قرار نداشت. او باید شکایت می‌کرد؛ متهم دستگیر می‌شد و طبق قانون مجازات حبس در انتظارش بود اما همین تصمیم عجولانه کار دست او داد. در چنین شرایطی اگر به دام افراد سارق گرفتار شدیم چه تصمیمی باید بگیریم تا به جای شاکی خودمان متهم نباشیم؟
محسن مدیرروستا، بازپرس سابق دادسرای جنایی تهران در این خصوص به همشهری می‌گوید: طبق قانون، شهروندان در برخی جرایم سنگین و مهم به‌عنوان ضابط اجازه دارند متهم را تعقیب و آثارجرم را حفظ کنند اما فقط برای جرایم مهم مانند قتل یا جرایم تعزیری درجه 3به بالا. در سایر جرایم به شهروندان چنین اجازه‌ای در قانون داده نشده که مجرم را تعقیب کنند. در واقع افراد عادی به موجب قانون این حق را ندارند متهمی را تحت تعقیب قرار بدهند یا خودشان اجرای عدالت کنند یا او را دستگیر کنند. پرونده سرقت به شکل قاپیدن نیز جزو جرایم تعزیری درجه‌5 است؛ بنابراین راننده پژو سوار به‌عنوان شهروند اجازه نداشته در این جرم متهم را تعقیب کند مگر آنکه سارق را تا جایی دنبال کند که به پلیس برساند یا هنگام تعقیب به مأموران زنگ بزند و آنها وارد عمل شوند نه آنکه خودسرانه اقدام کند. حتی بحث دفاع مشروع هم در این ماجرا منتفی است. اگر مالباخته هنگام سرقت با متهمان درگیر می‌شد شاید جای بحث دفاع مشروع داشت اما چون سرقت تمام شده، بحث دفاع مشروع منتفی است. قاضی مدیرروستا ادامه می‌دهد: وقتی فرد تحت‌تأثیر هیجانات یا عصبانیت آنی خودش تصمیمی بگیرد و اقدام مخاطره‌آمیز انجام بدهد به شکلی که در این پرونده اتفاق افتاده و مالباخته تا جایی پیش رفته که جان فرد را به خطر انداخته مجازات سنگین در انتظارش است. باید تعقیب کردن مجرم به شکلی باشد که جان مجرم به خطر نیفتد، مانند پرونده‌ای که مربوط به چند سال قبل بود و زنی با دیدن مردی که کودکی را روی پایش نشانده و در پارک نشسته بود به او مشکوک شد، او را زیرنظر گرفت و بعد به پلیس زنگ زد. وقتی مأموران رسیدند، مشخص شد او کودک رباست و این شهروند بی‌آنکه مجرم را تعقیب کند یا جانش را به خطربیندازد پلیس را خبر کرد و او را تحویل قانون داد. وی ادامه می‌دهد: گاهی حتی جان خود فرد مالباخته با تعقیب و تصمیم عجولانه‌اش به خطر می‌افتد. مانند پرونده دیگری که فردی پس از تعقیب سارقان با ضربه چاقوی یکی از آنها کشته شد. به همین دلیل بهتر است در این شرایط افراد سرنخی از متهم را در اختیار پلیس قرار دهند؛ مانند نوشتن شماره پلاک ماشین یا موتور و یا به‌خاطر سپردن رنگ لباس متهمان. بیشتر از این حد قابل توجیه نیست؛ چرا که مانند این پرونده ممکن است فردی که مالباخته بود در یک لحظه آن هم به‌خاطر تصمیم عجولانه و تحت‌تأثیر هیجانات اتهام قتل به گردنش بیفتد و یا حتی جان خودش را به خطر بیندازد.

این خبر را به اشتراک بگذارید