الزامات ساختوساز در پادگانها
مصطفی بهزادفر/ استاد طراحی شهری دانشگاه علم و صنعت ایران
طبق مصوبه شورایعالی شهرسازی در سال 1366 که چندبار دیگر هم در دهه 70 اصلاح و تکرار شد، قرار بود تمام پادگانهای داخل شهر به خارج منتقل شوند و زمینهای آنها به کاربریهای مناسب قلمروهای همگانی اختصاص پیدا کند. منتها در طول همه این سالها نیروهای نظامی بهطور عام و پادگانها به شکل خاص در برابر اجرای این مصوبه، به شکلهای گوناگون مقاومت بسیار شدیدی نشان میدادند؛ بهویژه آنکه طبق ضوابط باید قسمت اعظم مساحت زمینهای آزادشده از این محل، به ایجاد و توسعه فضای همگانی و ساخت تأسیسات و امکانات شهری اختصاص پیدا میکرد. به همین واسطه این مقاومت 30سال است که با قدرت تمام ادامه یافته و در این سالها، متأسفانه حتی برخی نیروهای نظامی در برخی پادگانهای تحت امر خود بهصورت پنهانی به خانهسازی و ساخت و توسعه تأسیسات اقدام کردهاند ولی از آنجا که این ساختوسازها در یک مجموعه بسته انجام شده، کسی در کارشان دخالت نکرده و کمتر کسی متعرض این اقدام آنها شده است.
البته در همهجا شاهد بروز تخلف نبودهایم، چنانکه در برخی پادگانها نهتنها متولیان امر به اجرای قانون و بازطراحی پادگانها تن دادهاند بلکه در شهرهایی چون زنجان، تهران، گرگان و بجنورد خود نظامیها برای تغییر کاربری پادگانها آستینها را بالا زدند اما با وجود این روند کار همواره بسیار کند دنبال شده است.
در شرایط کنونی با اجرای طرح اقدام ملی و شروع نهضت خانهسازی در قالب طرحهای وزارت راه و شهرسازی، تأمین 100 هزار واحد مسکونی برای کارکنان نیروهای مسلح در دستور کار قرار گرفته است. حالا با موافقت انجامگرفته برای تخصیص بخشی از زمین پادگانهای شهری به این طرح، امیدها برای تسریع فرایند خروج پادگانها از شهرها افزایش مییابد. بهعبارتدیگر، امیدواریم این اتفاق بتواند به مقاومت 30 ساله پادگانها برای خروج از شهرها پایان بدهد و بهآرامی مصوبه قدیمی شورایعالی شهرسازی اجرا شود. البته فارغ از این حسن بزرگ، یک خطر بزرگ هم در کمین این طرح نشسته است؛ اگر قرار باشد مثل روال 4دهه گذشته بنا به مقتضیات و فشارهای بیرونی و مقاومتهای درون دستگاههای نظامی، مصالح شهرها و شهروندان آنان نادیده گرفته شود، اجرای این طرح به یک بحران شهری جدید تبدیل خواهد شد. خطر این است که؛ زمینهای مربوط به پادگانهای خارجشده از شهر، بهطورکامل یا قسمت اعظم آن، به کاربری مسکونی تخصیص پیدا کند و الزامات مصوبه شورایعالی شهرسازی برای رعایت نسبت تخصیص زمین به کاربریهای مختلف، فراموش شود.
توجه داشته باشیم؛ این پادگانها بهویژه در شهرهای پرتراکمی نظیر تهران، اصفهان، شیراز و مشهد میتوانند به ششهای تنفس شهرها تبدیل شوند، ازاینرو باید در ماجرای خروج آنها از شهر، بخش عمده زمینهایشان بهعنوان عرصههای غیرمسکونی باقی بماند، زیرا این زمینها و فضای آن میتواند به مثابه هواکش شهرها عمل کند.
بر این اساس، مؤکدا باید به مجریان طرح ساخت 100هزار واحد مسکونی برای کارکنان نیروهای مسلح یادآوری کنیم؛ هرچند اگر زمین پادگانها، در ازای تسریع در طرح خروج پادگانها از شهرها، بهطور محدود و با سطح اشغال بسیار پایین، به مسکن اختصاص پیدا کند، میتواند اتفاق مثبتی تلقی شود، اما در غیراین صورت، هرگونه اهمال در اجرای قوانین این حوزه، میتواند بحرانی نظیر بحران جانمایی مسکن مهر را به بار بیاورد که برای حل یک مشکل، چندین مشکل جدید ایجاد کرد.
برای جلوگیری از این اتفاق و جلوگیری از کاهش فضاهای تنفس شهری، پیشنهاد میشود پیش از واگذاری این پادگانها به طرح ساخت مسکن، ضمن پرهیز از برخورد هجومی با مسئله، طراحی مربوط به تغییر کاربری تکتک پادگانها با همکاری نهادهای ذیربط بهویژه مدیران شهری و شهرداریها و کارشناسان خبره این حوزه انجام شود و نهایت دقت به عمل آید که فقط بخشی از زمین، که قانون اجازه داده است، به ساختوساز مسکونی اختصاص یابد و از تخلفهای احتمالی و عدول از مقررات شهری و شهرسازی، جلوگیری شود.