رویاهای تلخ و شیرین یک تابستان
ندا لهردی/مترجم کتاب
تابستان همیشه داستانهای خودش را دارد؛ داستانهایی تنیده در تار و پود داغ روزهای گرمش که شنیدنشان اغلب جذاب است. «همسران تابستانی» هم به رسم همین روایتها، پر از ماجراهای مختلف از عشق و جدایی تا نوستالژیهای روابط انسانی، گذشتها و اشتباهها، تلاش برای جستوجوی عدالت و رازهایی است که در مرزهای یک جزیره کوچک در دل اقیانوس اطلس پنهان شدهاند تا کمکم با رسیدن به روزهای پایانی تابستان کشف شوند. داستان جزئیاتی شبیه به رمانهای کلاسیک دارد، اما در ساختاری مدرن روایت میشود؛ این مهمترین ویژگی سبک نویسندگی و آثار بئاتریس ویلیامز است که البته میتواند برای مخاطب کشش و جذابیت زیادی هم داشته باشد. همه اینها در کنار بستر تاریخی، سینمایی و حتی جغرافیایی داستان به سرعت آن را در میان مخاطبانش به محبوبیت رساند. شاید به همینخاطر هم همسران تابستانی از زمان انتشارش در تابستان سال 2018 در فهرست پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز قرار گرفت و توانست در رقابت با دیگر کتابهای ژانر داستانی- تاریخی به مرحله نهایی جایزه گودریدز سال گذشته میلادی برسد.
از طرف دیگر، همسران تابستانی میتواند برداشت آزادی از نمایشنامه طوفان شکسپیر تلقی شود و با این اوصاف است که نمیتوان انتخاب نام شخصیت اول آن یعنی میراندا را موضوعی اتفاقی بهحساب آورد. در کنار این کنایهها، استعارهها و آرایههایی که مخاطب را در خودشان غرق میکنند، رویدادهای تاریخی مانند جنگ جهانی و نخستین سفر انسان به کره ماه که در پسزمینه داستان جریان دارند، جذابیت بیشتری به آن میدهند. در حقیقت همین جزئیات و چارچوبهای تاریخی و ادبی آن، ترجمه این داستان را به چالشی دوستداشتنی تبدیل کرد و شفاف کردن این ارجاعات به شکل مسئولیتی مهم درآمد. این در حالی است که وفاداری به سبک و لحن نویسنده هم اهمیت زیادی داشت تا از این راه گرههای ذهنی شخصیتهای داستان به خوبی از آب دربیایند. این موضوع اما باعث نشد که کیفیت ترجمه نادیده گرفته شود. در واقع کیفیت ترجمه و خوانش راحت آن برای مخاطب به شکلی که بتواند ارتباط خوب و مؤثری با داستان برقرار کند، اولویت مهمی بود تا جایی که در تمام طول کار مخاطب مبنای زبان ترجمه قرار داشت تا او خودش را کاملا در بطن داستان ببیند.
علاوه بر اینها، ترجمه آثار پرفروش دنیا معمولا همانقدر که بااهمیت است، میتواند آزمون سختی برای مترجم باشد که درصورت ناموفق بودن در آن، ضربه جدی به ادبیات ما وارد میکند. این مشکلی است که در سالهای اخیر در بسیاری از آثار ترجمه شده به زبان فارسی دیده میشود. در واقع به محض ورود یک کتاب به جمع آثار پرفروش، نوعی رقابت عجیب برای ترجمه آن با سرعت هر چه بیشتر شکل میگیرد و اینجاست که به راحتی کیفیت فدای کمیت میشود تا مخاطب قربانی نهایی این رقابت بیپایان باشد و زخم آن تا همیشه بر پیشانی ادبیاتمان باقی بماند. همسران تابستانی هم طعمه بالقوهای برای این رقابت بود و همین، سختگیریها و حساسیتهای ترجمه آن را در تمام طول کار بیشتر و بیشتر میکرد. حالا چند ماهی است که ترجمه فارسی این کتاب توسط نشر سنگ منتشر شده و پیش روی مخاطبانش قرار گرفته است و هیچچیزی به اندازه ماندگاری و موفقیت آن در بازار نشر نمیتواند ترازوی میزانی برای کیفیت ترجمه آن باشد.