• سه شنبه 18 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 28 شوال 1445
  • 2024 May 07
دو شنبه 11 شهریور 1398
کد مطلب : 76257
+
-

دلیل چرخش امارات و عربستان به سمت ایران چیست؟

ناامید از ترامپ، ناکام در یمن و نابسامان در اقتصاد

گفت‌وگو با صباح زنگنه - کارشناس مسائل جهان عرب - درباره فصل جدید روابط ایران با عربستان و امارات

ناامید از ترامپ، ناکام در یمن و نابسامان در اقتصاد

لیلا شریف/روزنامه نگار

قاب عکسی که 2چهره نظامی ایران و امارات را در حال دست‌دادن نشان می‌داد، گمانه‌زنی‌ها را در مورد بهبود روابط پرحاشیه ایران و امارات- پس از گذشت 4سال از روزی که امارات سطح روابطش را با ایران کاهش داد- داغ کرد.

منابع رسمی و غیررسمی، هر یک به طریقی خبرهایی مبنی بر تلاش 3 ضلع ایران، امارات و عربستان برای کاهش تنش‌ها مخابره می‌کنند. از یک سو محمدجواد ظریف در قامت وزیر امورخارجه به شکل رسمی آمادگی ایران را برای گفت‌وگو با عربستان و امارات اعلام کرد؛ «امارات همانند عربستان و بحرین همسایه ماست»، «من امیدوارم تیم B کاهش یابد و به نتانیاهو و بولتون محدود شود. اگر عربستان آماده باشد، آماده مذاکره‌ایم». در سوی دیگر میدان نیز مقامات اماراتی در تغییر رویکردی مشخص، مسیر خود را از سیاست‌های آمریکا جدا کردند تا جایی که انور‌قرقاش- وزیر مشاور امارات در امور خارجه- گفته بود که کشورش به‌دنبال بیرون‌کشیدن حضور نظامی در یمن، به‌ویژه در بندر حدیده است و مقام‌های گارد ساحلی امارات هم یک تفاهم‌نامه درباره امنیت دریایی مشترک با نیروی امنیت مرزی ایران امضا کردند.
عربستان هم نه به صراحت امارات، اما به شیوه خود، پالس‌های مثبتی را به سمت مقامات ایرانی فرستادکه می‌توان صحبت‌های نماینده دائم عربستان در سازمان ملل را شاهدی بر این ادعا دانست، آنجا که گفته بود: «عربستان نه در یمن و نه در خارج آن خواستار جنگ با ایران نیست. عربستان آماده تعامل دیپلماتیک با جمهوری اسلامی ایران است».
قراردادن تکه‌های پازل کاهش تنش میان ایران، عربستان و امارات این سؤال را در ذهن ایجاد می‌کند که چه عواملی موجب تغییر سیاست این دو کشور عربی در قبال ایران شده‌ است؟ برای پاسخ به این سؤال باید چند متغیر را که نسبت به دیگر متغیرها نقش مهم‌تری ایفا کرده‌اند، مورد تحلیل قرار داد؛ جنگ یمن، ترامپ و البته دیپلماسی هوشمندانه ظریف.
متحدان جنگی که به اختلاف خوردند

آنطور که از شواهد جنگ یمن هویداست، این نبرد نه‌تنها به اختلاف میان نیروهای امارات و عربستان ختم شده بلکه آسیب‌های جدی به امنیت و اقتصاد این دو کشور وارد ساخته است. صباح زنگنه، نماینده پیشین ایران در سازمان همکاری‌های اسلامی و کارشناس مسائل جهان عرب، در گفت‌وگو با همشهری به تأثیر نتیجه جنگ یمن در تغییر موضع عربستان و امارات نسبت به ایران اشاره کرد و گفت: «شاید مهم‌ترین متغیری که کمک کرده است تا امارات به نوعی در تعاملاتش با ایران دست به بازنگری بزند، نتایج جنگ یمن باشد. امارات پس از گذشت بیش از 4سال از هزینه‌کردن نیرو و پول به‌منظور ایجاد فجایع انسانی در یمن، عملا پیروزی و موفقیتی کسب نکرده و هر روز مسائل یمن بحرانی‌تر شده است به‌نحوی که حتی نتوانستند عدن که آن را پایتخت دولت مستعفی قرار داده بودند، به دور از درگیری حفظ کنند. اگر بین حاکمان این کشور افراد عاقلی وجود داشته باشد، براساس این شکست‌ها متوجه ناکارآمدی این سیاست شده‌اند». براساس گفته زنگنه، افزایش هزینه‌ها در اقتصاد امارات و همچنین انتقال درگیری‌های یمن به خاک امارات و عربستان که قبلا مدعی آرامش و ایمنی کشورهایشان بودند، موجب نگرانی مردم کشورشان شده است. این ناامنی برای اقتصاد این کشورها تبدیل به زهر کشنده‌ای شد، بنابراین سیاست‌های مقابله‌جویانه با ایران نه‌تنها برای عربستان و امارات آورده‌ای نداشت بلکه آنها را درگیر هزینه‌های ناشی از بی‌امنیتی قرار داد. از سوی دیگر در مسائل خلیج‌فارس به کشورهای عربی اثبات شد که خلیج‌فارس شریان اصلی جریان نفت و تجارت است و هر ناآرامی در این شریان می‌تواند همچون آتشی، دامن آنها را هم بگیرد. آنطور که زنگنه براساس تجربه حضور در سازمان همکاری‌های اسلامی تحلیل می‌کند، هراس از ناامن‌شدن خلیج‌فارس موجب تغییر رویکرد امارات و اندکی عربستان نسبت به ایران شد.

و اما آمریکا...
تلاش ترامپ برای پیشبرد سیاست‌های تنش‌زا در خاورمیانه، دیگر بر هیچ‌کس پوشیده نیست. آمریکا با تکیه بر همین اصل در سال‌های اخیر کشورهای عربی، به‌خصوص امارات و عربستان را در مسیر رودررویی با ایران پیش برد. آنطور که صباح زنگنه می‌گوید: «عربستان و امارات در حوزه جهانی خود را وابسته به سیاست‌های ترامپ و آمریکا نشان دادند. اکنون ترامپ وارد یک برهه حساس انتخاباتی شده است که نمی‌تواند به مسائل و مشکلات امارات و عربستان بپردازد و این موجب کاهش اعتماد امارات و عربستان به آمریکا به‌عنوان تکیه‌گاه اقدامات تنش‌زای‌شان در قبال ایران شده‌است. حتی ترامپ تصریح کرده بود که کشورهایی که می‌خواهند نفت و تجارتشان را از خلیج‌فارس و تنگه‌هرمز عبور بدهند باید خودشان متولی کارهایشان شوند، هزینه‌ها را پرداخت و حتی از نفتشان حفاظت کنند؛ در واقع معنی این جملات را می‌توان به‌عنوان ردکردن هر نوع اتکا و اعتماد به آمریکا تعبیر کرد». در کنار خبرهایی که نشان از ارسال پالس‌های مثبت میان 3کشور ایران، عربستان و امارات داشت، انتشار یک خبر از نشست محرمانه مقامات اماراتی با اسرائیل از سوی رسانه‌های آمریکایی از آخرین تلاش‌های آمریکا برای حفظ تنش در خاورمیانه پرده برداشت و این اقدام نشان از حرکت امارات در مسیر تنش‌زدایی داشت و به‌معنای پشت پازدن به سیاست‌های آمریکا در منطقه بود.
بر همین اساس زنگنه معتقد است: «فشارها از سوی آمریکا بیشتر شده است ولی دستگاه دیپلماسی هم باید به‌صورت رسمی آمادگی خود را برای همکاری اعلام کند تا کشورهای مقابل ایران ازجمله امارات و عربستان درصورت رد درخواست همکاری، پاسخگوی جامعه جهانی و مردم کشورشان باشند».

پیشنهادهای آقای دیپلمات برای دوستی
محمدجواد ظریف در قامت وزیر امورخارجه بارها و بارها با پیشنهادهای خود برای بهبود روابط ایران با کشورهای عربی اعلام کرده است؛ از پیشنهادهای طرح تعهد به عدم‌تعدی در میان کشورهای خلیج‌فارس گرفته تا اعلام آمادگی رسمی برای گفت‌وگو با امارات و عربستان. تلاش‌های ظریف برای کاهش تنش را می‌توان در خاطره‌اش از سفر به کویت مرور کرد؛ خاطراتی که اخیرا از زبان او مطرح شد؛ «زمانی که در کویت بودم به کویتی‌ها گفتم اگر همین فردا (عربستان) آمادگی داشته باشند با ما گفت‌وگو را شروع کنند، حاضریم. اما حرف‌های عجیب و غریب می‌زنند. سعودی‌ها می‌گویند ظریف کاره‌ای نیست و مشکل ما با سردار سلیمانی است. برای اینکه بدانید دروغ می‌گویند. وقتی که وزیر شدم با آقای سلیمانی صحبت کردم. به سعود الفیصل پیشنهاد کردیم حاضریم راجع به یمن، بحرین، عراق، سوریه و لبنان صحبت کنیم، در همان پیشنهاد پیغام فرستادم اگر فکر می‌کنید به قول خودتان من «ماله‌کش اعظم» هستم- آقای پمپئو خیال می‌کند اگر بدهد یک چاله‌میدانی برایش توئیت بنویسد من ناراحت می‌شوم- آقای سلیمانی با شما صحبت کند. سعودالفیصل پاسخ دادکه جهان عرب به شما ربطی ندارد». اما زنگنه کارشناس مسائل جهان عرب احتمال اجرایی‌شدن پیشنهاد ظریف برای عدم‌تعدی را ضعیف می‌داند. از نظر او با وجود این ممکن است چند کشور خیلج‌فارس از این پیشنهاد استقبال کنند و مراحلی مانند بحث گشت پلیس دریایی یا احتمالا انعقاد قراردادهای امنیتی بین ایران و کشورهای خلیج‌فارس شکل بگیرد. عربستان خواهان این است که این کشورهای خلیج‌فارس مطیع محض او باشند و در هیچ قرارداد دوجانبه‌ای وارد نشوند، به‌دلیل نامعقول‌بودن این خواسته معمولا کشورهای عربی روی خوش به ایده‌های عربستان نشان نمی‌دهند. ایجاد منطقه مشترک امنیتی و بستن قراردادهای عدم‌تعرض سوابق زیادی در بحث‌ها و قطعنامه‌های کشورهای خلیج‌فارس دارد اما تاکنون به موفقیت دست نیافته است. زمانی می‌توان به موفقیت این پیشنهادها امید داشت که آمریکا از اعمال فشار به کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس و البته عراق دست بکشد، آن زمان می‌توان امید داشت که این کشورها مستقلا تصمیم بگیرند. در واقع وزیر خارجه، مجری سیاست‌های کلی نظام است و با حرکت در این چارچوب توانسته تا حدود زیادی موفقیت‌هایی را به نام خود ثبت کند و پیام ایران را به گوش کشورهای دیگر برساند. حال باید دید که سیاست‌های کشورهای امارات و عربستان چگونه است و تا چه اندازه پالس‌های مثبتی که میان 3 کشور در حال رفت‌وآمد است به کاهش تنش و از سرگیری عادی روابط ختم خواهد شد.


وابستگی به ترامپ 
عربستان و امارات در حوزه جهانی خود را وابسته به سیاست‌های ترامپ و آمریکا نشان دادند. اکنون ترامپ وارد یک برهه حساس انتخاباتی شده است که نمی‌تواند به مسائل و مشکلات امارات و عربستان بپردازد و این موجب کاهش اعتماد امارات و عربستان به آمریکا به‌عنوان تکیه‌گاه اقدامات تنش‌زای‌شان در قبال ایران شده‌است
 

این خبر را به اشتراک بگذارید