• یکشنبه 16 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 26 شوال 1445
  • 2024 May 05
یکشنبه 10 شهریور 1398
کد مطلب : 75919
+
-

اندیشه شریعتی؛ مستقل و منتقد

آیین گرامیداشت استاد «محمدتقی شریعتی» در مشهد برگزار شد

گزارش
اندیشه شریعتی؛ مستقل و منتقد

بهناز رحیمیان |خراسان رضوی - خبرنگار:


 «علی شریعتی»، نویسنده و فیلسوف بزرگ معاصر، خطاب به پدر خود چنین می‌گوید: «استاد من، مراد من، شما عمرتان را وقف ایمان کردید. این اسلام و تشیع و ولایت اهل بیت برای شما چماق تکفیر، پاچال، ابزار و نان نبوده است، عشق بوده است و درد. شما نیم‌قرن است برای احیای مکتب علی (ع)، فاطمه (س) و حسین (ع)، برای احیای قرآن و شناخت اسلام و روح ایمان در میان نسل ما می‌سوزید و می‌گدازید و ثمره آن جز اعصابی فرسوده، زندگی تباه، رنج و ناکامی و تحمل خیانت‌ها و رنگ عوض کردن‌ها و بهره‌برداری ناجوانمردانه از ایمان‌ها و ارادت‌ها نیست.

شما بودید که ایمان به اسلام و عشق به خدا را به جان و مغز و استخوان من غرس کردید آنچنان که علی‌رغم نامساعد بودن آب‌وهوایی که در آن دم می‌زنم و زندگی می‌کنم و علی‌رغم آن‌که روشنفکران از آن دور می‌شوند و برخی از متولیان رسمی که می‌بینید چه می‌کنند، با این همه هرروز در من قوی‌تر می‌روید و بیشتر به برگ و بار می‌نشیند و سراسر وجودم را فرامی‌گیرد...». «محمدتقی شریعتی (مزینانی)» آموزگار، روشنفکر و فعال سیاسی مذهبی در سال ۱۲۸۶ در خانواده‌ای مذهبی و ریشه‌دار در مزینان زاده شد. پدرش شیخ محمود و پدربزرگش آخوند ملا قربانعلی، معروف به آخوند حکیم، از روحانیون شیعه منطقه مزینان بودند.

 در سال ۱۳۰۷ برای تحصیل به حوزه علمیه مشهد رفت. پس از گذراندن دروس مقدمات و در حالی که دوره سطح را آغاز کرده بود، حوزه علمیه را به قصد تدریس در مدارس ملی ترک کرد. در واقع «محمدتقی شریعتی» سنت دیرپای خانواده را کنار گذاشت و پس از اتمام دوران تحصیل به مزینان که منزلگاه سنتی خانواده‌اش محسوب می‌شد، بازنگشت. وی در سال 1323 «کانون نشر حقایق اسلامی» را در مشهد با کمک تنی چند از روشنفکران آن دوره تاسیس کرد تا با توجه به تحولات سیاسی 1320 کشور و رواج گرایش‌های جدید کمونیستی، با ترویج اسلام به مبارزه با نفوذ چپ‌گراها بپردازد. پس از گذشت 30 سال از رحلت استاد محمدتقی شریعتی، ملقب به سقراط خراسان، برای نخستین بار مراسم بزرگداشتی برای او در مشهد برگزار شد. 


تاکید بر حقیقت دین

«احسان شریعتی» فرزند علی شریعتی می‌گوید: استاد محمدتقی شریعتی را از وجوه مختلف میراث فرهنگی می‌توان بررسی کرد. او مفسر نوین قرآن است که خود معتقد است منظور از تفسیر نوین، تفسیر نویی از قرآن نیست، تفسیر نوین یعنی تفسیر قرآن. یکی از اسامی قرآن حدیث است بنابراین تفسیر نوین یعنی تفسیر متنی که باید نو باشد، اصلا نو است، حدیث است، قرآن را چنان باید خواند که به قول اقبال لاهوری گویی همین اکنون بر شما نازل شده است. استاد زمانی که از وحی و دین صحبت می‌کرد، بارزترین ویژگی آن این بود که این تجربه را با تمام وجود می‌زیست. استاد شریعتی وقتی وقایع صدر اسلام را توصیف می‌کرد، واقعا متاثر می‌شد گویی امروز اتفاق افتاده است و می‌گریست. 

وقتی از حق حضرت علی (ع) در امر خلافت و ولایت صحبت می‌کرد، مرتعش می‌شد، می‌لرزید و می‌گریست. او یک انسان دینی به معنای واقعی کلمه بود. این استاد دانشگاه به نقش استاد شریعتی در وقایع پس از شهریور 1320 اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد: پس از وقایع شهریور 1320 در جامعه گرایش‌ها و ایدئولوژی‌های جدید به وجود آمد که به دلیل سطحی، التهابی و هیجانی بودن آنها حتی با خشونت و زد و خورد فیزیکی همراه بود، اما استاد شریعتی با روش دیالوژیک یعنی گفت‌وگویی با روشنفکران، سنتی‌ها و دگراندیشان وارد گفت‌و‌گو شد.

در واقع کانون نشر حقایق اسلامی بر حقیقت دین تاکید می‌کند و درصدد است دین را از سنت جدا کند؛ زیرا در هر کشور، تمدن و فرهنگی سنتی وجود دارد که با دین آمیخته است اما دین نیست. وی می‌افزاید: استاد محمدتقی شریعتی با روش دیالوژیک و بدون خشونت و درگیری و سایر واکنش‌ها بر آن بود تا به دیگری بفهماند، زیرا معتقد بود زمانی می‌توان با دیگری دیالوگ کرد که خودمان را جای او بگذاریم، حقانیتی برای او قائل شویم و جاذبه ایدئولوژی طرف مقابل را درک کنیم و بعد به نقد او بپردازیم.

 استاد شریعتی زمانی که به عنوان روحانی وارد آموزش و پرورش شد یک نوآوری به شمار می‌آمد و زمانی هم که از لباس روحانیت خارج شد با آن جامعه و سنت قطع رابطه نکرد‏ بلکه می‌خواست به حقیقت آن برگردد و آن را احیا کند و در نظام جدید از روش‌ها و متدهای جدید بهره ببرد و سبک نویی را ارائه دهد. استاد شریعتی در واقع بنیانگذار قطب سومی بین سنت‌گرایی و مدرنیته چپ و راست، ناسیونالیسم و سوسیالیسم است. او توانست بین ایمان، توسعه، آزادی و عدالت آشتی ایجاد کند و این راه و روش از سوی فرزند ایشان علی شریعتی نیز ادامه پیدا کرد. 


راهی که شریعتی آغاز کرد

احسان شریعتی اظهار می‌کند: شریعتی بین تمام 2 قطبی‌ها مانند سنت و مدرنیته و نیز دین و آزادی حرکت و فکر ایجاد می‌کند. شریعتی برای ما یک حرکت است و از همه مسئولانی که شرایطی فراهم می‌آورند تا این حرکت حقانی، فکری و اجتماعی اعتلا یابد و شکوفا شود استقبال می‌کنیم. شریعتی باید مستقل، منتقد و معلم باشد و بین مردم بماند و می‌ماند و شریعتی ادامه خواهد یافت و از استاد شریعتی به عنوان بنیانگذار این راه تجلیل خواهد شد. 

«محمود دل‌آسایی» یکی از شاگردان استاد شریعتی درباره مراسم سوگواری ایشان در دهه اول محرم چنین می‌گوید: استاد هیچ‌گاه به روش سنتی روضه نمی‌خواند بلکه از زمانی که کاروان امام حسین (ع) از مکه برای مبارزه با یزید حرکت کرده بود به نوعی با این کاروان همراه می‌شد و تاریخ عاشورا و وقایع آن را با زیبایی هرچه تمام بیان می‌کرد به گونه‌ای که حتی سنگدل‌ترین افراد نیز متاثر می‌شدند و می‌گریستند، زمانی که صحبت استاد تمام می‌شد، ایشان خیس عرق بود و دیگر نای صحبت نداشت و گویی از درون آتش می‌گرفت.مراسم بزرگداشت استاد محمدتقی شریعتی از سوی مدیریت شهری، دانشگاه فردوسی و سازمان‌های فرهنگی مشهد و با حضور اندیشمندان، پژوهشگران و مسئولان شهری در تالار شهر مشهد برگزار شد. در این مراسم از تعدادی از آثار مکتوب ویژه بزرگداشت استاد محمدتقی شریعتی رونمایی شد. 


مشی محمدتقی شریعتی

یک استاد حوزه و دانشگاه در خصوص استاد محمدتقی شریعتی گفت: مشی استاد شریعتی  تحریف‌زدایی و آگاهی بخشی بود. حجت‌الاسلام «محمدعلی مهدوی‌راد» با تاکید بر این‌که برای فهم حادثه، انسان باید بازیگری کند نه تماشاگری و استاد محمدتقی شریعتی بازیگر بود نه تماشاگر، می‌جوشید و می‌خروشید. وی ادامه داد: معلمان مشهد در دوره استاد شریعتی توده‌ای بودند و استاد شریعتی در دانشسرا برای ترویج افکار دینی خود به رایگان درس می‌داد. این استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: استاد محمدتقی شریعتی عاشق اهل بیت، امامت و ولایت، انسانیت و آزادی بود. استاد محمدتقی شریعتی درصدد بود چهره نوینی از اسلام و دین ارائه دهد که در زمانه کنونی و در عصر هجوم مدرنیته قابل دفاع باشد. پیکر مرحوم استاد محمدتقی شریعتی در صحن آزادی حرم مطهر رضوی مدفون است.

این خبر را به اشتراک بگذارید