وجود قوانین بهتنهایی کافی نیست
بهمن کشاورز
زندگی شهری الزامات خود را دارد و زندگی در شهر، اقتضائات ویژه خویش را. حقوق شهروندی، حاوی این الزامات و اقتضائات است و رعایت این حقوق و حدود آن باعث میشود که زندگی در شهر، مطبوع و حتی شاید لذتبخش شود. واضح است که عدمرعایت این حقوق و محدودیتهای ناشی از آن، زندگی شهری را به کام شهروندان، تلخ و گاه غیرقابل تحمل خواهد کرد.
اگر آگاه باشیم که هر نوع سختی، مرارت و حتی درد، موقتیاست و پایان خواهد یافت ـ به هر حال ـ میتوانیم آن را تحمل کنیم اما زندگی در محیط شهر، چیز پایانپذیری نیست؛ بنابراین مرارت و مشقت و فشار ناشی از عدمرعایت ضوابط مربوط به زندگی در جوامع شهری میتواند انواع مشکلات عصبی، روانی و حتی ناهنجاریهای جدی خطرناک را به شهروندان تحمیل کند.
دیدهها، شنیدهها و خواندههای ما حکایت از آن دارد که بهویژه در شهرهای بزرگ، عنایت چندانی به رعایت حقوق شهروندی نداریم و شاید به همین دلیل، میزان خشونت در جامعه و در پی آن، طرح دعاوی مدنی و شکایتهای کیفری به نحو چشمگیری افزایش یافته است و مهمتر از آن، روابط اجتماعی و انسانی که در گذشتههای نهچندان دور بین همسایگان و هممحلیها، اصل محسوب میشد، اینک یا به طور کلی معدوم شده یا استثنائی است و یا به صورت برخوردهای منفی و خشونتبار جلوه میکند. در این باره مثالهای بسیاری میتوان ارائه کرد که سادهترین آنها «حقتقدم در مشترکات عمومی» است؛ اینکه وقتی جمعیت موجود در پارکی به تعدادیاست که به طور مثال نیمکتهای پارک برای استفاده همه آنها کافی نیست، چه باید کرد؟
یا وقتی در یک مجتمع آپارتمانی تعداد آپارتمانها از تعداد پارکینگها بیشتر است، چاره چیست؟ یا اینکه آیا سکوی جلوی مغازهها و فضای داخل مجتمعهای تجاری بهطور کلی قابل استفاده برای نشستن و استراحت رهگذران و شهروندان هست یا خیر؟ و بسیاری موارد دیگر از این قبیل. بدیهیاست که در این مورد و بسیاری موارد از این دست، چاره و راهحل قانونی وجود دارد اما تا زمانی که شهروندان به طور جدی با این راهحلها آشنا نشده و آموزش ندیده باشند وجود ضوابط و قوانین به طور مجرد، خاصیتی نخواهد داشت و صرفا زمانی به کار خواهد آمد که تنش و اختلاف، بروز کند و حتی به برخورد منجر شود و شکایت و تظلمی در پی داشته باشد. این حالت، آنگونه زندگیای را که در شأن شهروندان ایرانیاست برنمیتابد و از این رو مانند سایر موارد، نقطه شروع باید «آموزش و آگاهیدادن» باشد. بنابراین گشایش صفحه حقوق شهروندی در روزنامه همشهری را باید به فال نیک گرفت؛ با این امید که وسیلهای باشد برای آموزش عموم شهروندان و البته مکمل این آموزش عمومی، اقداماتیاست که صداوسیما باید در این زمینه انجام دهد. در جوار آن هم آموزش حقوق ـ بهویژه حقوق شهروندی ـ به طور رسمی در برنامههای آموزشی، از کودکستان تا دوره دبیرستان، آغاز شود. والله اعلم.