نامحبوبها
عرب و فتحی هر کاری میکنند، از شدت انتقادات کم نمیشود
پرسپولیس و استقلال در آستانه لیگ نوزدهم اگر از هر نظر با هم متفاوت باشند، حداقل یک وجه اشتراک دارند؛ اینکه مدیران هر دو باشگاه بهشدت زیر فشار افکارعمومی هستند و انگار هر کاری هم که بکنند، این سرنوشت برای آنها عوض نمیشود. توجه داشته باشید که ایرج عرب اسکلت کامل پرسپولیس را حفظ کرد که این کار بعد از رفتن برانکو «غیرممکن» بهنظر میرسید. همه فکر میکردند حداقل علیرضا بیرانوند رفتنی است و نمیتوان با وجود پیشنهادهای سنگین خارجی او را نگه داشت، اما عرب نهتنها بیرانوند، بلکه علی علیپور را هم نگه داشت. او همچنین چند خرید قابل توجه برای پرسپولیس داشت که مهمترین آنها وحید امیری بود. حتی جانشینی که عرب برای برانکو انتخاب کرد واقعا گزینه بدی نیست. گابریل کالدرون، هم کارنامه خوبی دارد و هم در این مدت چهرهای کاری و متعهد از خودش به نمایش گذاشته است. با وجود این، هجمهها به عرب پایانناپذیر بهنظر میرسد. او نهتنها بین هواداران مقبول نیست، بلکه بین پیشکسوتان هم به ندرت پیش میآید کسی از عرب حمایت کند. هفته گذشته علی پروین و محمود خوردبین بهعنوان 2پیشکسوت اسمی باشگاه، تندترین انتقادات را از عرب انجام دادند و همچنین 70نماینده مجلس هم با امضای نامهای خواهان عزل او و بازگشت حمیدرضا گرشاسبی به مدیریت باشگاه شدند.
میبینید که وضع عرب خوب نیست، اما شرایط امیرحسین فتحی هم اصلا تعریفی ندارد. اگر عرب بهخاطر ناتوانی در حفظ برانکو زیر فشار قرار گرفته است، گناه فتحی کوچ ستارههاست؛ بازیکنانی که اغلب با میل خودشان یا استراماچونی رفتند و مدیرعامل در این اتفاق کارهای نبود. پژمان منتظری خودش رفت، خسرو حیدری بازنشسته شد، نورافکن را استراماچونی نخواست، پاتوسی پیشنهاد بهتر از امارات دریافت کرد و رفتنی شد، بازیکنی مثل اللهیار صیادمنش هم تحت شرایطی ترانسفر شد که کمتر باشگاهی میتوانست آن را رد کند. کوچ اللهیار یک میلیون دلار آورده برای استقلال داشت که واقعا پول کمی نیست. به علاوه این تیم خریدهای خوبی از لیگ برتر داشته که اگرچه اسم و رسم جداشدهها را ندارند، اما هرکدام در تیمهای قبلیشان کلیدی و کارگشا بودند؛ مثل آرش رضاوند، بلبلی، ریگی، سیاوش یزدانی، میلاد باقری و... به علاوه استقلال دیاباته را هم بهعنوان یک مهاجم باکیفیت خریداری کرده و میلیچ هم با اصرار شخص استراماچونی جذب شد. با این همه وضع فتحی اصلا خوب نیست. او نه از سوی هواداران حمایت میشود و نه مورد پشتیبانی پیشکسوتان است. این روزها مصاحبههای پرتعدادی از سوی هادی طباطبایی، پیروز قربانی، ستار همدانی و... بهطور رگباری علیه فتحی انجام میشود که در نوع خود عجیب است.
آنچه مسلم است اینکه این بازی حداقل یک بازنده بزرگ خواهد داشت. طبیعتا یا پرسپولیس در لیگ موفق خواهد شد یا استقلال؛ بنابراین مدیریت باشگاه بازنده بهشدت تحت فشار منتقدان قرار خواهد داشت. اگر هم هر دو ناکام باشند که وزارت ورزش سیبل اصلی انتقادات خواهد بود. حقیقت آن است که تیم مدیریتی سلطانیفر انتخابهای خوبی برای دو باشگاه انجام نداده و هر روز از یک جهت با اعتراض مواجه میشود؛ انتقاداتی که شاید با شروع لیگ، شدت آنها افزایش هم پیدا کند.