غدیر و ما؛ما و غدیر
علی سرلک/کارشناس مسائل دینی
انسان موجودی است روانه تا بینهایت؛ تنها موجودی است که محدودیتها او را سیراب نمیکند و او همواره در طلب بینهایت و بیکرانه است، تمام سلولهای ما با یک عطش و یک تشنگی بیپایان همراهند و اگر در روزمرگیهای دنیا اسیر سرابها و حبابها شدهایم قصه پرغصه انسان سرگشته دیروز و امروز و فرداست.
انسان از حقیقت خودش دور شده است و در بیابان خشک و بیآب و علف سردرگمیها و حیرتها به هر سو سر میکشد و از هر بیراههای سر در میآورد و در این میان برکهای از حقیقت به نام غدیر میجوشد و دو رسالت همزمان را امیر غدیر و امیرالمومنین(ع) و اسلاف ایشان که پیامبران و اخلاف ایشان که اولاد معصومشان هستند انجام میدهند. از یک طرف درون ما غدیر آمده است که آن شراب تلخی را بدهد که مرد افکن بود زورش و از درون انسان را به تسلیم در برابر خدا برساند، غدیر جبهه خدا را در مملکت درون ما میگشاید، مرزهای وجود ما را تا رسیدن به آن حقیقت بیکرانگی وسعت میدهد، غدیر انسان را بناست از بن بست خودخواهیها ،خودبینیها ، سرگشتگیها و بیپناهی نجات دهد. پس در نخستین مرحله امیرالمومنین(ع) آمده است که از درون مسیر ما تا خدا را باز کند و ما را از همه طغیانها و از همه بههم ریختگیهای درون به تسلیم در برابر خدا و به دشت آرام عبودیت و تسلیم شدن در برابر خدا برساند و این درون خسته دل را از این غوغا و بههم ریختگی نجات دهد. پس سخن اول امیرالمومنین(ع) به پیروی از پیامبران و به امیری از متقیان، این است؛ انسان را به یاد اهل ازل خودش بیاورد و راه بسته او را از درون بگشاید. به همینخاطر امیرالمومنین(ع) معرفت نفس را انفع المعارف یا سودمندترین معرفتها میداند و با کلامش و نگاهش و با سلوکش این سدها و مرزهای حبابی و خیالی را که برای خود ساختهایم از میان برمیداریم. لذا کار اول امیرالمومنین(ع) و کار اول غدیر این است که انسان را از درون تسلیم خدا کند که «ان الدین عندالله، الاسلام».
کار دوم امیرالمومنین(ع) و آن شور و سلحشوری که از غدیر نصیب پیروان غدیر میشود به تسلیم کشاندن طاغوتیان و اهل طغیان است. کسانی که قلمرو خدا را محدود کردهاند و مرزهای هوسرانی و خودمحوری را گسترش دادهاند و به تعبیر قرآن مجید، طاغوتی که اولیا و دوستان خودش را از نور به ظلمتها میکشاند. در غدیر مقدر بود که امیرالمومنین(ع) در جبهه بیرون و در مناسبات اجتماعی موازنه قدرت را به نفع حقیقت و خدای متعال تغییر دهد. اهل غدیر اهل جدال با ظالم هستند. اهل غدیر وقتی از ظلم و ظلمت درون نجات پیدا میکنند با ظلم و ظالمان بیرونی دست به گریبان میشوند. کسی که از سبوی غدیر جرعهنوشی میکند دیگر برایش مهم نیست که در مقابلش کدام گردنکش و کدام استکبار و طاغوت ایستاده است. تمام تلاش پیروان غدیر این است که هیمنه طاغوتیان را با تبر ابراهیمی ارادههای بلندشان، سراغ بتکده اهل طاغوت میروند و آنها را میشکنند و در این مسیر البته آتشها را به جان میخرند. ما و غدیر یعنی شناختن این نسبتها. غدیر و ما یعنی توقع داشتن از آن هدایتها و عنایتها. و در جامعه امروز اهل غدیر کسانی هستند که به نفس خودشان و دیگران ظلم نمیکنند؛ به محیطزیست و حیوانات نیز ظلم نمیکنند چه برسد به انسانها، خانواده ، عزیزان و نزدیکان خودشان. نه ظلم میکنند و نه زیر بار ظلم میروند. شاگردان غدیر میدانند همانقدر که ظلم ظالم قبیح، زشت و غیرقابل پذیرش است، ظلمپذیر بودن و زیر بار ظلم رفتن نیز همانقدر زشت و غیرقابلقبول است. به همینخاطر اهل غدیر اهل عدالتگستری و حقمحوری هستند، حتی اگر آن حق به حسب ظاهر به ضرر خودشان تمام شود. اهالی غدیر حقگو، حقمحور، حقخواه و حقطلب هستند. غدیر در جامعه اسلامی مایه انس، وحدت و صمیمیت است. اصلا گفتن از غدیر تأکید بر اختلافات نیست. اگرچه در مسائل تاریخی و معرفتی اختلافنظر و دیدگاه وجود دارد، ولی غدیر بهمعنای پررنگ کردن خطوط اختلافات در جامعه اسلامی نیست. نمونه روشنش هم کتاب شریف الغدیر، مرحوم علامه امینی رضوانالله تعالی علیه است که در 11جلد این کتاب نورانی حتی یک سطر و حتی یک کلمه بر مسئله اختلافی تأکید نشده است، در عین حال مسئله امیرالمومنین و فضائل و حقانیت ایشان با کمال متانت و با نهایت رعایت اخلاق تبیین شده و مورد تأکید قرار گرفته است. امیدوارم جامعه ما از این سبوی حیاتبخش سیراب شود و آنچه مشکلات و موانع در اثر دور شدن از معرفت غدیر و حقیقت امامت و سرپرستی جامعه نصیب ما شده است، برطرف شود.