گرد فراموشی بر هنر آینهکاری قزوین
رضا گلدوز: بیتوجهی مسئولان و درآمد بسیار پایین هنر آینهکاری باعث شده است جوانان گرایشی به این هنر نداشته باشند
باران پورکاظم| قزوین ـ خبرنگار:
استاد رضا گلدوز تنها استاد هنر آینهکاری سنتی در قزوین است که این روزها با عشق و علاقه بسیار این هنر را که زاده دوران صفویه است، زنده نگه داشته است. بازتاب هنر دستان این استاد را در اکثر بقاع و امامزادههای قزوین میشود مشاهده کرد. برق نگاه استاد گلدوز زمانی که از علاقه خود به هنرش میگوید حکایت هنرمندانی عاشق است. با این حال دلتنگیهای او را هم از انزوای این هنر اصیل و قدیمی میتوان در سخنانش حس کرد. گفتوگوی ما را با این هنرمند بیبدیل آینهکاری در قزوین میخوانید.
از چه سالی با هنر آینهکاری آشنا شدید ؟
در سال ۱۳۲۹ در محله مولوی در شهر قزوین به دنیا آمدم. من کودکی بودم که از همان دوران در هیاتهای مذهبی فعال بودم و علاقه زیادی به کارهای تزئینی و هنر دستی داشتم. با توجه به اینکه بیشتر در اماکن متبرکه و در هیاتها بودم به هنر آینهکاری علاقهمند شدم. بدون اینکه نزد استادی بروم به صورت خودجوش این هنر را یاد گرفتم و به مرور زمان در این رشته مهارت کامل پیدا کردم. من فقط کار برش شیشه با الماس را از پسرعمه خودم که شیشهبر بود آموخته بودم، ولی مهارت آینهکاری سنتی را به تنهایی یاد گرفتم. اکنون ۲۵ سال است که در این شغل هستم و عمده کارم در زیارتگاههاست. به جز بقاع متبرکه در هتلها، حسینیهها و اماکن قدیمی هم فعالیت دارم.
در کدام اماکن متبرکه آثار هنری شما وجود دارد؟
در آرامگاه چهار انبیا در پیغمبریه، امامزاده اباذر (ع)، امامزاده اسماعیل (ع)، امامزاده علی (ع)، سلطان سیدمحمد (ع)، امامزاده اسماعیل (ع) در باراجین، حلیمه خاتون، زبیده خاتون و حرم طفلان مسلم در کشور عراق و تعدادی مساجد و اماکن متبرکه دیگر در قزوین آینهکاری کردهام. مرمت آینهکاری امامزاده حسین (ع) را هم انجام دادهام.
قدمت آیینهکاری در قزوین به چه دورهای بازمیگردد؟
آینهکاری سنتی هنری است که شامل برش دادن آینه در قطعات مختلف و نشاندن این آینههای کوچک با نظم و ترتیب در کنار یکدیگر است. این هنر از زمان صفویه در قزوین رایج شد.
امروز اصلیترین دغدغه تنها استاد آینهکار قزوین چیست؟
مسئولان ذیربط ما در استان باید اهمیت بیشتری به این قبیل هنرها بدهند و فقط در حد حرف نباشد. تنها حامی ما اداره میراث فرهنگی قزوین بوده است که جا و مکان برای ارائه کارهای دستی به ما داده است. مسئولان این اداره همیشه من را به ادامه کار تشویق میکنند. من در این کارگاه هم بعضی از تولیدات خودم را که جنبه کاربردی در منزل دارند تهیه میکنم و هم به دانشجویان هنر و کارآموزان و دختران هنرستانی آموزش میدهم. به غیر از میراث فرهنگی نهاد یا سازمان دیگری از من حمایت نمیکند فقط مسئولان اداره میراث فرهنگی بارها لوح تقدیر به من دادهاند و از این کار آنها من یک دنیا روحیه گرفتهام.
یکی از نهادهایی که به هنر و فعالیت من مربوط میشود اداره اوقاف و امور خیریه استان است، اما این اداره اصلا از من حمایت نکرده است و حتی یک لوح تقدیر هم از آنها دریافت نکردهام. من بعد از ۲۵ سال فعالیت و آینهکاری در اماکن متبرکه و امامزادههای استان نه تنها بیمه نیستم، بلکه هیچکس از من سراغی نمیگیرد و از نحوه درآمد من اطلاعی ندارد. انتظار دارم در ازای همه این سالها حداقل من را بیمه میکردند چنانکه بعضی از اشخاصی که در امامزادهها فعالند بیمه شدهاند.
دلیل مهجور ماندن این هنر چیست؟
در حال حاضر برای تعمیرات آینهکاری اماکن متبرکه و مساجد قزوین آینهکار دیگری در قزوین نیست. شاید بعضی از گچکارها در میان کار خودشان چند تا آینه هم بچسبانند، اما به آنها آینهکار نمیگویند. هماکنون بیشتر امامزادههای ما به مرمت سطوح آینهای و آینهکاری احتیاج دارند، اما بیتوجهی مسئولان مربوطه به این هنر و درآمد بسیار پایین این شغل باعث شده است جوانان ما به سمت این هنر نیایند.
اگر کسی در مورد این حرفه با من مشورت کند، میگویم اگر برای کسب درآمد به این هنر رو آوردهاید، به دنبال کار و حرفه دیگری بروید اما اگر برای عشق خود آمدهاید، میتوانید این هنر را دنبال کنید. این هنر به مرور در این استان از بین میرود. اگر بعد از من اشخاص دیگری آن را دنبال نکنند، باید از سایر استانها برای آینهکاری و مرمت به قزوین بیایند. آینهکارانی که از سایر شهرها میآیند با هزینه بالاتری این کار را انجام میدهند، چون آنها محلی را هم برای سکونت خود همراه با خانواده میخواهند.
فرزندان من به هیچ عنوان از شغل و حرفه من استقبال نمیکنند و اصلا به سمت این هنر نیامدهاند، چون بیتوجهیها و نامهربانیها را دیدهاند در نتیجه به سراغ تحصیلات و حرفه دیگری رفتهاند. از مسئولان مربوطه میخواهم با حمایت و تشویق، جوانان را به این رشته جذب کنند و اجازه ندهند که هنر آینهکاری سنتی که روزگاری در قزوین سرآمد بود، کاملاً فراموش شود.
مدتی قبل آینهکاری یکی از بقاع متبرکه به مناقصه گذاشته شد. نظر شما در این باره چیست؟
عدهای برای کار ما مناقصه میگذارند در حالی که هنر را نمیشود به مناقصه گذاشت. هنر هرچه زیباتر باشد قیمت آن هم گرانتر است. نمیتوان برای آثار هنری مناقصه گذاشت. من هیچگاه نمیخواهم مناقصهای کار کنم. من کار زیبا انجام میدهم و آن را به بهترین شکل تحویل میدهم در حالی که برخی از افراد این هنر را غیراصولی یاد میگیرند و کار بیکیفیت و شاید ارزان هم تحویل بدهند.
اجناس کار ما هم مانند سایر اجناس گران شده است. بعضی از لوازم کار و مواد اولیه کار ما از چین وارد میشود و اکنون تعدادی از کارآموزان و دانشجویانی که برای یادگیری نزد من میآیند توان خرید این ابزار و مواد اولیه را ندارند. گاهی اوقات افراد خیر بانی هزینههای آینهکاری و مرمت قسمتی از امامزادهها یا سایر اماکن متبرکه میشوند.
تلفیق هنر و مذهب
رضا گلدوز، استاد آینهکاری سنتی در قزوین، درباره تجربه کار در فضاهای معنوی میگوید: استاد احمد درودگرانها، از اساتید این حرفه، سالها پیش به ما میگفت: «صاحب هنر از قبیله اموات است». حضور در زیارتگاهها برای هر دلی آرامشبخش و روحانگیز است و بیقراریها را تسکین میدهد. ایرانیان هنرمند از گذشته همیشه اماکن زیارتی را به بهترین شکل برای پذیرایی از عاشقان دلخسته و خداجویان آماده میکردند.
آینهکاری این اماکن همیشه اوج هنر هنرمندان در زیارتگاهها بوده است که در کنار فضای معنوی و عرفانی به چشمان زائران جلا میداده و نور رواقها را دوچندان میکرده است. بازتاب نور و زیبایی در قطعات آینههای کارشده در فضای عرفانی و معنوی زیارتگاهها و مساجد اوج تلفیق هنر در فضای مذهبی است. قزوین با وجود تعدد و فراوانی بقاع و اماکن متبرکه و بناهای قدیمی نه تنها باید مهد پرورش هنرمندان آینهکار باشد، بلکه باید هنرمندان این رشته را گرامی بدارد و به زنده ماندن و شکوه این هنر کمک کند.