از حوادث گذشته درس بگیریم
فهیمه فیضآبادی ـ روزنامهنگار
هر روز صبح از خانه بیرون میزند و رد سیل را دنبال میکند. اول سری به جاده ابراهیمآباد میزند و از همه مکانهایی که سیل از آن عبور کرده، دیدن میکند. به همهجا سرک میکشد تا بتواند آثاری از تلاش ۶۰ساله زندگیاش بیابد. او خانهاش را جستوجو میکند و من در احوال او دنبال ردی هستم که سحرگاه ۱۲فروردینماه۹۸ بر او چه گذشته و سیل ویرانگر رود کشگان بر سر او و زندگی ۶۰سالهاش چه آورده است.
قطعا سیل۹۸ با همه عصیان و ویرانگریهایش، نه جزو نخستین حوادث تلخ خواهد بود و نه آخرین، اما نکته مهم در این حادثه، این پرسش است، ما تاکنون چه کردهایم؟ و از آثار و خرابیهای بلایا و از تجربیات تلخ حوادث گذشته چه درسی گرفتهایم؟
هر حادثهای ازجمله سیل را باید به 3بخش قبل، حین و بعد از بحران تقسیم کرد. حادثه سیلاب فروردینماه امسال استان لرستان نشان داد که هیچ اقدام بازدارنده و مداخلهکنندهای صورت نگرفته است؛ چون از سیلهای ویرانگر گذشته با کمال تأسف هیچ درسی نگرفتهایم؟ ستاد مدیریت بحران در زمان بروز حادثه غیرکارآمد بود و تمامی کارگروههای آن بهصورت جزایری پراکنده عمل کردهاند و این در حالی است که باز هم برخی از مسئولان مردم را مقصر میدانند؟! اما جای سؤال اینجاست که آیا شما قبل از وقوع سیل بهدرستی اطلاعرسانی کردهاید؟ آیا قبل از سیل به مردم آموزش دادهاید که در زمان بروز حادثه چه رفتاری داشته باشند؟ آیا مکانهای حادثهخیز را شناسایی و تدابیر لازم را برای پیشگیری از حوادث احتمالی اعمال کردهاید؟ متأسفانه باید گفت که مسئولان، مقصر اصلی این نابسامانیها بهشمار میروند. آنها نتوانستهاند هماهنگی لازم و مؤثری را بین دستگاههای دخیل ایجاد کنند. بهعبارتی دیگر، وقتی آنها قادر نیستند برای یک شهر بحرانزده با گذشت 4ماه بخشدار تعیین کنند (شهر سیلزده معمولان هنوز بخشدار ندارد) چگونه باید انتظار داشت که حین بحران نجاتبخش مردم باشند؟
بهنظر میرسد ناکارآمدی سازمان مدیریت بحران را میشود بهحساب ساختار آن هم گذاشت. تا وقتی رئیس سازمان مدیریت بحران در حد معاون وزیر است، مشکلی حل نمیشود، چراکه سازمانها در زمان غیر از بحران پای صحبت سازمان مدیریت بحران نمینشینند و لازم است جایگاه ستاد بحران وزارت کشور با ستاد عالی یکی شود و معاون اول رئیسجمهوری آن را اداره کند. چنین حوادثی در کشور ما تکرارپذیر است. قطعا پرونده حوادث غیرمترقبه در این تاریخ بسته نخواهد شد. هنوزخاطره زلزله بم و کرمانشاه در آن روزها از یاد من، محو نشده و هنوز ترمیم آسیبهای وارده به آن مناطق و مردمانش تمام و کمال به سرانجام نرسیده است. پس از این همه سال و گذر از تجربیات تلخ زلزلهها یا سیلابها هنوز مسئله مدیریت بحران درکشور ما لنگ میزند. بعد از زلزله بم، سندی درخصوص تعیین وظایف سازمانها در قبل، حین و بعد از حادثه مشخص شد. این سند باید دغدغه بسیاری را حل میکرد، ولی اکنون میبینیم که این سند باید مورد بازبینی قرار گیرد تا مشخص شود چه مقدار از مصوباتش مورد اجرا قرار گرفته و قطعا اگر طی سالیان اخیر مشکلی در زمینه قبل، حین و بعد از بحران ایجاد شده بهدلیل اجرایی نشدن این سند است و حادثه سیل گلستان، لرستان و خوزستان نشان داد که باید شهرها و حریم پیرامونی رودخانهها نیز دارای سند مشخصی در حوزه بحران باشد.