همنوایی سازها در برج میلاد
ارکستر فیلارمونیک برج میلاد تهران با رهبری لوریسچکناواریان و آرش امینی به صحنه موسیقی پایتخت وارد شد
مرتضی کاردر/روزنامهنگار
شهرداریهای شهرهای بزرگ دنیا اغلب در کنار بسیاری از فعالیتهای فرهنگی و هنری، متولی ارکسترهای شهر نیز هستند. ارکستر سمفونیکها و ارکستر فیلارمونیکهای بسیاری از شهرها زیرنظر شهرداریها اداره میشود. شهرداری تهران نیز پیشتر چندباری برای راهاندازی ارکستری برای شهر تهران همت کرده بود؛ ارکستر فیلارمونیک به رهبری نادر مشایخی، گروه کر خانه هنرمندان به رهبری محمد سریر، ارکستر شهر تهران به رهبری اسماعیل تهرانی، ارکستری دیگر به رهبری آرش گوران در تالار ایوان شمس و احتمالا ارکسترهای دیگری که به مرحله اجرا نرسیدند. هیچکدام از این ارکسترها ادامه نیافتند و پس از چند اجرا متوقف شدند. حالا ارکستر تازهای با نام ارکستر فیلارمونیک برج میلاد تهران کار خود را آغاز کرده است. شنبهشب، 12مرداد، نخستین اجرای ارکستر برج میلاد در مرکز همایشهای برج برگزار شد.
آقای لوریس چکناواریان، از قلههای موسیقی ایران است که حضورش در هر محفلی میتواند حاضران را به وجد بیاورد. در روزهای غیبت استاد بزرگی چون محمدرضا شجریان، او ستاره اول موسیقی ایران است. برای همین است که وقتی به جایگاه رهبری ارکستر میآید، همه سالن برمیخیزد و دقایقی طولانی استاد بزرگ موسیقی ایران را تشویق میکند.
لوریس چکناواریان رهبر مهمان ارکستر است و پس از اجرای اولیه میرود تا آرش امینی، رهبری ارکستر را عهدهدار شود. آرش امینی در جایگاه رهبری ارکستر قرار میگیرد و قطعاتی از محمد سریر، حسین دهلوی، علی بکان و فرهاد فخرالدینی را اجرا میکند، به همراه 3 قطعه از یوهان سباستیان باخ، یوهانس برامس و گیواچینو روسینی. یکی از بهیادماندنیترین لحظههای ارکستر وقتی است که آهنگ نامآشنای سریال سربداران اجرا میشود و لطف ماجرا آنگاه دوچندان میشود که حاضران میفهمند که استاد فرهاد فخرالدینی، سازنده این موسیقی جاودانه نیز در سالن حاضر است و همگان استاد را تشویق میکنند. اما اجرای ارکستر چندان که باید قدرتمند نیست و به گمانم گروه میتوانست این آهنگ خاطرهانگیز را بهتر و با صدای رساتر اجرا کند.
چیزی که شاید تماشاگران را قدری معذب میکند، رفتوآمدهای مکرر رهبر ارکستر به پشت صحنه است. آرش امینی تقریبا پس از اجرای هر قطعه به پشت صحنه میرود و لحظاتی بعد برمیگردد و هر بار تماشاگران او را تشویق میکنند. اما به گمانم رفتن به پشت صحنه پس از اجرای هر قطعه حتی اگر دلیل موجهی داشته باشد، قدری ماجرا را لوث میکند. علاوه بر این، اتکای آرش امینی به صفحههای نت بسیار زیاد بود و چنین مسئلهای چندان شایسته رهبر ارکستر نیست. حاضران تفاوت رهبری ارکستر را وقتی میفهمیدند که لوریس چکناواریان در مقام رهبری ارکستر قرار میگرفت.
ارکستر فیلارمونیک برج میلاد تهران با یک اجرا کار خود را آغاز کرد، هنوز معلوم نیست اجرای بعدی ارکستر چه زمانی است اما آنچه بیشتر از آغاز ارکستر فیلارمونیک اهمیت دارد، استمرار آن است تا بتواند برخلاف ارکسترهای قبلی بهکار خود ادامه دهد و به مرور به ارکستری آبرومند برای شهر تهران تبدیل شود؛ باید برج میلاد، شهرداری تهران، استادان و رهبران ایرانی ارکستر و مخاطبان به کمک بیایند و نگذارند ارکستر برج میلاد به سرنوشت ارکسترهای قبلی دچار شود.
لوریس چکناواریان فقط رهبر ارکستر نیست؛ شاعر است، نقاش است، یک آرتیست تمامعیار است، برای همین وقتی به صحنه میآید بیشتر از آنکه ارکستر را رهبری کند، انگار چوب رهبری ارکستر در دستانش میرقصد. در آخر ارکستر وقتی استاد چکناواریان به صحنه میآید، باز هم همه حاضران به وجد میآیند. وقتی اجرا تمام میشود، بیشتر از 10دقیقه سرپا او را تشویق میکنند، حتی وقتی صحنه را ترک میکند، تشویقها آنقدر ادامه پیدا میکند که مجبور میشود دوباره به صحنه برگردد و به ابراز احساسات حاضران پاسخ دهد. لوریس چکناواریان آغاز و پایان خوش ارکستر فیلارمونیک برج میلاد است.
آرش امینی پس از اجرای قطعه نخست میرود و فؤاد حجازی را در میان تشویق فراوان حاضران، به صحنه میآورد. فؤاد حجازی از ستارههای موسیقی دهه70 است و یادآور روزهای طلایی موسیقی پاپ در ایران. بسیاری از دوستداران موسیقی ایرانی آهنگهای او را با صدای محمد اصفهانی، علیرضا عصار و خشایار اعتمادی در خاطر دارند. در مجموع 3 قطعه با حضور فؤاد حجازی و همراهی ساکسیفون پرقدرت او اجرا میشود. اما به گمان من به جز قطعه آخر که هماهنگی بیشتری میان ارکستر و فؤاد حجازی مشهود است، بقیه قطعهها چندان هماهنگ بهنظر نمیآمد و انگار تنها ارکستر نقش صدای پسزمینه را دارد و صرفا محملی است برای تنهانبودن صدای ساکسیفون فؤاد حجازی.