• شنبه 28 مهر 1403
  • السَّبْت 15 ربیع الثانی 1446
  • 2024 Oct 19
دو شنبه 7 مرداد 1398
کد مطلب : 69182
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/5NDK
+
-

درباره مؤلفه‌های سینمای مسعود کیمیایی

دغدغه‌های یک همیشه آرتیست

علی عمادی

نام مسعود کیمیایی به‌دلیل اهمیت و تأثیری که 5دهه بر جریان سینمای ایران گذاشته، گرفتار حب و بغض‌های فردی و گروهی شده است. از یک سو طرفداران وی آثارش را ولو کم‌رمق می‌ستایند و از طرف دیگر کسانی که به دلایل مختلف با شخص خود کیمیایی مشکل دارند، فیلم‌های خوبش را هم زیر سؤال می‌برند. در چنین شرایطی رفتار منصفانه با سینمای کیمیایی کمتر طرفدار دارد. کارنامه سینمایی کیمیایی مانند بسیاری از فیلمسازان، هم آثار درخشان دارد و هم فیلم‌هایی که شاید از حد وسط هم پایین‌تر باشند اما وجه تمایز او دست‌کم با فیلمسازان بزرگ هم‌نسل خود در آن است که حتی در ضعیف‌ترین آثارش شمایل فن‌سالارانه وی پشت دوربین تمام قد پیداست. نمی‌توان فیلمی از کیمیایی را مرور کرد که سرزندگی و شادابی کارگردانی را نداشته باشد هرچند در دوری از ایام شباب او ساخته شده باشد. فیلم‌های بی‌حال و کم‌جان کیمیایی هر مشکلی داشته باشند؛ ضعف کارگردانی در آن کمتر دیده می‌شود. شاید به همین دلیل است که حداقل یک صحنه به‌یادماندنی حتی در ضعیف‌ترین ساخته‌هایش یا یک دیالوگ فراموش نشدنی در فیلم‌هایش از او به یاد داریم. غیر از این وجه پراهمیت، برای سینمای کیمیایی می‌توان چند مؤلفه مشترک برشمرد که او را از دیگر فیلمسازان سینمای ایران متفاوت نشان می‌دهد. شاید برخی دیگر، یک یا چند مؤلفه‌ای که به آن اشاره می‌شود را داشته باشند اما هیچ فیلمسازی در ایران چه قبل و چه بعد از انقلاب، واجد همه آنها نیست.

گیشه همه سینما نیست اما بدون گیشه، کمیت سینما لنگ می‌زند. برای داوری یک فیلمساز نه می‌توان مطلقا گیشه را ملاک قرار داد و نه می‌شود کلا آن را نادیده گرفت. شاید شرایط برای فروش یک فیلم مهیا ‌شود و دست اتفاق، آن را پرفروش‌کند. اگرچه سخیف‌ترین فیلم پرفروش هم درجای خود قابل بررسی است که چه ویژگی‌هایی داشته که ولو در یک مقطع زمانی خاص توانسته نظر انبوه مخاطبان را جلب کند، اما روند پرمخاطبی یک فیلمساز را نمی‌توان تابع شرایط و اتفاق دانست. از این منظر سینمای کیمیایی برای این اهمیت پیدا می‌کند که فیلم‌های او به‌خاطر نام خود کیمیایی مورد توجه و اقبال عمومی قرار می‌گیرند و اغلب جزو پرفروش‌ها محسوب می‌شوند. اگر در بسیاری از فیلم‌ها سوپراستارها هستند که مخاطبان را به سینما می‌کشانند درباره سینمای کیمیایی، کاملا برعکس بوده و این بازیگران ولو سوپراستار هستند که برای بازی در فیلم‌های او لحظه‌شماری می‌کنند. کم نبوده‌اند بازیگرانی که با حضور در فیلمی از مسعود کیمیایی به حیطه سوپراستاری قدم گذاشته‌اند.

در سینما کمتر پیش می‌آید آنچه خواص می‌پسندند مورد توجه عوام هم قرار گیرد و فیلم پرفروش از نگاه اهل فن نیز دلنشین بیاید. جلب نظر خواص و تأثیری که بر آنها می‌گذارد ردپایی می‌شود در تکرار نقاط قوت یک فیلمساز در آثار دیگران. همانگونه که بسیاری از سینماگران به‌اصطلاح جشنواره‌ای سعی در تکرار مؤلفه‌های سینمای عباس کیارستمی داشته‌اند و تلاش کرده‌اند جاپای او بگذارند، خیل گسترده‌ای از سینماگران هم کوشیده‌اند دنیای خاص کیمیایی را در فیلم‌هایشان ولو با دیالوگ‌های خاص، تکرار کنند. اینکه تا چه حد توفیق داشته‌اند به همان جذابیت نسخه اصلی بازآفرینی داشته باشند درجای خود قابل بررسی است اما در اخیرترین آثار سینمایی و تلویزیونی هم می‌توان نشانه‌ها و رگه‌های سینمای کیمیایی را یافت که نشان از جریان‌سازی‌ای دارد که همچنان برای برخی از فیلمسازان زنده و پویاست.
ازسوی دیگر بسیاری از نام‌های بزرگ امروز در عالم سینمای ایران، کار خود را با دستیاری و همکاری با کیمیایی آغاز کرده‌اند یا در مدرسه سینمایی وی توانسته‌اند سینما را بشناسند. از این حیث نیز او در تربیت تکنیکال و هدفمند نسل‌های دیگر برای تداوم این جریان‌سازی نقشی مهم و بسزا دارد.

کیمیایی از نسلی است که سینما را از خود سینما آموخته است. این را بگذارید کنار آثاری از فیلمسازان که سینما را با مستند شروع کرده‌اند. در آثار اینگونه فیلمسازان همه‌چیز رنگ واقعیت دارد؛ درست برخلاف سینماگرانی که سعی دارند شخصیت‌های فیلم‌هایشان را هرچه بیشتر سینمایی کنند. برای همین است که در سینمای کیمیایی، کاراکترها از عالم تخیل فیلمساز بر بستر دنیای واقعی پا می‌گذارند؛ درست مانند پیکر تراشی که از دل سنگ، نقش برجسته‌ای می‌آفریند، شخصیت‌های فیلم‌های کیمیایی با هیمنه‌ای گل‌درشت و متفاوت پا روی پرده نقره‌ای می‌گذارند. اما برخلاف تصور، این کاراکترهای اغراق شده او نیستند که گاهی توی ذوق می‌زنند بلکه جامعه رئالی است که بر پایه آن فیلم شکل می‌گیرد و شخصیت‌ها روی آن سوار می‌شوند. در آثار به‌خصوص اخیر کیمیایی آنچه ناخوشایندتر جلوه می‌کند، تصوری است که او از دنیای پیرامون خویش دارد و می‌خواهد آن را در آثارش بازآفرینی کند.
قیصر و فرمان و آب‌منگل‌ها با همه ویژگی‌های برجسته و متفاوتشان وقتی به‌درستی دیده می‌شوند که دنیای محله امامزاده یحیی و کوچه میرزامحمودوزیر به‌خوبی به تصویر درمی‌آید. کما اینکه در آثار بعدتر، فیلم‌هایی از کیمیایی بیشتر مورد تحسین واقع شده‌اند که توانسته‌اند تصویر واقعی‌تری از جامعه تصویر شده در فیلم ارائه دهند. هرچه دایره اشتراک شناخت کیمیایی از واقعیت جامعه ایرانی یا دست‌کم اتمسفری که او برای هر فیلمش می‌سازد، بزرگ‌تر بوده، کاراکترهای تخیلی او تصویر بهتری ارائه کرده‌اند و هرجا این اشتراک به هر دلیلی اندک شده، شخصیت فیلم‌های او پادرهواتر و معلق‌تر و ناشناخته‌تر مانده‌اند و جا را برای ارتباط با مخاطب تنگ کرده‌اند. کیمیایی برای دنیایی که تصویر درستی از آن دارد شخصیت‌هایی ناب خلق می‌کند اما حالا او از واقعیت‌های جامعه پیرامونش آنچنان دور شده که دیگر نمی‌تواند جا زیر پای شخصیت‌های خیالی‌اش در عالم حقیقت، سفت کند.

سینمای کیمیایی با همه نیک و بدش، فراز و فرودش و قدیم و جدیدش، دغدغه‌مند است. مسعود کیمیایی برای هر فیلمش با دغدغه موضوع انتخاب می‌کند و با دغدغه و نگرانی درباره جامعه‌ای که در آن زیست می‌کند، فیلم می‌سازد و همین دغدغه، شورآفرین است. نسخه پایانی ساواک برای «گوزن‌ها» که این روزها در فضای مجازی دست به‌دست می‌شود، گویای همین شورآفرینی است؛ شوری که بوی دردسر می‌دهد و برای پاک کردن آن باید شخصیت‌ها را به سود حکومت لکه‌دار کرد. غافل از اینکه فقط «سید» نیست که دوباره زنده می‌شود، این شور جمعی است که بیدار شده است.
کیمیایی هیچ‌گاه آرتیست بی‌تفاوت به جامعه خود نبوده و به همین دلیل هیچ‌وقت از سر تفنن و بازیگوشی یا حتی فتح گیشه یا جلب نظر جشنواره‌ها- چه داخلی و چه خارجی- فیلم نساخته است. همیشه پای یک «مسئله» درمیان بوده و این مسئله پیشران فیلمسازی کیمیایی شده است. البته هرچه شناخت او از مسئله شهودی بوده، تأثیرگذاری بیشتری داشته و هرچه مسئله به او اکتسابی‌تر رسیده، نتیجه بوی ژورنال و شعار پیدا کرده است.
هرچه هست سینمای ایران را نمی‌توان بدون مسعود کیمیایی مرور کرد. کیمیایی را چه دوست بداریم و چه نداریم او اگر شاخص‌ترین سینماگر ایرانی نباشد، یکی از مهم‌ترین و جریان‌سازترین فیلمسازان ماست؛ مردی که بیش از 5دهه هیچ‌گاه فیلم ساختن را فراموش نکرد.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید