فصل آخر، فصل سرما، فصل خاموشی رسید
یادی از «امیر برزگر خراسانی» در جمع شاعران آیینی مشهد
«امیر برزگر خراسانی» شاعر مشهدی، فارغالتحصیل هنرهای زیبا در رشته نقاشی بود. او در جوانی به استخدام دانشکده علوم پزشکی مشهد درآمد و سالها به عنوان مسئول روابط عمومی آن دانشگاه خدمت کرد. برزگر خراسانی عضو هیات رئیسه کانون هنرمندان و عضو شورای سیاستگذاری شعر بود. علاوه بر شعر، نقاشی و موسیقی، تدریس ردیفهای دستگاهی آواز اصیل ایرانی نیز از مشغلههایش محسوب میشد. چندی پیش، شاعران برجسته آیینی مشهد گردهم آمدند و از خراسانی یاد کردند که کمتر از یک ماه پیش دار فانی را وداع گفت. به گزارش خبرگزاری رضوی، هشتادمین نشست انجمن ادبی، آیینی «ارادت» سهشنبه شب در اتاق جلسات ساختمان بنیاد بینالمللی امام رضا(ع) برگزار شد. این محفل شعرخوانی، متشکل از شاعران برجسته آیینی مشهد است که هر هفته به قرائت اشعار خود در زمینههای مختلف مذهبی و آیینی میپردازند.
این محفل ادبی برای یادبود امیر برزگر خراسانی، شاعر پیشکسوت مشهدی با حضور خانواده آن مرحوم، جمعی از شاعران پیشکسوت مشهدی، دوستان، همچنین مدیر فرهنگی بنیاد بینالمللی امام رضا(ع) و مهدی آخرتی (منتقد مشهدی) و جمعی از شاعران آیینی همچون «عالیه رجبی»، «سعیده کرمانی»، «معصومه اسدیان»، «مسلم موسوی» و... برگزار شد. در غزلی از کتاب «فصل عطش» از این شاعر میخوانیم: «همچو آیینه به عمر خود ندیدم خویش را / من به شوق دیدن او پروریدم خویش را / ادعای عاشقی سخت است، میدانم، ولی / بارها در پای دلبر سر بریدم خویش را / روزگار! ای تیغت از چنگیز خونآشامتر / بارها کشتی مرا، باز آفریدم خویش را / کاش از این آتشکده آگاه میبودم، امیر / آن زمانی کز نیستان میبریدم خویش را»استاد «محمد نیک» از دوستان قدیمی این شاعر برجسته به بیان خاطراتی از وی پرداخت.
همچنین استاد «اسفندیار جهانشیری» و دیگر شاعران حاضر، اشعاری که در وصف برزگر خراسانی سروده بودند را خواندند. استاد «محمد نیک» سخن خود را با شعر «بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران/ کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران» آغاز کرد و در ادامه شعری که برای استاد برزگر خراسانی سروده بود را خواند: «کودکیها رفت و ایام جوانی نیز رفت / با جوانی شور و شوق و شادمانی نیز رفت / فصل آخر فصل سرما فصل خاموشی رسید / چون بهاران برگریزان خزانی نیز رفت / یک به یک بار سفر بستند یاران قدیم / همره آنان امید و زندگانی نیز رفت / هم کمال و هم صحی، هم قدسی و هم قهرمان / تا که استادم بقا هم ناگهانی نیز رفت / پیشتر خسرو، شکوهی بعد از آن آرام خفت / تا امیر برزگر از دار فانی نیز رفت / چند روزی زودتر یا دیر خواهند گفت / دوستان در گوش یکدیگر فلانی نیز رفت» وی ادامه داد: «دیوان امیر» اولین کتاب منتشر شده قبل از انقلاب اسلامی از استاد برزگر بود. به گفته خود استاد، ایشان تا سال 1344 بیشتر فعالیت این مرحوم در زمینه نقاشی و آواز بود و به عنوان خواننده در رادیو فعالیت میکرد.
«سخن آینهها» اولین کتاب او پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود و در منزل استاد فرخ که جمعی از شاعران هم حضور داشتند، بنده این کتاب را موشکافانه نقد و بررسی کردم. حتی استاد کمال به من گوشزد کردند که بسیار سختگیرانه نقد کردهای نیک! اما استاد برزگر با کمال احترام نقدهای بنده را پذیرا بودند. این شاعر پیشکسوت افزود: کتابهای نثر این مرحوم پس از انقلاب اعم از «کافه کتاب»، «شورانگیز»، «شعر و شاعری در آیینه زمان» و «رها در ناکجاآباد» بود، همچنین از کتابهای شعری وی میتوان به «نماز عاشقی»، «فصل عطش»، «سخن آیینهها»، «گزیده ادبیات فارسی شماره 68» و «از شرنگ و شطح» اشاره کرد. کلیپ کوتاهی در این محفل از شعرخوانی استاد برزگر خراسانی پخش شد. در این کلیپ قرائت شعر توسط استاد از کتاب «فصل عطش» با عنوان نمکگیرم نکن نمایش داده شد:
قابل دیدن نیم نقاش تصویرم مکن / کاسهای بشکستهام با رنگ تعمیرم مکن/ پایمالم چون علف در زیر پای روزگار/ عشق در من ریشهکن گردیده تکثیرم مکن/ هان فلک، اکنون که با من پنجه در افکنده ای/ هرچه میخواهی بکن محکوم تقدیرم مکن/ سالها باید به صحرا مشق شیدایی کنم / در جنون هم نیستم کامل به زنجیرم مکن/ آهنم اما سپر از من بسازی بهتر است/ در سرشت من بریدن نیست شمشیرم مکن/ ساز را با چوب فرقی نیست گر پر شد شکم / نغمه گر خواهی ز سیم ساز من سیرم مکن/ در جوانی مردن از این زندگی شیرینتر است /گر تو را سودی ندارد بیش از این پیرم مکن/ طاقت آتش ندارم بود شاید پیکری / جرم آهو بیگمان کمتر بود شیرم مکن/هر چه هستم خوب یا بد هیچ تغییرم مده/ شرمسار منت احسان اکسیرم مکن/صحبت از بخشش نکردم من نمیترسم ز مرگ/تیر باران کن به دار آویز تکفیرم مکن/سالها خون جگر خوردم نپرسیدی چرا! / آسمان! این آخر عمری نمک گیرم مکن
این شعر توسط «مهدی آخرتی» منتقد شعر مشهدی نقد شد. او گفت: استاد برزگر شاعری با رویکرد شعر کلاسیک بود اما هرگز از مضامین نو غافل نشد. این شعری که ایشان خوانده به نوعی به بحران هویت بشر مدرن اشاره دارد. همچنین استاد در شعرهای خود تسلط به اوزان عروضی داشت. این تسلط به معنای یادگیری وزنهای شعری نیست بلکه به این معناست که شاعر برای پر کردن وزن شعر از هجو و کلمات اضافی در شعر استفاده نکند. آخرتی ادامه داد: بیان تجربیات شخصی در شعرهای استاد برزگر از دیگر نقاط قوت شعرهای اوست. چراکه اگر تجربیات شخصی با جزئیات در شعر بیان شود، مخاطب احساس نزدیکی بیشتری با شعر دارد و راحتتر به دل مخاطب مینشیند و مضامین شعری تکراری نمیشود. این منتقد ادبی با اشاره به اینکه اصطلاحات عرفانی در شعر استاد برزگر به چشم میخورد، بیان کرد: تنوع موضوعات در شعر از جمله وجه تمایز استاد با دیگر شاعران است. ما از امیر برزگر شعر عرفانی، عاشقانه، اجتماعی و شکواییه از روزگار و... شنیدیم که دلیل این تنوع تسلط استاد به هنرهای گوناگون و سواد تاریخی بالای اوست.
این شاعر آیینی اظهار کرد: امروز اکثر شاعران درونگرا هستند و موضعی نسبت به محیط پیرامون بیرونی خود ندارند اما امیر خراسان نسبت به وقایع جامعه خنثی و بیتفاوت نبود و اشعاری پندآموز نیز سروده است که در بیتهای «آهنم اما سپر از من بسازی بهتر است / در سرشت من بریدن نیست شمشیرم مکن» و «در جوانی مردن از این زندگی شیرینتر است / گر تو را سودی ندارد بیش از این پیرم مکن» نوعی پند و اندرز مشاهده میشود. وی با بیان اینکه عنصر خیالانگیزی در اشعار استاد برزگر بسیار به چشم میخورد، تصریح کرد: کنایه در اشعار ایشان به وفور دیده میشود مانند بیت «سالها خون جگر خوردم نپرسیدی چرا! / آسمان! این آخر عمری نمکگیرم مکن» آخرتی ادامه داد: چند معنایی از دیگر عناصر شعری استاد برزگر است و از یک بیت چند معنا میتوان برداشت کرد. در بیت «صحبت از بخشش نکردم من نمیترسم ز مرگ / تیر باران کن به دار آویز تکفیرم مکن» از کلمه تکفیر چند معنا استنباط میشود. خانواده مرحوم برزگر اشعاری همچون «از میهن و دین ادای دینم کافی است / خشنودی خلق به عالمینم کافی است / هرچند امیر شعر خوانندم خلق / عنوان غلامی حسینم کافی است» را قرائت و بابت برگزاری این مراسم تشکر کردند.