رسول بهروش
اگرچه حذف نام سروش رفیعی از فهرست پرسپولیس یک اتفاق شوکهکننده و غیرمنتظره بود، اما به هر حال باید آن را بهعنوان بخشی از اصول فوتبال حرفهای پذیرفت. طبیعی است که بازیکن خطخورده، از این اتفاق ناراحت شود و واکنش نشان بدهد؛ با وجود این مطالبی که سروش در هنگام بازگشت به تهران بیان کرد اصلا جالب نبود. او البته محبوبیت زیادی دارد و سعی میکند با مانور روی همین محبوبیت کارش را پیش ببرد؛ اما منطق او در دفاع از خودش بسیار سست و متزلزل بود.
یک- قبلا یکبار صادقانه گفتم باید از پرسپولیس بروم، اما این بار برگشته بودم که فوتبالم را در این تیم تمام کنم؛ این بخشی از صحبتهای سروش رفیعی است که به هیچ وجه مبنای منطقی و حرفهای ندارد. شما یک روز پیشنهاد تمدید قرارداد پرسپولیس را رد کردی و گفتی دوست داری درآمد بیشتری داشته باشی، امروز هم پرسپولیس مایل است با شما خداحافظی کند و بازیکنان دیگری را در ترکیب نگه دارد. آیا جای گلهای هست؟ چطور بازیکن حق دارد باشگاهش را انتخاب کند، اما باشگاه حق ندارد بازیکنش را انتخاب کند؟ شما الخور را به پرسپولیس ترجیح دادی و پرسپولیس ربیعخواه و فرشاد احمدزاده را به شما؛ به همین سادگی!
دو- متأسفم برای مدیران باشگاه که هنوز نمیدانند تیم فقط میتواند 18بازیکن بزرگسال داشته باشد؛ این قسمت از اظهارات رفیعی هم کاملا مردود است. در مورد شلوغکاری بیهوده مدیران باشگاه و برگرداندن امثال احمدزاده و کنعانی به اندازه کافی مطالب انتقادی نوشته شده، اما سروش بهعنوان یک بازیکن در جایگاهی نیست که راجعبه چنین مسائلی نظر بدهد. حتی اگر لیست بزرگسالان پرسپولیس فقط 5جای خالی داشت و 50نفر برای حضور در آن بسیج میشدند، باز سروش باید طوری کیفیت فنیاش را به سرمربی نشان میداد که جزو 5انتخاب نهایی کالدرون باشد. او اما در این مسیر ناکام بود و بقیه انتقادات هم زائد است. وقتی سرمربی (ولو بهخاطر کمبود ظرفیت) شما را از لیست تیم خط میزند، یعنی اگر ماندگار میشدی هم باید به نیمکت میچسبیدی؛ درست همان اتفاقی که در دوره برانکو رخ داد و رفیعی نیمکتنشین محض بشار شد. ایوانکوویچ تا وقتی واقعا ناچار نمیشد سروش را فیکس نمیکرد و هر بار هم که این اتفاق رخ میداد، او بهعنوان تعویضی اول یا دوم از زمین خارج میشد. بهتر است سروش لابهلای گلایههایش نیمنگاهی هم به کیفیت عملکردش در پرسپولیس نیمفصل دوم، فولاد نیمفصل اول و حتی الخور بیندازد تا برخی مسائل برایش روشن شود. حتی از پیش از حضور کالدرون در تهران، با ترجمه اظهارات قدیمی او به فارسی روشن شده بود که مربی آرژانتینی از بازیکن تکرو و کسی که توپ را بیخودی و زیاد از حد نگه دارد خوشش نمیآید. آیا جز این است که همه اینها دقیقا آدرس سروش رفیعی بود؟
سه- من هیچ؛ شایان مصلح که پشت پنجرههای بسته با تیم به فینال آسیا رسید را فقط 10روز قبل از شروع لیگ آزاد کردهاند؛ این تلاش کور رفیعی برای بازی با احساسات مردم و قرار دادن افکارعمومی در مقابل باشگاه پرسپولیس هم قابل پذیرش نیست. نخست اینکه وقتی پنجره بسته شد، خود سروش پشت آن ماند، چون قبلا ترجیح داده بود پرسپولیس را رها کند و به تیم قعرنشین لیگ قطر برود. دوم اینکه در ماجرای به تأخیر افتادن اعلام اسم مصلح بهعنوان بازیکن مازاد هم باشگاه مقصر نیست. به هر حال سرمربی تیم عوض شده بود و کادرفنی جدید باید کیفیت شایان را ارزیابی میکرد. آیا کالدرون میتوانست بدون دیدن مصلح در تمرینات، راجعبه او نظر بدهد؟ طبیعی بود که این پروسه قدری به طول بینجامد. در مورد شایان اگر کسی مقصر باشد، او ایرج عرب است که بدون توجیه فنی و پیش از تعیین سرمربی قرارداد منقضی شده این بازیکن را تمدید کرد.
شنبه 29 تیر 1398
کد مطلب :
67012
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/xXAq
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved