«به وقت شام»
به وقت حاتمیکیا
محمدرضا مقدسیان:
به وقت شام تمام مشخصههای سینمای حاتمیکیا را یکجا دارد با این تفاوت که در بخش فیلمنامه دستکم در قیاس با 3-2 اثر متاخر او، قدمی رو به جلو در سینمای او محسوب میشود. اینکه حاتمیکیا بیش از آنکه فیلمنامهنویس خوبی باشد یک کارگردان مسلط به فضا و صحنه و بازی است دیگر اصلی غیرقابلانکار است. به وقت شام هم از این قاعده مستثنی نیست و در حوزه کارگردانی صحنههای نبرد و درگیری (بهطور خاص، صحنههای اکشن روی باند فرودگاه یا درون هواپیما )نمونهای تجربهنشده در سینمای ایران تلقی میشود. در حوزه محتوایی هم میتوان به وقت شام را اثری کمتر شعاری و بیشتر سینمایی خطاب کرد. ویژگی همیشگی فیلمهای حاتمیکیا که مفاهیم و دغدغههای اعتقادی و میهنیاش را در قالب جملات نخراشیده و دراماتیزهنشده بهطور مستقیم از زبان بازیگرانش مطرح میکرده اینبار اندکی رنگباخته است. درواقع در این فیلم حاتمیکیا در عین اینکه ماجرای حضور فرماندهان ایرانی در سوریه و نبردشان با داعش را دستمایه ساخت فیلم قرار داده و زاویه نگاهی کاملا منطبق بر نگاه حاکم بر مدیریت استراتژیک سیاسی و نظامی ایران دارد، تلاش کرده حرفهایش را در قالب درام بزند و با خلق موقعیتها و گرههای قابلپذیرش داستانی، مفاهیمی همچون فداکاری، ایثار، پایبندی به اخلاق و انسانیت و البته تقدیس نگاه مذهبی و ملی را پیگیری کند. در حوزه اجرای بازیگران هم میتوان به بازی خوب بابک حمیدیان و البته گریم و اجرای بهشدت غلوشده و توی ذوقزننده بازیگران داعشی اشاره کرد. در بخش جلوههای ویژه هم باید گفت که به وقت شام هر چند بیعیب و نقص نیست اما گامی رو به جلو در سینمای حاتمیکیا تلقی میشود و قدمهای بلندی نسبت به جلوههای ویژه در فیلم «چ» برداشته شده است. در مجموع باید گفت به وقت شام اثری بهشدت مورد حمایت است که به خوبی توانسته در حوزه کارگردانی و اجرا ظاهر شود و تنها پاشنهآشیل آن در بخش فیلمنامه قابل جستوجو است. به ظن این قلم اما به وقت شام را میتوان یک قدم بزرگ در رسیدن به مرحلهای دانست که ساخت فیلمهای بزرگ جنگی نزدیک به استانداردهای جهانی را شدنیتر جلوه میدهد. به وقت شام سینمای ایران را چند قدم رو به جلو برده و وقت آن را به وقت حاتمیکیا تنظیم کرده است.