کِلک
کوزیمو، بهرغم فرار شگفتانگیزش به بالای درخت، کموبیش مانند گذشته با ما بود. تنها زندگی میکرد، اما از آدمها نمیگریخت. حتی بر عکس، میتوان گفت که نمیتوانست دور از مردم سر کند. از آن عادت قدیمی دورانی که با هم بالای درختان میرفتیم و خود را پنهان میکردیم و رهگذران را دست میانداختیم دیگر چیزی در او به جا نمانده بود.
بارون درختنشین، ایتالو کالوینو
ترجمه: مهدی سحابی