قصه را به کودکان و نوجوانان برگردانیم
الهام فخاری/ عضو شورای شهر تهران
هجدهم تیر روز ملی ادبیات کودک و نوجوان است. چرا این روز باید برای مسئولان شهری مهم باشد؟ کودکی در ادبیات علمی فرهنگی بهویژه از دوران انقلاب صنعتی معنای مشخصی یافت و برخی فلسفهپردازان ازجمله روسو، مونتهسوری و پستالزی به تفاوت و اهمیت کودکی پرداختند. گرچه بزرگسال شهر را اداره میکند، ولی شهر از آن کودک و نوجوان هم هست.
بازخوانی گذشته و شناخت تاریخچه آنچه در شهر روی داده، تجربهاکنون و آینده حق و از آن کودکان و نوجوانان است که خودشان نقشی در تصمیمگیری و روندهای اجرایی شهری ندارند؛ درحالیکه توانمند و آفریننده هستند و پروبال پریدن دارند. با این همه چنان که بزرگسالان شهرها را در جهان مدیریت میکنند، با تصمیمگیریها آسمان آبی آنها را محدود کردهاند، تاریخ را کم و زیاد میکنند و بال و پر پریدن و خیالپردازیهایشان را گرفته و در برخی جاها با مداخلهها، جنگها و توسعههای ناپایدار جهان کودکان را هراسانگیز، پرخطر و تاریک کردهاند. شهر باید از آن کودک هم باشد و این باید، 13سال پیش شهرداری تهران را متعهد کرد که الگوی شهر دوستدار کودک را اجرا کند که فقط در بعضی از محورها فعالیتهایی انجام شد. با این همه کارهای بسیاری ازجمله چگونگی زندگی فرهنگی هنوز باقی مانده است. همه پیش از اینکه بخواهیم در کالبد شهری حرکت کنیم باید به ادبیات توجه کنیم و این توجه میتواند بخشی از قصه شهر باشد. ادبیات بخش بنیادی فرهنگ است و در دشوارترین روزها جامعه را زنده نگه میدارد. ازجمله چهرههای برجسته ادبیات کودکان و نوجوانان ایران که در پیوند با زندگی ایرانی و برای نسل جوان نوشتند و سرودند و یادگار گذاشتند، کسانی چون زندهیادان آذرییزدی، عباس یمینیشریف و توران میرهادی خدمات ماندگار و پیوستهای به انجام رساندند که برخی نهادسازیهای اثرگذار در ایران ازجمله شورای کتاب کودک وامدار کوشش ایشان است. شورای کتاب کودک از قدیمیترین نهادهای مدنی ایران است که از سال 1341شکل گرفت. امروز انجمن نویسندگان کتاب کودک و نوجوان، انجمن ناشران کودک و نوجوان و دو نهاد صنفی تخصصی انجمن تصویرگران کتاب و کارگروه کودک و نوجوان فعال هستند.
ادبیات بخشی از فرهنگ و زمینهای بنیادی است و نباید به ادبیات بهویژه ادبیات کودک و نوجوان بهمثابه یک کار جانبی نگاه کرد. ادبیات، خواندن، نوشتن و کاشتن برای آینده و درویدن در امروز است. اگر به بهبود میاندیشیم یا نگران چارهجویی آسیب هستیم، ادبیات میدان کار ماست. میتوان خانه کودکی در شهر داشت که نهادهای صنفی/تخصصی بتوانند در آن خانه فعالیت امن و همافزا داشته باشند. خانه کودک و نوجوان هم میتواند به ظرفیتهایی مانند باغکتاب بیفزاید. حق به شهر را میتوانیم از طریق گسترش زیرساختهای شهری به دسترسیهای عمومی تعریف کنیم تا کودک کار یا کودک طبقه نابرخوردار برای ورود به فضایی که بخواهد از کتاب یا دیگر خدمات فرهنگی استفاده کند، ترس و ابایی نداشته باشد. شاید کمتر کسی باور کند، ولی برپایه آمار استان تهران پس از استان سیستان و بلوچستان دومین استان کم برخوردار کشور از نظر سرانه آموزشی و فرهنگی است و این سرانه بهویژه در مورد کودکان و نوجوانان مسئله معناداری است. ما هنوز کمتر به قلم و نوشتههای کودکان و نوجوانان پرداختهایم. روز ملی ادبیات کودکان و نوجوانان، روز درگذشت مهدی آذریزدی انتخاب شده است، ولی ما نویسندگان و کنشگران حوزه ادبیات را میرا نمیدانیم؛ اگرچه هستی زمینیشان به پایان رسیدهباشد. آذریزدی(نویسنده)، خرمینژاد(تصویرگر)، یمینیشریف(نویسنده و سراینده) و همه کسانی که به قلم آنها ما آگاه شدیم، آموختیم، تصویر دیدیم و داستان خواندیم و شعر یادگرفتهایم، همیشه زندهاند؛ تا ایران هست و تا ادبیات فارسی جریان دارد.