• شنبه 8 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 18 شوال 1445
  • 2024 Apr 27
پنج شنبه 19 بهمن 1396
کد مطلب : 6573
+
-

شاهنامه بخوانیم و فیلم بسازیم

زیر آسمان شهر
شاهنامه بخوانیم و فیلم بسازیم

سیداکبر میرجعفری| شاعر و پژوهشگر ادبیات:

 یکی از کارگردانان جوان در برنامه‌ای تلویزیونی گفت: شاهنامه فردوسی را می‌توان اثری فــاشـیـسـتی، نژادپرستانه و پر از شعار تعبیر کرد!

آقای کارگردان! شما احتمالا / قطعا شاهنامه را نخوانده‌اید یا به دقت نخوانده‌اید. شما احتمالا / قطعا درباره فاشیسم و ناسیونالیسم هم مطالعه کافی ندارید. خواندن شاهنامه چند صد صفحه‌ای وقت زیادی از شما می‌گیرد که به جای آن می‌توانید صدها فیلم سینمایی و سریال تماشا کنید. مطالعه درباره فاشیسم هم همینطور؛ وقت‌گیر است. اما راه ساده‌تری هم وجود دارد. اصول فاشیسم را در ویکی پدیا هم می‌توان پیدا کرد. آنها را بخوانید و ببینید کدام‌یک از آنها در شاهنامه وجود دارد؟ «عدم‌اعتقاد به صلح» یکی از اصول فاشیسم است. خب این اصل در کدام داستان یا بیت شاهنامه دیده می‌شود؟ احتمالا می‌فرمایید یکی از همان بیت‌ها که می‌خواستم در برنامه هفت بخوانم و فرصت نشد؛ دیر نشده؛ آن بیت را در پاسخ به این نوشته بیاورید.

از دیگر اصول فاشیسم مقابله با سوسیالیسم و لیبرالیسم است. فردوسی برای مقابله با این دو اندیشه چه گفته است؟ احتمالا می‌فرمایید دارم مزاح می‌کنم! اما همین که پی ببریم اصلا فاشیسم مولود دنیای جدید است و ربطی به دوران فردوسی ندارد - چون در آن دوره نه سوسیالیسمی بوده نه لیبرالیسم - کفایت می‌کند؛ اما خب علوم انسانی زادروز دقیقی ندارند. احتمالا در زمان فردوسی هم لیبرال‌هایی بوده‌اند، نه؟ پاسخ فردوسی به آنها چه بوده است؟ یک بیت از شاهنامه بیاورید. «تقدس پیشوا در حد بی‌نهایت» اصل دیگر فاشیسم است. اما در این فقره هم شباهتی بین افکار فردوسی و فاشیسم نمی‌بینید. کافی است در این مورد داستان کیکاووس را بخوانید؛ پادشاهی که به‌رغم داشتن فره ایزدی کارهایی نابخردانه کرد و از طرف بزرگان نکوهش شد. پس پیشوا هم از نظر شاهنامه مقدس نیست.

اصلا خیالتان را راحت کنم: شما که اهل سینما هستید، قطعا پدرخوانده فورد کاپولا را دیده‌اید. رفتار جناب کورلئونه گوشه‌ای کوچک از اخلاق فاشیستی را به نمایش می‌گذارد. او به اعضای خانواده‌اش می‌آموزد که «در هر شرایطی خودش را، اعضای خانواده‌اش را و هم‌ولایتی‌اش را به دیگران ترجیح دهد، بدون آنکه توجه کند حق با کیست! به‌عبارت دیگر همیشه حق با ماست»! درحالی‌که فردوسی همه جا ستایشگر خرد است؛ خواه این خرد نزد پیران ویسه تورانی باشد، خواه نزد زال یا کیخسروی ایرانی. عجیب‌تر اینکه فردوسی از تمام پهلوانان دوست و دشمن با احترام یاد می‌کند (به‌جز آنها که ذاتا بدخویی پیشه کرده‌اند).

آقای کارگردان! فاشیسم پدیده‌ای متعلق به دوره جدید است که از دل آن جنگی جهانی بیرون آمده است، با میلیون‌ها کشته و ویرانی اما از دل شاهنامه کدام ویرانی رخ نموده است؟ اصلا از دل ادبیات چه حماسی و چه غیرحماسی کدام ویرانی سر زده است که آن را با فاشیسم مقایسه کنیم؟

 

این خبر را به اشتراک بگذارید