موفقیت کرج در کاهش آمار طلاق
مدیر بهزیستی شهرستان کرج: بیشترین علت اختلافات مراجعان برای طلاق در 3 ماهه نخست سال 98 اعتیاد، خیانت و بیکاری بوده است
خدیجه ستارزاده | البرز- خبرنگار
طلاق یکی از آسیبهای اجتماعی و معضلاتی است که در کلانشهر کرج، مانند خیلی از شهرهای دیگر مطرح و در سالهای اخیر اقدامات پیشگیرانه متفاوتی از سوی برخی نهادها برای آن انجام شده است. طبق آمار، البرز در سال 95 در بحث طلاق رتبه یک کشور را داشت که در نتیجه این اقدامات پیشگیرانه اکنون رتبه 10 کشور را دارد. در این بین، کلانشهر کرج به دلیل دارا بودن جمعیت بیشتر استان، مهاجرپذیری و حاشیهنشینی شرایط ویژهتری دارد که این موضوع ضرورت پرداختن به این آسیب و در نتیجه مسئولیت متولیان این امر را بیشتر میکند.
اعتیاد، خیانت، بیکاری و طلاق
مدیر بهزیستی شهرستان کرج میگوید: با توجه به اینکه البرز مهاجرپذیری بسیار بالایی دارد و افراد زیادی با قومیتها و فرهنگهای مختلف را در خود جای داده است، رفع موانع و آسیبهای اجتماعی در آن بهویژه در کرج با دشواری زیادی همراه شده است.
«علیرضا فتاحپور» میافزاید: طبق آمار مرکز جامع مراقبت از خانواده در بهزیستی، در سال 97 در کرج 4 هزار و 336 مورد طلاق انجام شد که این آمار نسبت به سال 96 که 4 هزار و 506 مورد بود، کاهش 14 درصدی داشته است.
وی با بیان اینکه آمار اقدام به طلاق در 3 ماهه اول امسال در کرج نسبت به سال گذشته درصد کمی افزایش داشته است، میگوید: برخی از آنها در مرحله سازش هستند و هنوز آمار مشخصی نمیتوان از آن اعلام کرد. فتاحپور اضافه میکند: از این آمار مشخص است که بیشترین علت اختلافات مراجعان برای طلاق به مرکز مداخله خانواده در سه ماهه نخست سال 98 اعتیاد، خیانت و بیکاری بوده است. وی با بیان اینکه آمار رسمی مربوط به ازدواج و طلاق توسط دادگستری اعلام میشود، میگوید: آماری که ما ارائه میدهیم مربوط به مراجعان به بهزیستی است.
مشکلات اقتصادی و معیشتی
مدیر بهزیستی شهرستان کرج با تاکید بر اینکه طبق آمار مرکز مداخلات حوزه اجتماعی، حدود ۴۱ درصد مراجعان به این مرکز در ۱۰ سال ابتدای زندگی طلاق میگیرند، میگوید: در 3 ماه نخست سال 98 نیز بیشترین مراجعات برای طلاق مربوط به زوجینی بود که دهه اول زندگی مشترک خود را به پایان رساندهاند که در این بین 29 درصد جزو مهاجران به استان و 60 درصد مراجعان نیز علت اختلاف را مشکلات اقتصادی و معیشتی مطرح کردند. فتاحپور با بیان اینکه پدیده طلاق در 3 دوره از زندگی مشترک افراد «دوران عقد پیش از ازدواج، 5 سال اول زندگی مشترک و دوران بعد از 10 سال» اتفاق میافتد میافزاید: با در نظر گرفتن این مراحل، پیشگیری از هر یک از این مرحلهها تدابیر متفاوتی را میطلبد که بر اساس آن، اقدامات به مشاورههای پیش از ازدواج، حین ازدواج و پس از ازدواج تقسیم میشود.
وی با تاکید بر اینکه برای کاهش آسیب طلاق باید اقدامات پیشگیرانه جدی انجام شود میگوید: طرح کلاسهای آموزشی قبل از ازدواج در بهزیستی که توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی، دانشگاه علوم پزشکی و با همکاری بهزیستی در بخش روانشناسی در حال برگزاری است، تاکنون نتایج بسیار خوبی داشته و کاهش طلاق بهخصوص در 5 سال اول زندگی مشترک را به دنبال داشته است.
برنامه ریزیهای ویژه
مدیر بهزیستی شهرستان کرج با اشاره به اینکه در سال 95 استان البرز در آسیب طلاق استان اول کشور بود میگوید: رسیدگی به این معضل و کاهش آسیب آن اقدامات و برنامهریزیهای بلندمدت را میطلبید که سیاستهای خرد مانند مسکن، کوتاهمدت عمل کرده و راهکار اصلی سیاست کلان را نیاز داشت که این برنامهریزیها انجام شد و اکنون با کاهش حدود 14 درصدی البرز در رتبه دهم آسیب طلاق قرار دارد.
فتاحپور با بیان اینکه به حداقل رساندن این آمار در دستور کار و از اولویتهای ماست، میافزاید: از ابتدای خرداد امسال با راهاندازی سامانه کشوری طلاق، مرکز مداخله در خانواده به «مرکز جامع مراقبت از خانواده» تغییر نام داد و اکنون متقاضیان طلاق از طریق سایت اقدام به گرفتن نوبت برای انجام غربال میکنند.
وی در تشریح فعالیت این سامانه میگوید: این سایت با تعیین روز و ساعت، مراجعان را به بهزیستی هدایت میکند. زوجین پس از حضور در وقت مقرر، مورد غربال قرار میگیرند و پس از گرفتن نظریه غربالگر، پرونده به صورت سیستمی به مراکز خصوصی و دولتی برای انجام مشاوره ارسال میشود و زوجین پس از گذراندن ۵ جلسه مشاوره روانشناسی در مراکز مربوطه، دوباره به مرکز مراقبت مراجعه کرده و نتیجه کارشناسی را تحویل دفاتر خدمات قضایی میدهند و بعد از اعاده دادخواست مربوطه به دادگاه خانواده شعبه مورد نظر مراجعه میکنند.
ماهیت و ارزشهای واقعی ازدواج
یک مشاور و روانشناس خانواده در کرج میگوید: معضل طلاق امروزه به یک بحران جدی تبدیل شده است که برای کاهش آن باید اقدامات فرهنگی، آموزشی، آگاهسازی و برنامهریزی کلان انجام شود.
«عطیه سرخوش» با بیان اینکه ازدواج سالهاست ارزشها و ماهیت واقعی خود را از دست داده است میافزاید: مسائل مختلف و پیشپاافتادهای دلیل طلاقهای امروزی است که همه نتیجه گرایش به فرهنگهای مختلف و تغییر نگاه به این موضوع است.
به گفته وی، شرایط اقتصادی، کم شدن آستانه تحمل و صبر جوانان، عدم مسئولیتپذیری و نگاه مادی به ازدواج از عمده دلایل درخواست طلاق است.
سرخوش با بیان اینکه اعتیاد و تبعات ناشی از آن یکی دیگر از دلایل طلاق است میافزاید: منفعتطلبی و سودجویی برخی افراد در ازدواج نیز ورود کرده و در سالهای اخیر تعداد زیادی از زنان متقاضی طلاق برای گرفتن مهریه اقدام به ازدواج و گرفتن مهریه در کمترین فرصت بعد از عقد میکنند. این مشاور با اشاره به اینکه مهریه حق هر زن در ازدواج است میگوید: این مهم نفی نمیشود اما با توجه به اینکه ابزاری برای سودجویی و افزایش پدیده طلاق در جامعه شده، لازم است اقدام مناسب و جدی برای کاهش این آسیب انجام شود.
سرخوش تاکید میکند: برای کاهش این آسیب نیاز است نهادهای فرهنگی، رسانهها بهویژه رسانه ملی و سازمانهای متولی تحت یک مدیریت واحد با فرهنگسازی و آگاه کردن جوانها اقدام کنند تا از تبعات اجتماعی، روانی و خانوادگی برای افراد کاسته شود.
تعداد ازدواج و طلاق تناسب ندارد
آمارهای کشوری در دهه اخیر حاکی از بالا رفتن آمار طلاق است و طبق آخرین آماری که در سال 98 اعلام شده از هر 5/3 ازدواج یک مورد به طلاق ختم میشود که این آمار در کلانشهرها یک مورد در هر 3 ازدواج است.
به گزارش همشهری، طلاق مدتهاست ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده است و از زمانی که آژیر طلاق در کشور به صدا درآمد بسیاری به اظهارنظر پرداخته و راهکارهای خود را برای کاهش واقعه طلاق در بین زوجهای جوان بیان کردند.
یک مشاور خانواده در این رابطه میگوید: نسبت ازدواج به طلاق بسیار مهم است. در برخی جوامع طلاق زیاد است اما ازدواج هم زیاد است، اما در کشور ما در حالی آمار طلاق افزایش پیدا میکند که آمار ازدواج افزایش پیدا نکرده است، در نتیجه نسبت بالای طلاق به ازدواج، آشفتگی در عرضه و تقاضای و رابطه عاطفی است.
«مریم بابازاده» ادامه میدهد: برخی طلاقها از سر ناچاری یا به علت اعتیاد و آسیب جدی هریک از والدین ثبت میشود، اما گاهی مسائل جزئی و پیشپاافتاده، مسیر ناکامی را برای زندگی مشترک رقم میزند، موضوعی که اگر با پادرمیانی مشاوران و آگاهیبخشی حل و فصل نشود، دامنه آسیبهای آن حتی به محیط اجتماع هم کشانده خواهد شد.
بابازاده نبود آموزشهای لازم به جوانان در شرف ازدواج را یکی از علل بروز طلاق بیان میکند و میافزاید: این آموزشها باید در مدارس و دانشگاهها به جوانان ارائه شود، در غیر این صورت منجر به ناآگاهی از خصوصیات روانی، اجتماعی عاطفی و اخلاقی و بروز تنش و ناسازگاری در بین زوجین میشود.
بابازاده ازدواج در سنین پایین و بالا را یک تهدید جدی میداند و اضافه میکند: نمیتوان برای ازدواج سن خاصی را در نظر گرفت، چراکه فرد باید به بلوغ عاطفی و فکری رسیده باشد. همچنین شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه نقش مهمی در این زمینه دارد. نداشتن هدف مشخص در زندگی، مشکلات اقتصادی، اشتغال، تحصیل، آرمانگرایی و مطلقگرایی و توقعات بیش از حد خانوادهها از دیگر عواملی است که منجر به این پدیده میشود.
وی میگوید: جوانان بهجای اینکه این شناخت را قبل از ازدواج از طریق شیوههای معقول فرهنگی و دینی کسب کنند، زمانی که تشکیل زندگی میدهند و زیر یک سقف هستند، از یکدیگر شناخت پیدا میکنند که اغلب منجر به تفاهم نمیشود و زمینه جدایی و طلاق را فراهم میکند.
بابازاده عنوان میکند: در زندگیهای مدرن امروزی برخی طلاق را آسیب نمیدانند و آن را حاصل شکاف بین نسلی فرض میکننداما طلاق با هر شکل و پیشفرضی که باشد، تبعاتی برای زندگی فردی و اجتماعی در پی دارد که بدترین حالت آن رها شدن فرزندان در دامان آسیبهای اخلاقی و اجتماعی است و در این وضعیت نمیتوان آینده خوبی برای محیط پیرامونی متصور شد و شاید دامنه این آسیبها به کانون گرم خانوادههای بانشاط هم کشانده شود.