
ترکیه در مسیر اصلاحات

سعید الحاج ـ کارشناس ترکیه
این دیگر یک راز نیست که بخشی از کادرهای حزب عدالت و توسعه و طرفداران آن مخالفتی محافظهکارانه نسبت به گفتمان و سیاستهای حزب پیدا کردهاند. نشانههای اولیه این واقعیت در انتخابات پارلمانی ترکیه دیده شد که حزب عدالت و توسعه در جریان آن اکثریت را از دست داد؛ سپس در همهپرسی نظام سیاسی ترکیه و اخیرا نیز در انتخابات شهرداریها. همزمان با این واقعیت، غیبت مستمر رهبران سابق حزب عدالت و توسعه طی 2 سال گذشته مشهود بوده است؛ تا جایی که تقریبا هیچیک از چهرههای اصلی که رجب طیب اردوغان مسیر سیاسی خود را با آنها شروع کرده بود در کنار وی باقی نماندهاند؛ مگر یک نفر؛ بولنت آرنیچ که اخیرا پس از سالها دوری به اردوغان نزدیک شده است.
چهرههایی مانند عبدالله گل رئیسجمهور سابق، احمد داوود اوغلو نخستوزیر سابق، علی بابا جان وزیر اقتصاد سابق، بشیر آتالای وزیر کشور سابق، سعدالله ارگین وزیر دادگستری سابق یا جمیل چچیک رئیس پارلمان سابق، امروز به کلی از دایره تصمیمسازی حزب عدالت و توسعه خارج شده و با عنوان اپوزوسیون داخلی از آنها یاد میشود.
به این ترتیب و در سایه سیر نزولی عدالت و توسعه در انتخابات، اخباری از اراده این رهبران سابق حزب برای تاسیس حزب یا احزاب جدیدی منتشر شده است. از لحاظ منطق سیاسی نیز، مناسبترین موقعیت برای چنین اقدامی زمانی است که حزب اصلی در موقعیت نزولی قرار گرفته باشد؛ امری که بارزترین نشانه آن را میتوان در انتخابات شهرداریهای ترکیه ملاحظه کرد.
اما تمامی این چهرهها جریانی واحد را تشکیل نداده و با هم زیر یک سقف قرار نمیگیرند؛ برای مثال یک جریان گسترده از نیروهای سابق عدالت و توسعه به رهبری علی باباجان وجود دارد که از سوی عبدالله گل به نوعی حمایت میشود؛ درحالیکه احمد داوود اوغلو تاکنون به شکل مستقل از این جریان فعالیت کرده است. هر دو طرف سوابق درخشانی داشته و در برتری عدالت و توسعه نسبت به سایر احزاب ترکیه مؤثر بودهاند اما با این حال در دو مسیر متفاوت حرکت میکنند.
علی باباجان با عنوان معمار نهضت اقتصادی ترکیه در عصر عدالت و توسعه شناخته میشود و طرفدار لیبرالسیم اقتصادی و نظام مالی بینالمللی است. بر این اساس گفته میشود علاوه بر این عبدالله گل از حمایت جریانهایی در خارج ترکیه نیز برخوردار است. در مقابل اما احمد داوود اوغلو، بهعنوان معمار سیاست خارجی ترکیه در عصر عدالت و توسعه، همچنان گفتمانی نزدیک به حزب عدالت و توسعه (مشهور به داخل قلعه) را نمایندگی میکند و برخلاف سایر چهرههای نزدیک به جریان علی باباجان از انتقادات صریح علیه سیاستهای اردوغان خودداری کرده است.
رسانههای ترکیه مدعی شدهاند علی باباجان به فاصله کوتاهی پیش از خروج از حزب، نشستی با اردوغان داشته است؛ نشستی که در جریان آن تأکید کرده مشکل اصلی ترکیه اقتصادی است و باید اختیار حل این مشکل به تیم وی سپرده شود؛ بنابراین خروج علی باباجان بعد از این نشست بینتیجه نشان میدهد، جریان حامی او تصمیم خود را برای ورود به راهی جدید در صحنه سیاست ترکیه اتخاذ کرده است؛ حزبی جدید با هویت لیبرالیسم محافظهکار یا راست میانه و همچنین سیاست اقتصاد آزاد و طبیعتا افزایش تعامل با نهادهای پولی جهان که قادر است نیروهای متعددی را از داخل عدالت و توسعه، احزاب میانه و کردها بهخود جذب کند.
از سوی دیگر داوود اوغلو همچنان به ایجاد اصلاحاتی اساسی در داخل حزب امیدوار است؛ انتقاد اساسی او همواره ناظر بر تجمیع میان ریاست حزب و ریاست دولت (بعد از همهپرسی) بوده است. بنابراین میتوان پیشبینی کرد حالت مطلوب از نظر داوود اوغلو، باقی ماندن اردوغان در ریاستجمهوری و سپردن ریاست حزب به وی باشد. اگرچه درصورت بینتیجه ماندن این تلاشها، راه داوود اوغلو نیز از عدالت و توسعه جدا خواهد شد.
حال پرسش مهم این است که آیا داوود اوغلو نیز به مجموعه باباجان میپیوندد یا باز هم به مسیر مستقل خود ادامه خواهد داد. طبیعتا بهترین گزینه برای رهبران سابق عدالت و توسعه، تشکیل پایگاهی یکپارچه علیه حزبی است که همچنان از قدرت بسیار زیادی در سطح ترکیه برخوردار است. اما منطق سیاست چیز دیگری میگوید؛ بهویژه آنکه هر یک از این 2جریان به یکدیگر در قالب رقیب نگاه میکنند.
با وجود این، واقعیتهای فوق نمیتواند دلیلی برای اطمینان عدالت و توسعه نسبت به نتایج انتخابات آینده باشد؛ چراکه تاسیس هرگونه پایگاه جدیدی برای کسب آرای سنتی عدالت و توسعه، تبعات سختی برای این حزب خواهد داشت؛ مخصوصا در شرایط کنونی جامعه ترکیه و دوقطبی بیسابقهای که بر آن حاکم شده است.
حزب عدالت و توسعه اکنون با یکی از سختترین چالشهای خود از زمان تاسیس روبهرو شده است؛ چراکه ممکن است وحدت و پایگاه مردمی آن از بین برود یا تضعیف شود. اما تعیین سناریوی ترکیه همچنان بیش از هر چهره دیگری در اختیار اردوغان است؛ مردی که بهنظر میرسد اصلاحات اساسی برای عدالت و توسعه درنظر دارد؛ اگرچه در را به روی کسانی که قطار را ترک کردهاند، خواهد بست.