آیین سترگ سوگ
«سیاوش قلیپور» جامعهشناس: آیین عزا و سوگواری جزئی از فرهنگ قوم لک به شمار میآید و سابقهای طولانی در میان این مردمان دارد
فاطمه محمدی | کرمانشاه- خبرنگار:
مردمان لکزبان یکی از اقوام ایرانی هستند که اغلب در استانهای کرمانشاه، لرستان، ایلام و همدان زندگی میکنند. زبان مردمان لک از ادبیاتی قوی و غنی برخوردار است و به عبارتی بازمانده زبانهای اصیل اوستایی و پهلوی است که به دلیل شرایط خاص جغرافیایی این مناطق، کمتر دچار تغییر و تحول شده است.
ویژگیهای زیادی هستند که قوم لکزبان را از دیگر اقوام متمایز میکند. موسیقی از ویژگیهای برجسته هویت قوم لک است. نغمهها، آواها و آوازهای باقیمانده از موسیقی لکی بیانگر اصالت، ریشهدار بودن و خاص بودن آن است.
موسیقی و سوگ
موسیقی لکها از جهت محتوایی تحت تاثیر محیط طبیعی، نوع معیشت و آداب و سنن است و در مراسم عروسی و عزا، موسیقی نقش پررنگی دارد. سرنا، دهل، نی و تنبور از سازهای رایج در مناطق لکزبان است. هوره و مور و بِئت نیز از مهمترین سبکهای موسیقایی لکهاست؛ «مور» هنگام غم و اندوه استفاده میشود. «هوره» برای زمان شادی است که تکنفره یا دونفره اجرا میشود و «بئت» چند نفره است و به صورت همزمان خوانده میشود.
مناسک سوگ
عزا و سوگواری از آیینهای مهم در قوم لک است. سوگواری در میان مردمان لَک زبان از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و سابقهای طولانی در میان این مردمان دارد. در حقیقت آیین عزا و سوگواری جزئی از فرهنگ قوم لکزبانان به شمار میآید. «سیاوش قلیپور» محقق، پژوهشگر و عضو هیات علمی دانشگاه رازی درباره اهمیت آیین عزا و مناسک سوگ در میان قوم لک میگوید: بعدازظهر پنجشنبهها در همه شهرهای لکنشین، مردم درگیر مناسک سوگند. دسته به دسته به مساجد و مراسم ترحیم میروند.
به جرات میتوانم بگویم بخش اعظمی از گفتوگوهای این قوم حول محور سوگ است. راجع به متوفی و خاطرات متوفی و نحوه حضور افراد در مناسک سوگ و نحوه بروز احساسات، نحوه انجام مناسک، مراسم و... حرف میزنند. در منطقه سکونت لکها اگر شما در یک مناسک سوگ شرکت نکنید، رابطهشان را با شما قطع میکنند و به آن «پِرسبران» میگویند؛ «پِرسبران» یعنی قطع رابطه برای همیشه و این رابطه بهسادگی برگشتپذیر نیست.
قلیپور بیان میکند: حتی لکهای مقیم تهران هم درگیر این مساله هستند. در شهر کرمانشاه و در تمام زاگرس، گستردگی و پراکندگی نمادهای مرگ را بهوفور میبینیم، اما واقعیت چیز دیگری است. ازدواج 5/2برابر مرگ است. ازدواج در ایلام 4/2، در لرستان 5/2، در همدان6/1و در کرمانشاه 6/1برابر مرگ است. اما چرا مرگ اینقدر جایگاه مهمی دارد؟ برای رسیدن به این پاسخ اشارهای کنم به نظام اجتماعی لکها، لکها از مجموعهای از طوایف همسطح تشکیل شدهاند و درونشان سلسلهمراتبی تحت عنوان ایل، طایفه، تیره و هوز وجود دارد.
3 بخش سوگ
وی میافزاید: سوگ در میان لکها 3 بخش دارد؛ بخش اول «سرلش» است که حتما باید در آن شرکت کرد. بخش دوم «چمر» است که روز بعد از فوت متوفی است که دعوت میکنند و غذا میدهند که این هم خود چند بخش دارد؛ گِل مالیدن که نشانه خاک بر سر شدن، کُتل و علم، مورخوانی و پرسانه. بعد مراسم آزیتی دارند که سوگواری سالانه است و مناسک خاص خود را دارد.
قلیپور با اشاره به اهمیت سوگ در میان لکها اظهار میکند: سوگ در لکها محلی برای رفع اختلافات است. افراد زمانی که در سوگ شرکت میکنند، بزرگان ایلات و طوایف به نحوی ماهرانه بحث را به سمتی میبرند و با خاطرات مشترک و یاد داستانهای خوب شروع میکنند. کمکم کل مجموعه فضا را به سمت آشتیکُنان پیش میبرند، طوری که شدت تنش کاسته میشود، باب گفتوگو را باز میکنند.
وی با اشاره به اهمیت تمایزیابی در قوم لک میگوید: نظام اجتماعی لکها باید بازنمایی شود، سوگ این کار را میکند. در مراسم سوگ شغلی دارند به اسم «قاری»؛ وقتی ایلات و طوایف در مراسم سوگ حضور مییابند، قاری اسمشان را میخواند. اسم تازه فوتشدگان، بازماندگان، القاب و عناوین را میخواند. بنابراین آن گروهی که حضور پیدا میکنند، قاری وجود این ایلات و طوایف را بازنمایی میکند. در اینجا کوچکترین اغراق به معنی تمسخر است، اگر فردی را بیشتر از آن حدی که است توصیف کند مایه تمسخر میشود و نمیپذیرند، بنابراین ظرافتهای خاص خود را دارد.
مورخوانان
این استاد دانشگاه میگوید: مورد دوم «مورخوانان» هستند. اینها دستهای از زنان و مردان هستند که هر کدام در یک جایگاهی شروع به روایت داستانهای ایلات و طوایف خود میکنند و در این کار رشادتها و ویژگیهای ایل خود را نشان میدهند. اگر ایل یا طایفهای مورخوان نداشته باشد، به این معنی است که یا در حال نابود شدن و از بین رفتن است یا جایگاهی ندارد. یا به معنی غیبتشان است یا به معنی فقرشان.
دلایل اهمیت یافتن سوگ
قلیپور در پاسخ به اینکه چرا سوگ اینقدر در میان لکها مهم است، میگوید: قوم لک نهادهایی ندارند که کارکرد منازعه همبستگی اجتماعی و تمایز اجتماعی داشته باشند. زیرساختهای لازم برای بیان خود را ندارند، فضای عمومی و مصرف ندارند، دیوانسالاریها کوچکند و سوگ این عرصه را فراهم میکند که خود را بروز دهند. عروسی چنین قابلیتی ندارد، زیرا در عروسی ایلات و طوایف متعدد شرکت نمیکنند.
نکته دیگر اینکه محدودیت سنی دارد. بزرگسالان، تصمیمگیرندگان و افرادی که قدرت دارند، در عروسی شرکت نمیکنند، به همین خاطر است که نمایندگان مجلس متوجهند و هوشیارانه همیشه در سوگ یا خودشان شرکت میکنند یا نماینده میفرستند. وی شکل نگرفتن اجتماعات مدرن را از دیگر دلایل اهمیت یافتن سوگ در میان لکها میداند و میافزاید: در مناطق سکونت لکها جمعگرایی و احتیاج به اجتماع را فقط سوگ جواب میدهد و راز برجستگی سوگ همین است که این نیاز را برایشان جبران میکند. مشکل دیگر اینکه بوروکراسیها کُند هستند اما بهراحتی در سوگ به این مهم دست پیدا میکنید.
دکتر قلیپور بیان میکند: بسیاری از لکها یا مهاجرند و در تهران زندگی میکنند یا در کرمانشاه. لکهایی که در تهران زندگی میکنند در محلههایی مانند اندیشه، مارلیک، سرآسیاب، قلعه حسنخان و ویره ساکن هستند، کسانی هم که در کرمانشاه هستند عمدتا در جعفرآباد، حافظه، کیهانشهر و رشیدی ساکن هستند و اینها هم همان فقدان را دارند. فضای عمومی ندارند و امکان شکلگیری اجتماع برایشان ممکن نیست و با بافت اصلی شهر ارتباطی ندارند.