برداشتهای غلط برای مصرف دارو
علی فیروزآبادی ـ روانپزشک
- این داروهایی را که نوشتم مصرف کنید، 2هفته دیگر شما را میبینم.
- دکتر میترسم قرص بخورم!
- از چه میترسی؟
- میگویند این قرصها معتاد میکنند.
- چهکسی این را گفته؟
- خیلیها...
- اعتیاد از نظر شما به چه معنی است؟
- اینکه اگر شروع به خوردن قرص کردم، نتوانم آن را کنار بگذارم و تا آخر عمر ناچار به مصرف شوم.
- این تعریف احتیاج است نه اعتیاد.
این مکالمهای است که بارها در اتاق روانپزشکان با مراجعان وجود دارد. عوامل فرهنگی قدرتمندی در این برداشت نادرست مؤثر هستند. یکی از آنها تمایل افراد جامعه برای مطلع نشاندادن خود در زمینههای خاصی چون پزشکی و سیاست و اقتصاد است. گویی افراد از این طریق بر برخی کمبودهای درونی خود مرهم میگذارند. کافی است که یک نفر در جمعی از مشکلی شکایت کند و به اندازه تمامی افراد حاضر در جلسه نسخه برایش پیچیده شود. آنها که از اعتیاد به داروهای روانپزشکی با تعریفی که در مکالمه بالا آمده است، حرف میزنند، این واقعیت را در ذهن خود پس میزنند که در بسیاری از بیماریهای دیگر فرد مبتلا لازم است تا سالها و حتی برای تمام عمر داروهای خود را مصرف کند. اما کسی در مورد «اعتیادزا»بودن داروهای ضدفشارخون، دیابت، ضدچربی، قلبی، غدد و... چیزی نمیگوید. درصد بیماران روانپزشکی که لازم است تا سالها از دارو استفاده کنند، بهمراتب کمتر از بسیاری رشتههای دیگر پزشکی است. این پدیدهای فرهنگی است که جا دارد صاحبنظران در مورد عوامل مؤثر در آن بیشتر تفکر و گفتوگو کنند. تصحیح چنین برداشتهایی نقشی مؤثر در افزایش همکاری و درک متقابل میان درمانگر و بیمار خواهد داشت.