• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
سه شنبه 17 بهمن 1396
کد مطلب : 6336
+
-

آشویتس، به مساحت 636کیلومترمربع

عباس ثابتی‌راد|خبرنگار:

تا چشم کار می‌کند اینجا پرنده نیست. تا چشم کار می‌کند دود است و دود و این شهری که زیر تلی از خاکستر‌ جان می‌دهد. سهم ما از زمستان همین است؛ برفی ناگهانی و آلودگی و آلودگی و آلودگی. نمی‌توان گفت که «با اینا زمستون سر می‌کنم» چرا که با این هوای ایستاده در درگاه دوزخ، اگر زمستان سر بیاید، اگر این روزهای برفی بگذرد، معلوم نیست چند جنازه روی دست این شهر باقی می‌ماند؟

خورشید کم‌رمق و برج میلاد ناپیدا در دود و سایه مبهم ساختمان‌های بی‌شمار و درختان اندک و خودروهایی که همچنان در شهر رژه می‌روند. این تصویری است از تهران؛ تهران گرفتار در آلودگی. بیش از 4دهه برنامه‌ریزی و قانونگذاری برای کاهش آلودگی هوا در تهران و شهرهای بزرگ و صنعتی کشور، هیچ نتیجه‌ای نداشته‌است. آیا ما در انتظار تکرار فاجعه 1952لندن هستیم؟ از 5تا 9دسامبر سال 1952یک توده هوای پرفشار موجب بروز وارونگی دما و ایجاد مه‌دود شدید در آسمان لندن شد. بیش از 4هزار نفر در آن 4روز جان خود را از دست دادند. آیا می‌توان گفت که چنین اتفاقی سرنوشت محتوم تهران است؟ مرگ سالانه 4هزار و 800نفر در تهران نخستین نشانه چنین رویدادی است. نتیجه 4دهه برنامه‌ریزی رسیدن به شماره مردگان بیشتر در این شهر بوده و طرح‌هایی مانند «طرح جامع کاهش آلودگی هوای تهران و کلانشهرها» جز محکومیت چند نهاد و سازمان و آلودگی همیشگی این شهرها، چه دستاورد دیگری داشته‌است؟ اما این شهر خاکستری و سراسر دود این روزها بیش از هر زمانی شبیه نخستین روزهای دسامبر 1952لندن است.

شاخص کیفیت هوا در تهران روز یکشنبه به 158رسید. این شاخص برای روز گذشته 168بود و به‌نظر می‌رسد با ایستایی هوا شاخص کیفیت هوای تهران امروز به بیش از 170برسد. هرچند اهمیتی ندارد که این شاخص‌ها را مرور کنیم. فقط کافی است چشمی بر آسمان تهران بگردانیم یا بخواهیم از پنجره به تهران خفته در دود نگاه کنیم. این تهران با آنچه در اوراق تاریخ از آن یاد می‌شد، تفاوت زیادی دارد. با تهران زیبای خفته در دامان البرز. با شهر چنارها و انارهای وصف شده‌اش. با تهران ناصری و یا تهران شاه طهماسبی. تهران امروز بیشتر شبیه اردوگاه‌های مرگ است؛ چیزی شبیه آشویتس. مرگ با گازهای مختلفی سمی که شاخص آن طی یک هفته گذشته اصلا کم نشده و هر روز بیشتر شده‌است. اگر بخواهم اغراق کنم، این شهر بیشتر شبیه اتاق گاز زندان‌های آشویتس است؛ البته به مساحت 636کیلومترمربع.

می‌توان به سخنان رئیس‌جمهور فکر کرد که وعده ارائه وام‌های مناسب برای خودروهای فرسوده را می‌دهد. می‌توان از طرح‌های LEZ گفت یا طرح‌های زوج و فرد. می‌توان هفته‌ها و ماه‌ها مدارس و ادارات را تعطیل کرد. می‌توان تا زمانی که باد بیاید، درهای تهران را بست. اما اگر باد نیاید چه؟ برای زندگی در این شهر چه‌کسی باید کاری کند؟ شهرداری؟ دولت؟ مجلس؟ هم‌اکنون هیچ طرح و برنامه‌ای حریف دیو سیاه آلودگی نمی‌شود. هیچ برنامه و طرحی. و ما لاجرم منتظر بادیم. پس بگذارید باد بیاید آقایان. بگذارید باد بیاید.

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :