
استراتژی باخت- باخت ترامپ در قبال ایران

یوشکا فیشر ـ وزیر خارجه پیشین آلمان
کسی نمیداند دونالد ترامپ در رویکرد خود در قبال ایران بهدنبال چیست. آیا بهدنبال یک توافق «بهتر» نسبت به توافق هستهای است که سال2015 بهدست آمد؟ آیا او و مشاورانش تصورشان این است که اگر به اندازه کافی به ایران فشار بیاورند، ایرانیها مجبور به تسلیم میشوند؟ یا بهدنبال تغییر رژیم در ایران از طریق اقدام نظامی هستند؟ به هر حال، شکی نیست که آنها خود هم نمیدانند در مورد ایران بهدنبال چه هستند. فقط مشخص است که هیچیک از مواردی که اشاره کردم، امکانپذیر نخواهد بود.
درست است که ترامپ با خروج از برجام به یکی از وعدههای انتخاباتیاش عمل کرد اما نه او و نه مشاورانش هرگز درمورد گام بعدی فکری نکرده بودند. یکی از معدود اصول دونالد ترامپ در عرصه سیاستگذاری این است که بهخاطر شعارهای انتخاباتی که داده، قصد ندارد جنگی دیگر در خاورمیانه به راه بیندازد. او در طول مبارزات انتخاباتیاش دائما علیه حضور نیروهای نظامی آمریکایی در مناطق مختلف جهان موضعگیری داشته است. با این حال، نباید فراموش کرد که درگیری نظامی با ایران هرگز مثل جنگهای آمریکا در عراق و افغانستان نخواهد بود و بهمراتب تلفات سنگینی به جا خواهد گذاشت.
ترامپ همزمان که به فشارها علیه ایران میافزاید، احتمالا میداند که بهدنبال جنگ با این کشور نیست. اما مشکل این است که در فضای سیاسی خلیجفارس، تمایز قائل شدن میان این دو آنقدرها ساده نیست. تجربه نشان میدهد که فشار حداکثری معمولا به وضعیتی ختم میشود که در آن درگیری نظامی اجتنابناپذیر است.
ترامپ برخلاف نظر مشاور امنیت ملی جنگطلبش، یعنی جان بولتون دائما تأکید میکند که بهدنبال تغییر رژیم در ایران نیست. با وجود این، او بهگونهای رفتار میکند که گویی نومحافظهکاران دولت بوش که جنگ عراق را به راه انداختهاند، همچنان پشت فرمان هستند. وضعیت وقتی خطرناکتر میشود که متوجه باشیم آمریکا دیگر آن قدرت مانور سابق را در منطقه خاورمیانه ندارد و موقعیت استراتژیک ایران بسیار قویتر از زمانی است که آمریکا در سال2003 حمله به عراق را آغاز کرد. درست به این دلیل که آمریکا طی حمله به عراق، مهمترین رقیب منطقهای ایران را از میان برداشت. اگر درگیری نظامی رخ دهد، ایران امروز از حمایت سیاسی و لجستیک چین هم برخوردار خواهد بود.
دستکم از زمان انقلاب اسلامی، سیاست غرب در قبال ایران براساس محاسبات غلط بنا شده است. غرب به رهبری آمریکا همیشه تلاش کرده با استفاده از تحریمهای اقتصادی، ایران را به تغییر رفتار مجبور کند اما این رویکرد در کنار دیگر سیاستهای اشتباه آمریکا در منطقه خاورمیانه، در نهایت به قدرت گرفتن ایران منجر شده است. قدرت نظامی ایران اکنون در سراسر عراق و سوریه و لبنان و در کنار مرز اسرائیل گسترده شده و کمر اقتصاد ایران هم زیر فشار تحریمها خم شده اما هرگز نشکسته است.
ایران در پاسخ به خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمها، تهدید کرده که غنیسازی اورانیوم را از سر خواهد گرفت. جلوگیری از درگرفتن یک رقابت تسلیحاتی هستهای در منطقه خاورمیانه، دقیقا دلیلی بود که باعث شد اروپاییها مذاکرات هستهای را آغاز کنند. باید به یاد داشت که برجام علاوه بر اعمال محدودیت بر برنامه هستهای ایران، تلاش داشت که این کشور را وارد جامعه جهانی کند. دولت باراک اوباما همانند اروپاییها به این نتیجه رسیده بود که سیاست منزوی کردن ایران بیفایده بوده و وقوع یک جنگ دیگر در خاورمیانه بسیار خطرناک است. دولت ترامپ اما با خروج از برجام، تنها مسیر صحیح پیشرو را مسدود کرد. ایران برای بیش از 2هزار سال گذشته یک موجودیت سیاسی و فرهنگی ممتاز بوده و قرار نیست از بین برود. سؤال این است که این تمدن قدیمی و پرافتخار قرار است چه نقشی در منطقه و جهان بازی کند؟ بدون پاسخ مشخص به این سؤال، خاورمیانه هرگز رنگ آرامش را بهخود نخواهد دید و خطر جنگ در این منطقه و فراتر از این منطقه همیشه وجود خواهد داشت.
از زمانی که خروج تدریجی آمریکا از منطقه خاورمیانه در دوره باراک اوباما اتفاق افتاد، ایران، عربستان و اسرائیل بر سر برتری منطقهای با یکدیگر درگیر بودهاند. برجام از تغییر رویکرد آمریکا در قبال ایران حکایت داشت و همین موضوع 2بازیگر دیگر را در کنار هم قرار داد. در چنین شرایطی خطر جنگ بیش از هر زمان دیگری است. همزمان، تجربه یک قرن گذشته نشان میدهد که آرامش و ثبات در منطقه خاورمیانه تنها از دل خود این منطقه بیرون میآید.
خروج بدون دلیل دونالد ترامپ از برجام او را وارد یک وضعیت کاملا پیچیده کرده است. بهزودی او در موقعیتی قرار میگیرد که باید بین از دست رفتن آبرویش و جنگ با ایران یکی را انتخاب کند؛ چیزی که برای او جز یک استراتژی باخت-باخت نخواهد بود.