رسول بهروش
«والیبال بدون ولاسکو را میبینید؟ عاقبت فوتبال بدون کیروش هم همین است»؛ برای مدتهای طولانی، این یکی از محبوبترین و لایکآورترین جملات توییتر و اینستاگرام بود. فروردین 90، ولاسکو و کیروش همزمان به ایران آمدند و تصویر خوشوبش آنها در فرودگاه تهران یکی از مشهورترین عکسهای دوران معاصر ورزش ایران شد. اثرگذاری این دو مربی خارجی روی تیمهای ملی والیبال و فوتبال ایران بهتدریج شروع شد و هر دو به محبوبیت زیادی دست یافتند. ولاسکو حدود 3 سال در ایران ماند و پس از آن به شوق نشستن روی نیمکت تیم ملی کشورش به آرژانتین بازگشت. والیبال ایران بعد از او مدتی دچار افول شد و این همان فرصت طلایی توییتبازان برای لایک گرفتن از مردم بود؛ برههای که آنها مدام هشدار میدادند ناچاریم با همه بدقلقیهای کیروش بسازیم، چون اگر او برود، فوتبالمان هم مثل والیبال نابود خواهد شد.
این شبها که تیم ملی والیبال گل کاشته و با پیروزیهای پیاپی توانسته جواز حضور در مرحله نهایی لیگ ملتها را بهدست بیاورد، فرصت خوبی برای یادآوری همان جمله نخنما و پر از یأس و ناامیدی است. صحبت کردن در مورد جزئیات و اینکه شرایط دقیق تیم والیبال چیست، از صلاحیت نگارنده خارج است و به اهالی فن این حوزه مربوط میشود اما دستکم تردیدی نیست که بچههای توپ و تور دوباره گل کاشته و نشان دادهاند والیبال ایران بدون ولاسکو هم زنده است؛ آنچه میتواند مایه امیدواری برای تیم ملی بعد از کیروش و پرسپولیس پس از برانکو باشد. شاید فوتبال ما از تشکیلات سیستماتیک ضعیفتری نسبت به والیبال برخوردار باشد و همین مسئله نقش و اهمیت «فرد» را برجستهتر کند اما در عین حال وابسته شدن افراطی به آدمها هم کاری از پیش نمیبرد. بسیاری در کشور یقین داشتند که بعد از کیروش دیگر امکان سپردن سکان تیم ملی به هیچ مربی سرشناسی وجود ندارد اما دیدیم که سرمربی پیشین تیم ملی بلژیک این مسئولیت را قبول کرد. اینکه ویلموتس چند مرده حلاج است مسلما در گذر زمان مشخص خواهد شد اما فعلا که شرایط خوب است، او کارنامه قابل اعتنایی دارد و در هفتههای آغازین کارش هم یک مربی مثبت و بیحاشیه نشان داده است. همین اتفاق میتواند در مورد سرمربی بعدی پرسپولیس هم رخ بدهد و جانشین برانکو نیز درصورت برخورداری از زمان و حمایت لازم، منشا اثر از کار دربیاید.
اهمیت ساختارسازی واضح است اما در عین حال نباید به بهانه اینکه «سیستم» نداریم، همه مرگ و زندگیمان را به زلف افراد موفق و کاریزماتیک گره بزنیم. علی پروین یک شخصیت اسطورهای در تاریخ پرسپولیس است اما یادمان باشد اعتیاد به حضور او سالها تیم را عقب انداخت و بریده شدن این بند ناف، کلی دردسر و هزینه بیهوده درست کرد. پرسپولیس پس از پروین زنده ماند و بعد از برانکو هم میتواند سر پا باقی بماند؛ مشروط بر اینکه هوادارانش با شرایط کنار بیایند و به جای سوگواری بیپایان برای برانکو، کادر جدید را مورد حمایت قرار بدهند. روزگاری شعار واپسگرایانه «این تیم پرسپولیس نیست، پروین باید برگرده» مانع موفقیت جانشینهای سلطان میشد، حالا باید دید پیروان مدرنتر مکتب «هر چی برانکو بگه» چه میکنند؛ با جدایی مربی کروات کنار میآیند یا این بار هم منافع تیم قربانی مرثیهسراییهای بیفایده خواهد شد؟
دو شنبه 10 تیر 1398
کد مطلب :
62874
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/WGlg
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved