عیسی محمدی
چه در زندگی شخصی و چه در زندگی جمعی، ما حاصل انتخابها و تصمیمهایی هستیم که میگیریم. حالا در نظام تصمیمگیری جمعی و حتی شهری، این تصمیمها میتوانند تبعات گریزناپذیری داشته باشند؛ درست یا غلط؛ یعنی یک تصمیم درست، منجر به بهره بردن مثبت یک جمع و نهاد و منطقه شود و برعکس. چند وقتی است که بحث درباره زیست شبانه دوباره مطرح شده؛ البته اینبار از منظر نقد و مخالفت. نقلقولهایی نیز شنیده شد که برخی از متولیان، بنا به دلایل خاص خودشان، با زیست شبانه مخالف بودند. سؤالی که در این میان مطرح شده این است که تجربیات فردی و سبک زندگی شخصی افراد تصمیمگیری در حاکمیت شهری، چقدر میتواند در قوانین و رویههایی که برای مدیریت یک شهر اتخاذ میشود، اثرگذار باشد. در این مورد، پای صحبتهای روحالله فلاحی- جامعهشناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی- نشستهایم.
تجربه شخصی چهکسی؟
فلاحی معتقد است که قطعا تجربه زیسته افراد در تصمیمگیریهای جمعی و مدیریتی آنها هم اثرگذار است. او در اینباره میگوید: «به هر حال هر تصمیمی که گرفته میشود، ابعاد مختلفی دارد و جنبه شخصی و تجربه زیستی فرد هم میتواند در آن اثرگذار باشد. از سوی دیگر تحولات رایج در کشور و دیگر متغیرها هم میتوانند در این تصمیمگیری اثرگذار باشند. نمیشود گفت هر تصمیمی که گرفته میشود، ما بهعنوان تصمیمگیر لاجرم خالیالذهن هستیم و دیگران باید دربارهاش نظر بدهند. حتما در موردش تجربهای داریم و چیزهایی خواندهایم و تجربههایی به ما منتقل و نکاتی به ما گوشزد شده. تمام این موارد حتما در نظام تصمیمگیری ما اثر میگذارد. از سوی دیگر وقتی میگوییم تجربه شخصی، باید ببینیم درباره تجربه چهکسی صحبت میکنیم. شاید این فرد در حد وزارت و ریاستجمهوری یا شهرداری تهران باشد. در این صورت وسعت و عمق تجربههای او زیاد خواهد بود. پس نمیشود بهطور مطلق درباره خوب و بد بودن تجربه شخصی فرد صحبت کرد و آن را تأیید یا رد کرد».
تصمیم باید حاصل خرد جمعی باشد
از این جامعهشناس، درباره حد و مرز سرایت این تجربههای شخصی به تصمیمگیریهای جمعی میپرسیم و اینچنین پاسخ میشنویم: «بگذارید خیلی ساده توضیح بدهم، به هر حال وقتی من تصمیمی میگیرم، در واقع «من» در حال تصمیم گرفتن در این خصوص هستم. حالا این من، میتواند یک منِ مثبت باشد یا منفی. این یک بحث است، اما از سوی دیگر سازوکاری برای این منِ تصمیمگیر درنظر گرفته شده تا در عرصههای جمعی و سیاسی و اجتماعی، درگیر خرد جمعی، شور جمعی و مشورتهای مختلف شود تا بتواند تجربههای خود را گسترش دهد و از این منمحوری دور شود. در این صورت تصمیمی که میگیرد، میتواند عامتر و نزدیکتر به نیاز عمومی مردم باشد. این امر، باید در یک نظام گفتوگویی درست اتفاق بیفتد؛ جایی که در آن استدلال حرف اول را بزند. در این صورت ما به نتیجه و نگاهی میرسیم که حاصل خرد جمعی و اقناع و اجماع و ناشی شده از آن خواهد بود. البته این نتیجه بهدست آمده با اینکه حاصل خرد جمعی است، بهمعنای درست بودن نیست. ممکن است حتی اشتباه باشد. اما در کل، عملگرایانهترین مسیری که میتوان برای دور شدن از منمحوری در تصمیمهای جمعی درنظر گرفت ، همین خرد جمعی و مشورت است».
نظر شخصی مسئولان چه تأثیری روی طرح زیست شبانه دارد؟
وقتی «ما» به جای «من» تصمیم میگیرد
در همینه زمینه :