نشانههای شهری حلقههای اتصال خوانایی شهر
شهرام شهابیان/ کارشناس و طراح شهری
یکی از چالشهایی که فضاهای شهری ما را در پی تغییر و تحولات سریع در ساختار و پیکره بندی شهر دچار بحران کرده، عدمخوانایی این فضاها در ذهن شهروندان است که منظور از خوانایی امکان درک واضح، شناخت و برقراری ارتباط و پیوند مناسب میان اجزای مکان است. در حقیقت هر فرد برای شناختن محیط در ذهن خود یک نقشه ترسیم میکند که بخش مهمی از این نقشه ذهنی براساس نشانههای شهری شکل میگیرد که میتوانند نقش بسزایی در ارتقای کیفیت خوانایی محیطهای شهری ایفا کرده و بستر مناسبی را جهت افزایش هویت، حس تعلق و خاطره انگیزی برای شهروندان فراهم آورند.
توجه به موضوع نشانه و نشانهشناسی در شهر و چگونگی ایجاد و انتقال معنی توسط آن پس از شکلگیری رویکردهای انسانگرایانه و کیفی نسبت به شهر و فضاهای شهری از نیمه دوم قرن بیستم، مورد توجه قرار گرفت و بهدنبال آن دیدگاههای مختلفی درخصوص مباحث کیفی فضا از طرف متفکران و اندیشمندان حوزه معماری و شهرسازی مطرح شد. برخی از این دیدگاهها به اهمیت نقش نشانههای شهری در شکلگیری تصور ذهنی شهروندان از شهر اشاره داشتند. در واقع نشانههای شهری، عناصرشاخصی در محیطهای شهری هستند که مردم جهت درک سازمان فضایی شهر از آنها استفاده و به آنها ارجاع میدهند. در حقیقت شهر در قالب یک نظام معنایی و نشانهای برای شهروندانش قابل خوانش و شناسایی خواهد بود، این نشانهها در قالب عناصر طبیعی و یا انسان ساخت میتوانند به انتقال معنا و خوانایی فضاهای شهری کمک کنند. همچنین نشانههای شهری میتوانند ریشههای تاریخی، اجتماعی، فرهنگی، جغرافیایی(محیطی) و... داشته باشند و قطعا اهمیتی که در ذهن هریک از شهروندان به این عناصر داده میشود بسته به ارزشها، شرایط فرهنگی، اجتماعی و اعتقادی متفاوت خواهد بود. از این بین و بهعنوان مثال میتوان به اهمیت مساجد در شهرهای اسلامی بهعنوان عنصر نشانهای اشاره داشت، یکی از شهرهایی که در این زمینه بهطور شاخص عمل کرده است، شهر استانبول ترکیه یا شهر هزار مسجد است که به تازگی بزرگترین مسجد شهر را نیز به بهرهبرداری رساند تا بتواند به یکی از نمادهای جدید شهر استانبول بدل شود. اگر چه خوانش شهر از طریق نشانههای شهری در ساختار شهرهای سنتی ما نیز دیده میشود، اما اغلب نشانههایی که توسط شهروندان برای مسیریابی و خوانش در شهرهای سنتی ما مورد ارجاع قرار میگرفته است عناصر طبیعی، چون: کوه، تپه، رود، تک درخت و.....
بوده که متأسفانه امروزه بهدلیل تغییرات کالبدی و زیست محیطی این نشانهها به عناصر انسان ساخت بدل شدهاست. با تغییر در این روند اهمیت عناصر کالبدی و انسان ساخت در محیطهای شهری بیشتر رخ مینماید. البته گفتنی است که در دورههایی از شهرسازی ما عناصری چون میلها و منارهها، چهار تاقیها، کاروانسراها، دروازهها، مسیر قنات، پلها، لبه آب، میدانهای محلی، مساجد، حسینیهها، تکایا، مراکز مهم حکومتی، مراکز مهم تجاری چون بازار، محلههای مسکونی، برجهای یادمانی، پلهها، و... نیز بهعنوان عنصر نشانهای در ساختار شهرهای ایرانی استفاده میشد. ازاینرو و با توجه به کاهش کیفیت خوانایی در فضاهای شهری امروز و به تبع آن کاهش هویت شهرها، حس تعلق، خاطرهانگیزی، عدمدسترسی سریع و مناسب و نوعی آشفتگی و سر در گمی در فضاهای شهری، ضروری است تا با نگاه به گذشته و حرکت در مسیر آینده با بررسی پیشینه موضوع و بهرهگیری از اصول شهرسازی سنتی ایرانی و الگوهای ایرانی - اسلامی و معاصرسازی الگوهای مذکور در قالب شبکهای خوانا از نشانههای شهری و عناصر شاخص ملی- مذهبی به بازخوانی عناصر و نشانههایی که میتوانند به هرچه خواناتر شدن شهر تهران بهعنوان نمادی از شهر ایرانی - اسلامی کمک کنند، اهتمام ورزیم.