پایان نتانیاهو، به روایت یک متحد قدیمی
آویگدور لیبرمن، دستیار و متحد قدیمی نتانیاهو، با اطلاع از پایان حیات سیاسی نخستوزیر اسرائیل، از او فاصله گرفته است
اِوِت لیبرمن، در ابتدای دهه 80 میلادی، در دانشگاه عبری بیتالمقدس درس میخواند و بهعنوان یک عضو افراطی حزب لیکود، در اعتراضهای خشونتآمیز علیه اعراب شرکت میکرد. او بهصورت فعالی از موشه آرنس که گفته میشد قرار است رئیس بعدی حزب باشد طرفداری میکرد. لیبرمن در همان زمان، نام روسی خود را به نام عبری آویگدور تغییر داد.
در ابتدای سال1988 میلادی، نتانیاهو از نمایندگی اسرائیل در سازمان ملل استعفا داد تا به سیاست داخلی روی بیاورد و وارد حزب لیکود شد. لیبرمن در مقابل، یک تازهوارد بود که تازه سال1978 در 20سالگی از شوروی به اسرائیل مهاجرت کرده بود و عبری را با لهجه غلیظ روسی صحبت میکرد. او امید زیادی به رشد در حزب نداشت و تنها شغلی که میتوانست داشته باشد، یک سمت بدون حقوق نهچندان مهم بود.
اما لیبرمن، در لحظه درست، متوجه شد که باید چطور پیشرفت کند. نتانیاهو از اینکه در کابینه ییتزاک شمیر به وزارت نرسیده بود سرخورده بود و دیگر هیچ تیمی برای کارهای انتخاباتی نداشت. لیبرمن، از این فرصت استفاده کرد، به نتانیاهو نزدیک شد و سمت مشاوره سیاسی او را، که حقوق نداشت، قبول کرد. لیبرمن سفرهای انتخاباتی نتانیاهو به شهرهای مختلف را ترتیب میداد و حتی لباس آبی او را که باید در سخنرانیها میپوشید حمل میکرد. او دومین چهره جدید زندگی نتانیاهو بود؛ بعد از ناکامی در زندگی زناشویی، نتانیاهو به سارا بن آرتسی نزدیک شده بود و بعدا با او ازدواج کرد. هم سارا و هم لیبرمن، از نظر دوستان قدیمی نتانیاهو، افرادی خارج از سیستم بودند.
سارا و آویگدور برنامه مشخصی داشتند؛ هر دو میخواستند همزمان با نتانیاهو پیشرفت کنند.
دست راست جنجالی
در ابتدای سال1992، نتانیاهو برخلاف وعدههایش به حزب لیکود، در یک مسئله موضعگیری متفاوتی کرد اما چنان از انتخاب شدن بهعنوان رهبر بعدی مطمئن بود که نگران پیامدهای آن نبود. لیبرمن در این مورد، مثل همیشه حامی نتانیاهو بود و اولویتهای او را به اولویتهای حزب ترجیح داد. چندماه بعد شمیر از رهبری حزب استعفا داد و سرانجام نوبت نتانیاهو رسید. این بار لیبرمن نقشی اساسی ایفا کرد. او برخلاف گذشته، که جوانی ناشناخته بود، ارتباطهای زیادی داشت و کارزاری قدرتمند را برای او راهاندازی کرد. نتانیاهو هم در مقابل بهعنوان رهبر حزب، پست جدید مدیر اجرایی آن را به لیبرمن سپرد و او هم دست به خانهتکانی بزرگی در حزب زد. در کارزار انتخاباتی، لیبرمن دو ماموریت اساسی داشت؛ اول توافق با دیگر احزاب دست راستی برای ائتلاف با لیکود که در آن موفق بود و دوم جلب آرای اسرائیلیهایی که بهتازگی از شوروی به خاورمیانه آمده بودند. او موفق شد آرای 68درصد از حدود یک میلیون اسرائیلی روستبار را بهنفع نتانیاهو جذب کند. نتانیاهو، در بهار1996 نخستوزیر شد. با قدرت گرفتن نتانیاهو، لیبرمن هم بهشدت قدرت گرفت. نتانیاهو، در نخستین اقدام، نامهای به رسانهها داد و از آنها خواست خودش را بهجای بیبی، نتانیاهو و لیبرمن را بهجای اوت، آویگدور بنویسند.
شروع جدایی
لیبرمن بهعنوان رئیس دفتر نخستوزیری، یکی از بانفوذترین افراد دولت به شمار میرفت. نتانیاهو با مشاوره او، تلاش کرد همچون شیوه روسای جمهور برخی پستهای کلیدی مانند مشاور امنیت ملی را زیرنظر بگیرد. او هیچ کدام از همکاران و همقطاران قدیمیاش را در دولت بهکار نگرفت. دلیل عمده آن این بود که آویگدور و سارا، به آنها اطمینان نداشتند. طرح مشترک نتانیاهو و لیبرمن برای تشکیل یک دولت تمرکزگرا که به جای حزب از دفتر نخستوزیری اداره میشود هم شکست خورد. سالها بعد نتانیاهو اعلام کرد که مشاورههای نادرست لیبرمن باعث ناکامی دولت اول او شد. در سال1997، این دو نفر درمقابل چشم مردم و رسانهها علیه یکدیگر صحبت کردند و چند هفته بعد، لیبرمن اعلام کرد که از سمت خود استعفا میدهد و این پایان راه مشترک نتانیاهو و لیبرمن بود. دولت نتانیاهو تنها 18ماه بعد دوام آورد.
حیات جدید یک چهره متغیر
لیبرمن یک سال بعد از استعفایش، چندان در جامعه ظاهر نمیشد و ارتباطات تجاری جدیدی برقرار کرد که در نهایت به ثروتمند شدن او منجر شد. زندگی تجاری لیبرمن البته با اتهامهای سنگین فساد و پولشویی همراه بوده است. او در سال1999، حزب «اسرائیل خانه ما» را تاسیس کرد. در ابتدا، همه تصور میکردند حزب او یکی از زیرمجموعههای اقماری لیکود خواهد بود. حتی نتانیاهو هم گمان میکرد در انتخابات بعدی، آرای تأثیرگذار روستبارها از طریق اسرائیل خانه ما نصیب لیکود خواهد شد. اما در انتخابات بعدی، حزب لیبرمن 4 کرسی در پارلمان کسب کرد و همه را شوکه کرد. او مشخصا برای خودش فعالیت میکرد. این کاری است که او بعد از آن همیشه انجام داده است. اسرائیل خانه ما، سمبل عهدشکنی سیاسی در اسرائیل به شمار میرود و دلیل آن این است که لیبرمن، همچون جوانی، تنها به فکر بالا رفتن از نردبان قدرت از طریق افراد یا نهادهای قدرتمندتر است. حزب لیبرمن، وارد ائتلافهای سیاسی عجیب میشود و خیلی راحت از آنها خارج میشود. او در آخرین عهدشکنی، از ائتلاف با نتانیاهو بعد از انتخابات اخیر خودداری کرد و عملا همه پلهای پشتسرش را با مردی که روزگاری لباسش را حمل میکرد خراب کرد. او به نتانیاهو پشت کرد چون مطمئن است که حیات سیاسی طولانی رفیق قدیمیاش عملا به پایان رسیده است.
لیبرمن، مردی عملگراست و میداند که نمیتواند نخستوزیر شود. هدف او این است که نخستوزیرها را بسازد. او از بیبی عبور کرده است و آماده میشود تا خود را به جانشین او نزدیک کند.
منبع: هاآرتص