همشهری در گفتوگو با کارشناسان اثرات مراجعه کمتر بیماران به پزشکان بهدلیل مشکلات اقتصادی را بررسی میکند
فشار اقتصادی روی شانه درمان
معصومه حیدریپارسا _ خبرنگار
چالشهای اقتصادی در ماههای گذشته و افزایش هزینههای سنگین زندگی سبب شده تا تورم افزایش یافته اثر خود را نهتنها بر سبد مصرفی خانوار بلکه بر هزینههای درمان نیز بگذارد بهطوری که معاون کل وزارت بهداشت نیز از این موضوع ابراز نگرانی کرده و گفته این خطر وجود دارد که ایرانیان به واسطه وضعیت بد اقتصادی کمتر از امکانات درمانی استفاده و به پزشک مراجعه کنند. به گزارش وبدا، ایرج حریرچی، معاون کل وزارت بهداشت، گفته است: «این نگرانی وجود دارد که طی امسال مردم بهعلت فشارهای اقتصادی و بالارفتن هزینههایی همچون هزینه مواد غذایی و... کمتر به مراکز بهداشتی و درمانی مراجعه کنند.» وی هفته گذشته نیز از کاهش مراجعات به داروخانهها بدون نسخه پزشک خبر داد و گفته بود: «حدود ۳۰درصد بار مراجعات مردم به داروخانهها بدون داشتن نسخه و بدون مراجعه مجدد به پزشک است تا از این طریق بتوانند هزینههای خود را کاهش داده و پول ویزیت را پرداخت نکنند.» نکتهای که به معنی افزایش رفتار غلط خوددرمانی است.
تورم در بهداشت و درمان
هزینه بهداشت و درمان بهدلیل شرایط اقتصادی بهصورت روزانه در حال افزایش است و این در حالی است که آمار مبتلایان به بیماریهای واگیردار و غیرواگیر در کشور رو به افزایش است. محسن ایزدخواه، کارشناس اقتصاد سلامت و بیمه با بیان این موضوع میگوید: این چالش بر میگردد به سیاستهای اقتصادی که دولت انتخاب کرده است؛ مجموعه سیاستهایی که تورمزاست. سیاستهای تورمزا در اقتصاد سیاسی به سیاستهایی گفته میشود که بازی اقتصادی را به یک بازی کازینویی یا بازی مافیایی تبدیل میکند و در ایران این مسئله شکل حادتری بهخود میگیرد. بهدلیل اینکه نزدیک به 2دهه است رکود و تورم با هم درهمتنیدگی ایجاد کردهاند و هر موج تورمی آثار و پیامدهای اشتغالزدایی بههمراه دارد. از طرفی دیگر مدتی است در کشور با پدیده خطرناک صنعتزدایی روبهرو شدهایم. این در حالی است که فقط تولید صنعتی مدرن است که قادر به رفع فقر و کاهش عقبماندگی خواهد شد. شاهدیم که روندهای خطرناک صنعتزدایی که از سال1385 شروع شده با شیب کمتری نسبت به آن زمان در شرایط کنونی استمرار داشته، بهگونهای که حتی صاحبان مشاغل نیز به ندرت میتوانند از طریق دستمزدی که دریافت میکنند از عهده مایحتاج حداقلی خود برآیند. همچنین آخرین گزارشهای رسمی از تحولات تولید ناخالص داخلی که مرکز آمار ایران از سال1397 منتشر کرده هم نشان میدهد که بالاترین نرخ رشد منفی در میان بخشها رشد صنعت است. همچنین بررسی اجزای شاخص مصرفکننده که از طریق آن نرخ تورم بهصورت رسمی اعلام میشود حکایت از آن دارد که به ازای هر واحد تورم رسما هزینههای بهداشت و درمان جهشی معادل 2.5برابر بهنمایش میگذارد و این بدین معناست که مردم قادر به تامین هزینههای خود نیستند؛ موضوعی که نشان میدهد خانوادهها در کنار کاهش هزینههای غذا و... مجبور میشوند برای سلامت و درمان هزینههای بیشتری پرداخت کنند.
محسن ایزدخواه در ادامه میگوید: وقتی طرح تحول سلامت قرار شد انجام شود وزارت بهداشت و درمان در واقع بهدنبال این بود که از طریق پنجره قیمتی با افزایش تعرفههای پزشکی بتواند کارایی و بهرهوری را در نظام پزشکی بالا ببرد اما آنچه اتفاق افتاد این بود که عملا بیش از 75درصد هزینههای طرح تحول سلامت متوجه بیمهها شد بهطوری که سازمان تامین اجتماعی بیش از 20هزار میلیارد تومان بدهی انباشته در رابطه با هزینههای درمان به دانشگاههای علوم پزشکی دارد و یا پیشبینی میشود بیمه سلامت تا پایان سالجاری با کسری 15هزارمیلیارد تومانی روبهرو شود.
او در ادامه درباره آسیبهایی که پیش روی مردم قرار گرفته است میگوید: زمانی که مردم نتوانند از نظر اقتصادی به مراکز درمانی و پزشکان مراجعه کنند خوددرمانی میکنند و در برخی موارد خوددرمانی میتواند سهلانگارانه تبدیل به بیماریهای حاد و مزمن شود که این خود میتواند هزینههای درمانی را بهشدت بالا ببرد و سلامت جامعه را به خطر بیندازد. در هر حال موضوع مهم این است که اگر وزارت بهداشت در برنامه پنجم توسعه، به سیستم ارجاع تن میداد و طرح پزشک خانواده را در سراسر کشور اجرایی میکرد اکنون با نتایج بهتری در اجرای طرح تحول سلامت روبهرو بودیم و جلوی هزینههای کمرشکن درمان برای کل کشور، بیمه، دانشگاهها و مردم گرفته میشد.
سفرههایی که با مواد غذایی میانتهی پر میشود
افزایش هزینه درمان درپی اوضاع سخت اقتصادی باعث شده که مردم از هزینههای مهم زندگی بزنند و مصرف انواع میوهها، پروتئینهای گوشتی، شیر و لبنیات و... را کاهش دهند، اتفاقی که به اعتقاد پزشکان تغذیه میتواند سلامت جامعه را با چالش روبهرو کند. الهام جمالی، متخصص تغذیه در اینباره به همشهری میگوید: نمیتوان این واقعیت را پنهان کرد که تورم بالا و افزایش قیمت مواد غذایی، به تغییر جدی در ساختار سفره مردم و حذف و کاهش مصرف برخی اقلام غذایی که برای بدن لازم و حتی حیاتی است، منجر شده و سبب شده تا مردم به کالریهای میانتهی و غذاهای بیارزش روی بیاورند که تنها شکمپرکن هستند. وقتی گفته میشود 88درصد مردم تغذیه ناسالم دارند و 44درصد مرگهای قبل از 70سالگی به تغذیه نامناسب و بیماریهای غیرواگیر ناشی از آن مرتبط است یعنی اینکه مسئولان ما در جهت آگاهی دادن به مردم برای داشتن تغذیه سالم و سبک زندگی سالم نتوانستهاند صحیح عمل کنند. البته تا چندماه گذشته همواره تأکید بر این بود که تغذیه سالم نقش بسیار مهمی درکنترل و پیشگیری از بیماریها دارد پس باید سبک زندگی و تغذیه سالم آموزش داده شود اما امروز مشکل ما این است که مردم دسترسی به غذاهای مورد نیاز و حتی میوه و سبزیجات را بهدلیل تورم و گرانی ندارند. به همین سبب بهنظر میرسد باید مسئولان برای وضعیت پیش روی مردم بهخصوص در زمینه بهداشت و درمان اقدامات لازم را انجام دهند. متأسفانه درمان از پیشگیری سبقت گرفته درحالیکه میتوان با پیشگیری با بسیاری از بیماریها مقابله کرد.
سلامت روان در بین شاخصهای اقتصادی گم شده است
طبق آمارهای وزارت بهداشت حدود 24درصد جامعه ایران از اختلالات روحی رنج میبرند و این در حالی است که طبق آمارهای وزارت بهداشت مردم جامعه ایران بهصورت کلی توجه چندانی هم به سلامت روحی و روانی خود ندارند و بهصورت کلی علاقه چندانی به مراجعه به مشاوران و روانپزشکان ندارند. در این بین اما مشکلات اقتصادی هم به تشدید ماجرا کمک کرده است و باعث شده بیش از گذشته مراجعه به روانپزشکان و مشاوران کاهش پیدا کند. یکی از مشاوران روانپزشکی که به گفته خود پیش از این هفتهای حداقل 10مراجعهکننده داشته است به خبرنگار همشهری میگوید: «از نیمه دوم سال قبل و بهخصوص از ابتدای سالجاری حداقل 25درصد مراجعه کنندگانم کاهش پیدا کرده است تا جایی که وقتی منشی دفترم با بیماران و مراجعهکنندگانم تماس میگیرد اعلام میکنند که بهدلیل مشکلات اقتصادی امکان مراجعه ندارند. همچنین بخشی از مراجعهکنندگان هم دوره رجوع را افزایش دادهاند مثلا به جای ماهی 2 بار الان ماهی یکبار به مرکز میآیند که عملا روند درمان و مشاوره را مختل میکند.» به اعتقاد این مشاور در جامعه ایران درمان اختلالات روحی و روانی در اولویت نیست و حالا شرایط اقتصادی وضعیت را بدتر کرده است. اما در شرایطی این مهم رخ داده است که اتفاقا جامعه با چالشهای اقتصادی، اجتماعی و... درگیر است و بیشتر نیاز به مشاورههای روحی و روانی پیدا میکند و در این بین کاهش مراجعه به روانپزشکان و مشاورهها میتواند اثرات منفی خود را با رشد آسیبهای اجتماعی، اختلافهای خانوادگی، بزهها، درگیری و نزاع و... نشان دهد. جامعه تابآوریاش به شدت کاهش پیدا کرده است و در این بین پول کافی برای مشاوره هم ندارد. به اعتقاد کارشناسان باتوجه به شرایط کنونی بهتر است نهادهای متولی بهداشت و سلامت اجتماعی همچون وزارت بهداشت و بهزیستی مراکزی را برای ارائه خدمات کمهزینه مشاوره برای مردم راهاندازی کند.