نظام یارانهای در ایران چه نتایجی داشته است؟
یارانه؛ درد یا مرهم
محمد عدلی
سیاسیون جنگ به راه میاندازند و اقتصاددانان بهدنبال راهکاری میگردند تا چرخهای زندگی متوقف نشود.
تا قبل از جنگ جهانی دوم همه میدانستند که پیروی از مکتب «آدام اسمیت» و پرهیز دولتها از دخالت در اقتصاد، بهترین روش گرداندن چرخ اقتصاد است، اما وقتی سیاستمداران به میدان آمدند و با روحیه جنگاوری، معادله اقتصاد را بر هم زدند، مکتب دیگری از سوی مینارد کینز میان کشورهای عموما کمونیستی رواج پیدا کرد که مبتنی بر دخالت دولتها در اقتصاد بهمنظور تعادلبخشی 2دوران محدودیت منابع بود. یارانه، فرزند دخالت دولت در اقتصاد است؛ فرزندی که متولد شد، اما هرگز از دنیا نرفت.
با آرام شدن اوضاع جهان، حرکت به سمت اقتصاد آزاد رواج یافت، اما همچنان کشورهایی که درگیر جنگ یا محدودیت منابع به دلایل دیگر شدهاند، از این روش استفاده میکنند. اقتصادهای آزاد هم به کلی ریشه یارانه را نخشکاندهاند و برای حمایت از برخی اقشار از آن بهره میبرند.
لهستان که نخستین قربانی جنگ جهانی دوم بود، توانست مکانیسم یارانهای را اصلاح کند و به الگویی موفق در جهان تبدیل شود، اما هنوز کشورهایی هستند که نتوانستهاند از این مکتب اقتصادی عبور کنند. ایران یکی از همان کشورهاست.
جنگ تحمیلی هشتساله در دهه60، اقتصاد ایران را به سوی توزیع عادلانه منابع برد تا بتواند از سالهای سخت به سلامت عبور کند و تورم را در سطح پایین نگه دارد. البته اقتصاد ایران از همان ابتدای انقلاب با ملی کردن صنایع به سوی دولتیشدن پیش رفته بود، اما در دوران جنگ هشتساله به کوپن و یارانه نیز روی آورد و از آن رهایی نیافت. پس از جنگ قرار بود سیاستهای جدیدی در اقتصاد اعمال شود، اما یکبار در سال1374، اجرای طرح تعدیل اقتصادی شکست خورد و بار دیگر در سال1389، طرح هدفمندی یارانهها در اصلاح نظام یارانهای ناکام ماند تا 2حمله ناموفق به سوی اصلاحات یارانهای به ثبت برسد. برنامهنویسان توسعه پیشنهاد دادهاند که با اصلاحات یارانهای و آزادسازی قیمتهای انرژی، به بودجههای سنواتی کمک شود، اما در دورههایی که فضا برای این اصلاحات آماده بود، به آن توجهی نشد. از طرف دیگر سیاستمداران همچنان میدان جنگ را رها نکردهاند و با اعمال تحریمها میدان جدیدی برای زورآزمایی برگزیدهاند تا معاون اول رئیسجمهور در چهلمین سال انقلاب با این سؤال مواجه شود که اقتصاد آزاد برای ایران مناسب است یا اقتصاد دولتی؟
با افزایش نرخ ارز در ایران، ارزانفروشی حاملهای انرژی بیشتر نمایان شده است تا مجموع یارانههای پرداختی رشد قابلتوجهی داشته باشد. با محاسبه سازمان برنامه و بودجه، سالانه 890هزار میلیارد تومان یارانه در اقتصاد ایران توزیع میشود که 649هزار میلیارد تومان آن با ارزانفروشی حاملهای انرژی و اختصاص ارز ارزان به دارو و کالاهای اساسی به اقتصاد تزریق میشود. مسئله این است که با این مدل پرداخت یارانه عملا پرمصرفترینها یا همان اغنیا سهم بالاتری از یارانه را تصاحب میکنند، درحالیکه «یارانه» ذاتا برای حمایت از اقشار کمدرآمد طراحی شده است. حالا رقم بزرگ یارانههای پرداختی به دردی بزرگ برای اقتصاد ایران تبدیل شده است درحالیکه قرار بود مرهمی بر زخمهای طبقه فرودست باشد.