حامد فوقانی، مجید جباری/ خبرنگار
شهروندان سالهاست که منتظرند تا سرانجام از دست نوبتهای طولانی در ادارات مربوط به شهرسازی، خدمات شهری و دیگر فرایندهای شهری خلاص شوند؛ این، تازه بخشی از ماجراست. مردم باید از شهرداری یک منطقه به دفاتر خدمات الکترونیک بروند؛ از آنجا به نظام مهندسی و... دست آخر چندین ماه انتظار کشیده و هزینههای سرسامآوری روی دست شهر و مدیریت شهری باقی میماند. چرا؟ جواب مشخص است؛ سیستم موجود، اینچنین طراحی شده؛ از سالها پیش. از دههها قبلتر که کار روی کار آمد و بدنه شهرداری تهران و کلانشهرها روزبهروز فربهتر و کندتر شدند. حتی اگر درنظر بگیریم آن زمان، مدیران از طراحی چنین سیستمی ناگزیر بودهاند، اما حالا اصلاح ساختار شهرداری تهران یکضرورت است. چنین مسئلهای میتواند هزینههای اداره پایتخت را کاهش دهد، رسیدگی به امور شهری و شهروندی را سرعت بخشد و در نهایت باعث شفافسازی و کاهش فساد شود. به هرترتیب شهرداری تهران برای توسعه پایدار و چابکسازی عملکردش باید دست به تغییر ساختار بزند؛ مسئلهای که به اعتقاد خیلیها از نان شب هم واجبتر است. بر این اساس و برای روشنتر شدن قضیه با چند کارشناس و مدیر شهری گفتوگو کردهایم که در زیر میخوانید.
ضرورت اصلاح ساختار؛ حتی با وجود مقاومت
مهدی چمران، رئیس دورههای سوم و چهارم شورای شهر تهران
اصلاح ساختار در مجموع، اقدام خوبی از سوی مدیریت شهری تهران قلمداد میشود؛ منتهی مطالعه عمیقی لازم دارد. تغییر هر ساختاری آسیبهایی هم بهدنبال دارد. با وجود این، هنگامی که ارائه شیوههای نوین در دستور کار قرار میگیرد، بهخصوص در سیستم اداری، چابکسازی و کاهش هزینهها بهوجود میآید. بهطور نمونه درنظر بگیرید از سالها پیش، بهدنبال عدممراجعه حضوری شهروندان برای دریافت پروانه ساختمانی بودهایم. خب، مراحلی از این هدف انجام شده و بخشی دیگر در حال اجراست. اینگونه بسیاری از فسادهایی که در برخوردهای رو در رو ایجاد میشود با بهکارگیری از فناوری حذف میشود. پس سیستم الکترونیک با یک اصلاح ساختار دقیق باید اجرا شود؛ مسئلهای که فرایندهای کاری را تسریع و چابک کرده و میتواند به بهبود ترافیک بینجامد. البته که اینها به کاسته شدن نیروهای موجود ختم میشود. زمانی با یک اصلاح ساختار، دفاتر الکترونیک شکل گرفتند، اما اکنون بهخاطر مشکلات ایجاد شده باید اصلاح شوند. این در صورتی است که کمیسیونهای ماده5 و ماده100 هم نیاز به اصلاحاتی دارند که میتوانند ساختار را دستخوش تغییر کنند؛ بنابراین اگر اصلاح ساختار بر مبنای منطق و کارکرد باشد، اقدامی درست است؛ وگرنه نتیجه معکوس خواهد داد. موازیکاریها هم باید حذف شوند؛ همانطور که در دورههای پیشین مدیریت شهری، بدون رودربایستی بیش از 100شرکتی را که موازیکار میکردند با حذف، انحلال یا ادغام به 30شرکت کاهش دادیم. البته تعدادی از نیروهای این شرکتها به بدنه اصلی شهرداری اضافه شدند که اکنون گفته میشود نیروهایی به شهرداری در آن دوره اضافه شدند. با این حال، تغییر عادت در شهرداری، همیشه با مقاومت بسیاری روبهرو میشود. درحالیکه اصلاح ساختار، شفافسازی را بهدنبال دارد. از طرف دیگر باید درنظر داشت که تعدیل نیرو هم بودجه زیادی لازم دارد.
حل مشکلات شهرداری با تحقق دولت محلی
علی صابری،عضو دوره چهارم شورای شهر تهران
با وجودی که تراکم نیرو در شهرداری تهران به لحاظ اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی معضلی جدی بهحساب میآید و لطمههای اقتصادی دارد و هزینههای جاری را بالا میبرد، اما معتقدم دلیل پیش نرفتن کار در شهرداری این نیست. از طرف دیگر تعدیل نیروهایی که به غلط یا درست بهکار گرفته شدهاند، تبعات اجتماعی بسیاری درپی دارد و کمتر مدیری زیر بار این جریان میرود. اگر معتقدیم شهرداری تهران نیروی کار با بهرهوری کم دارد، تغییر ساختار، کمک چندانی به حل مسئله نمیکند و این موضوعات تأثیر مستقیم بر هم ندارند. از سوی دیگر موازیکاری هم که بهعنوان یکی از مشکلات شهرداری از آن یاد میشود، مشکل کل جامعه و همه سازمانها و ادارات است و صرفا معضل شهرداری تهران بهحساب نمیآید. چطور میتوان هنگامی که در بسیاری از سازمانهای بیرونی موازیکاری وجود دارد شهرداری بیاید و در این زمینه پیشگام شود موازی کاری را برطرف کند؟ اولا معلوم نیست بتوان این کار را انجام داد؛ ضمن اینکه اگر هم این اقدام در مدیریت شهری تهران شروع شود معلوم نیست راه درستی پیش گرفته شود. ضمن اینکه فرضا همه این مشکلات در خوشبینانهترین حالت اصلاح شود؛ هنگامی که از سازمانهای بیرونی تأثیر و تأثر داریم چطور میتوان از شهرداری انتظار داشت به تنهایی جلوی موازیکاری را بگیرد؟ بنابراین حل مشکلات شهرداری نیازمند نگاه دیگری است. من بر این باورم که حل مشکل ساختاری شهردار تهران با اولویتبندی وظایف، تکالیف و مسئولیتها و تکالیف امکانپذیر است. پس از اینکه اولویت وظایف و مسئولیتها تعیین شد، آنگاه میتوان امیدوار بود که براساس اولویتبندیها، راندمان کار را افزایش داد و یا از موازیکاری جلوگیری کرد.
موضوع دیگر در این زمینه بلاتکلیفی ما از جهت اداره سیستمها بهصورت محلی یا بهصورت دولت مرکزی است. اگر چه همگی عنوان میکنند که شهرها باید بهصورت دولت محلی اداره شوند، اما (چه دولتمردان و چه کسانی که در پایینترین رده مدیریتی حضور دارند) همچنان به اداره شهرها براساس الگوی دولت مرکزی اعتقاد داریم. وقتی میگوییم شهرداریها باید خودشان، خودشان را اداره کند، اما دیوان عدالت اداری را بالای سرشان قرار میدهیم که هر مصوبهای را باطل میکند، شهرداریها ناگزیرند به سمت راههای دیگری برای اداره شهر بروند. راههایی که ظاهرا قانونیاند، اما به واقع خلاف اصول و غیرقانونی هستند. بنابراین یکبار برای همیشه باید تصمیم بگیریم و برای خودمان مشخص کنیم که به سمت دولت محلی و تمرکززدایی واقعی برویم.
در انتظار ساختار کمهزینه شهرداری
کارشناسان در گفتوگو با همشهری از ضرورت اصلاح ساختار شهرداری تهران میگویند
در همینه زمینه :