مردم، تلگرام و تصمیمات مسئولان
محمد کرباسی/ دبیر گروه دانش و فناوری
۱۰اردیبهشت سال۹۷ زمانی که بهاصطلاح مشهور دکمه فیلترینگ تلگرام فشار داده شد این پیامرسان آنطور که گزارشها میگوید ۴۵ تا ۵۰میلیون کاربر ایرانی داشت؛ کاربرانی که بیخبر از تصمیمگیریهای آینده مسئولان و تصمیمگیران فضای مجازی برای ارتباطات خود با دوستان و خانوادهشان یا برای دسترسی به اخبار پلتفرمی مناسب، پرسرعت و چابک حتی روی گوشیهای قدیمی پیدا کرده بودند و در واقع در آن صبح تا شب زندگی میکردند. امکانات تلگرام باعث شد تا این پلتفرم به محبوبترین پیامرسان تاریخ کشور تبدیل شود و حتی پدربزرگ و مادربزرگها هم بهدنبال نصب و یادگرفتن کار با آن از نوههایشان بروند. صدا و سیما هر برنامهاش پر از تبلیغ غیرمستقیم برای نصب تلگرام بود و سازمانها و ارگانها هم از بزرگ و کوچک کانال و گروه اطلاعرسانی روی همین تلگرام که حالا مغضوب قرار گرفته بود، داشتند. آن زمان تلگرام که نه وام دولتی گرفته بود و نه دیتاسنترهایش در رکهای دولتی جا خوش کرده بودند مرتب داشت کاربرانش بیشتر میشد؛ کاربران از همه جا بیخبری که تنها دنبال یک پلتفرم ارتباطی بودند. هیچ مقام و مسئولی هم در آن زمان داعیه پیامرسان داخلی و بومی نداشت و امکانات تلگرام باعث شد تا این پلتفرم به محبوبترین پیامرسان تاریخ کشور تبدیل شود.
تلگرام اما با همه اما و اگرهای مطرح شده و حتی مخالفت مقامهایی مثل وزیر ارتباطات، ۱۴ماه قبل فیلتر شد و تعداد زیادی از کاربران میلیونی آن در جستوجوی جایی که تبدیل به محل زندگی و ارتباطات با دوستان و خانوادهشان شده بود به سراغ نسخهها فرعی تلگرام یا فیلترشکنها رفتند. با وجود هشدارهایی که مقامهای مختلف مثل محمدجواد آذری جهرمی درباره «تضمین نشدن امنیت» این نسخهها مطرح کردند «نیاز» به تلگرام باعث شد تا بیشتر کسانی که حوصله استفاده از فیلترشکن را نداشتند سراغ این اپلیکیشنها بروند و رقم نصب فعال آنها به ۴۰میلیون کاربر رسید.
حالا بار دیگر بعد از فیلترینگ تلگرام تصمیم جدیدی برای زندگی مردم در فضای مجازی گرفته شده است.
آنهایی که در یک سال گذشته فارغ از قضاوت درباره درست یا غلط بودنش به پوستههای تلگرام خو کرده بودند بار دیگر با خاموش شدن سرورها خودشان را در خلأ جدیدی میبینند. باز گذاشتن و بستن پیامرسانها و شبکههای اجتماعی به هر دلیلی که برایش آورده شود تنها یک تصمیم فنی و سیاسی نیست. با هر بار فیلترینگ پلتفرمهای پرکاربر و محبوب در کشور، مسئولان دست در یک پدیده اجتماعی میبرند و زندگی مردم را دچار تغییر و دگرگونی میکنند و این شکستن اعتماد عمومی با تصمیمگیریها در آینده را به سختی میتوان جبران کرد. کاربران و مردم اگر نیاز به ابزار ارتباطی و پیامرسان نداشتند سراغ تلگرام نمیرفتند. آنها نه تصمیمگیر حوزههای کلان ازجمله فضای مجازی بودند و نه سیاستگذار و کارشناس بیگدیتا! آنها میخواستند با دوستانشان در ارتباط باشند، در نبود رسانههای مدرن و چالاک خبر بخوانند، برای هم با سرعت فیلم و عکس بفرستند و کارهای معمول دیگر مردمان کشورهای جهان را با اینترنت انجام دهند. کسی به آنها نگفت زندگیشان را روی تلگرام بنا نکنند، کسی نگفت این ابزار ارتباطیشان خانهای روی آب است و فرداروزی میرسد که تصمیمگیران بعد از گرفتن ۴۵ تا ۵۰میلیون کاربر یاد خطرات تلگرام و بستن آن میافتند. تلگرام هم حالا چیزی شبیه توییتر شده است؛ جایی که همه مقامهای ارشد نظام، نمایندگان مجلس، وزرا و حتی سخنگوی شورای نگهبان در آن حضور دارند اما برای مردم عادی فیلتر است. تلگرام هم آنطور که نظرسنجیها و آمار میگوید هنوز روی گوشی بسیاری از مردم از طیفهای مختلف سیاسی، اجتماعی و طبقاتی وجود دارد و آنها به سراغش میروند. عکسهایی که از جلسات منتشر میشود و ارتباطات کاری خبرنگاران نشان میدهد که گروه زیادی از مقامات ارشد، نمایندگان مجلس و وزرا هم هنوز تلگرام دارند. اینترنت و گوشیهای هوشمند دیگر برای مردم ما آن خدمات و کالاهای لوکس تفننی سالهای قبل نیستند. این مفاهیم با زندگی آنها و ارتباطاتشان گره خورده است و به همینخاطر تصمیمگیری درباره این فضای زندگی آنها، دقتی عجیب، زمانسنجی و در نظر گرفتن ابعاد مختلف را میطلبد.