• شنبه 27 مرداد 1403
  • السَّبْت 11 صفر 1446
  • 2024 Aug 17
شنبه 1 تیر 1398
کد مطلب : 61018
+
-

والیبال و شوق دختران دشت مغان

لیلی خرسند- اردبیل| نزدیک صبح است اما دریاچه شورآبیل هنوز زنده است، ترن دور دریاچه می‌چرخد و صدای جیغ و فریاد دختران و پسران فضا را پر کرده، چند نفری بی‌خوابی به سرشان زده و نرم می‌دوند تا شام سنگینی را که خورده‌اند، سبک‌تر کنند. اینجا شب زنده است و دریاچه و اردبیل خوابشان نمی‌برد. 30کیلومتر آن‌طرف‌تر، جایی که تپه‌های سبز و زرد به روشنایی می‌رسند، شهر زنده‌تر است. سرعین با گامیش‌گلی، بش‌باجیلر و بقیه حوضچه‌های معروف آبگرمش، با عسل و سرشیر و با‌ آش دوغش، پاتوق گردشگران شده. بساط مایو و حوله در هر چند قدم پهن است و بوی کباب و آش در هم پیچیده. وسط این شلوغی، در هتل لاله هیجان دیگری به پا‌ست. مهمان‌های ویژه آمده‌اند تا هفته چهارم لیگ ملت‌های والیبال را برگزار کنند. آرزو و برادرزاده‌اش امیر‌علی شاید هنوز هم در لابی هتل باشند. 2روز است که به هتل می‌آیند تا شاید امیر‌علی بتواند با سعید معروف، فرهاد قائمی و محمد موسوی عکسی بگیرد. چشمان امیرعلی 6ساله با دیدن هر کسی که لباس ورزشی به تن دارد، برق می‌زند، به امید اینکه کسی را که می‌خواسته پیدا کرده. هنوز قدرت این را ندارد که از روی پیراهن‌ها تشخیص دهد کدام بازیکن استرالیایی است، کدام فرانسوی و کدام پرتغالی‌‌. از ایرانی‌ها به‌جز معروف که باید در کنفرانس پیش از بازی شرکت می‌کرد، دیگر کسی در لابی دیده نشد. سرشب آرزو در هتل بود: «مسافریم. از تهران آمده‌ایم. هفته قبل هم که بازی در ارومیه بود، آنجا بودیم. اما باز هم نتوانستیم بازیکنی را ببینیم. 2روز است که در هتلیم باز هم کسی را ندیده‌ایم.» 
هجوم تماشاگران ارومیه به بازیکنان تیم ملی در هتل، فدراسیون را مجبور کرده تا امنیت را بالاتر ببرد. هر کسی دم در ورودی هتل آی‌دی‌کارت نداشته باشد، اجازه ورود پیدا نمی‌کند. خبرنگاران و عکاسان محلی از این قضیه شاکی‌اند. 54درخواست برای کارت داشته‌اند و هنوز چیزی به دستشان نرسیده. بعید است این تعداد کارت صادر شود.
سارا و دریا اردبیلی هستند و برای گرفتن عکس به هتل آمده‌اند. چند ساعت قبل سر تمرین هم رفته بودند اما حجابشان مورد تأیید نبوده و راهشان نداده‌اند: آنها برای خرید بلیت هم به سایت مراجعه کرده بودند اما: «سایت 2دقیقه باز شد و بلافاصله گفتند پر شده.» دریا می‌گوید که یکی از آشناها به آنها بلیت فروخته. خاله به ترکی گوشزد می‌کند: «نگویی از کی و چند خریده‌ایم.» و غر می‌زند: «فقط به کسانی که کارت بسیج دارند، بلیت داده‌اند.» 
اشتیاق زنان برای دیدن تیم ملی و بازی‌هایش خیلی بیشتر از آنی است که تصور می‌شود. از چند روز قبل مشخص بوده که همه زنان نمی‌توانند به سالن بیایند اما تا روز بلیت‌فروشی، مسئولان ترجیح داده بودند، سکوت کنند و حرفی نزنند.
تجربه هفته سوم لیگ ملت‌های والیبال و میزبانی در ارومیه و شور و هیجان بیش از حد تماشاگران این شهر و صدرنشینی ایران تا قبل از شروع بازی‌های هفته چهارم، نگاه تیم‌ها به ایران و میزبانی‌اش را تغییر داده. فرانسه برای ایرانی‌ها حریف اصلی این هفته محسوب می‌شود با این حال احسان رجائیان، سرپرست ایرانی این تیم هم که فارسی را خوب بلد است‌ حرف بزند، می‌گوید: «ایران خیلی خوب بازی می‌کند، حتی بهتر از فرانسه.» این را به‌خاطر ایرانی‌بودنش نمی‌گوید: «برای من والیبال مهم است و دوست دارم در بازی 2‌تیم، والیبال برنده شود. تماشاگران یار هفتم تیم هستند. تماشاگران ایرانی والیبال را خوب بلدند، می‌دانند کی سوت بزنند و کی هو کنند.» می‌گویند فرانسه با ترکیب اصلی نیامده: «7‌بازیکن اصلی هستند و 6نفر هم آمده‌اند تجربه کسب کنند.» و سؤال این است که چرا اروین انگابت، دریافت‌کننده قدرتی تیم نیست: «همسرش زایمان دارد.»  دریاچه شورابیل هنوز بیدار است‌ و سرعینی‌ها هم همینطور. یک نفر گفته که بازیکنان تیم ملی قرار است تا یک ساعت قبل از بازی در هتل باشند. شاید صبح نشده امیرعلی و آرزو باز هم به هتل رفته و در انتظار باشند. آنها حتی بلیت نداشتند که برای تماشای بازی به سالن بیایند.

این خبر را به اشتراک بگذارید