همه چیز درباره پرستوها
پرستوها از دردسرهای نامشان باتوجه به اصطلاح سیاسی پرستو میگویند
تهامه مهدوی ـ خبرنگار
طبق اعلام مسئولان قضایی نخستین جلسه رسیدگی به پرونده دادگاه محمدعلی نجفی به جرم قتل همسر دومش بهزودی برگزار میشود. پرونده قتلی که در کنار نام قاتل و مقتول نام دیگری هم در آن بسیار شنیده شد؛ «پرستو». اسمی که در اصطلاحات سیاسی به زنان نفوذی گفته میشود که مقامات سیاسی را درگیر میکنند؛ البته تاکنون موضوع ادعای اینکه همسر دوم نجفی در اصطلاح سیاسی پرستو باشد از سوی هیچ منبع رسمی و مقام قضایی تأیید نشده و خانواده میترا استاد (مقتول) نیز بارها این موضوع را تکذیب کردهاند اما در بین مردم این روزها نام پرستو و اصطلاح آن بسیار در شبکههای اجتماعی، رسانههای مختلف و محافل جامعه شنیده میشود؛ موضوعی که این روزها دردسرهای بسیاری را برای افرادی بهوجود آورده که نامشان در شناسنامه «پرستو» است و با اسمشان شوخیهای بسیاری میشود؛ «پرستوی کی بودی تو؟»
پرستو. ر، مدیر مدرسهای در شهر تهران است که میگوید دانشآموزان مدرسه با نامش شوخیهای بسیاری میکنند. او میگوید: «چند روزی بود که میدیدم وقتی در راهروهای مدرسه راه میروم بعضی از دانشآموزان پشت سرم اسمم را با لحن خاصی صدا میزنند و میخندند. یک شب از همسرم پرسیدم نمیدانم چرا چند روز است دانشآموزان مدرسه مدام اسمم را صدا میزنند و وقتی همسرم علت آن را برایم توضیح داد، تازه متوجه شدم دلیل رفتارشان چیست.» او ادامه میدهد: «خدا را شکر که خیلی این موضوع طولانی نشد و بچهها سرگرم امتحاناتشان شدند وگرنه ممکن بود یک روز با این رفتارشان از کوره در بروم.»
البته پرستو. م، دانشجوی سال سوم فیزیک دانشگاه شهیدبهشتی با خنده میگوید: این روزها از اینکه نامش سر زبانها افتاده چندان هم ناراحت نیست. او میافزاید: «تا قبل از اینکه اسم پرستو «بد» شود، فکر میکردم اسم خاصی دارم؛ چون هم تعداد کمی همنامم وجود دارد و هم پرستو نام یک پرنده زیباست که با بهار به شهرها میآید. همیشه تصورم این بود بهترین اسمی که میشد مادرم برایم انتخاب کند همین اسم است. اما بعد از اتفاقاتی (با خنده) که افتاد، در شبکههای اجتماعی متوجه شدم نامی که برایم انتخاب شده در صحنه سیاست اصلا خوب نیست و شاید اگر مادرم آن سالها این موضوع را میدانست این نام را برایم انتخاب نمیکرد.»
او ادامه میدهد: «بعد از قتل همسر دوم نجفی شوخیهای دوستانم با من شروع شد. کافی بود کمی دیر به کلاس برسم یا با یکی از مسئولان دانشگاه یا استادان در راهروهای دانشگاه شروع به صحبت کنم، آنوقت بود که دیگر از دست شوخیهای دوستانم در امان نبودم. یکی میگفت: پرستو امروز کجا فرود میآیی؟ آن یکی دوستم میگفت: پرستو مواظب آشیانهات باش که باد خرابش نکند و یکی دیگر زیر گوشم زمزمه میکرد: مواظب زندگیات باش شکارچیهای زرنگ تیرشان به خطا نمیرود.»
با من همدردی میکردند
پرستو. ک، دختر جوان دیگری است که میگوید این روزها شوخیهای زیادی با اسمش میشود. او البته قبل از اینکه کسی با اسمش شوخی کند، خودش در توییتر با نامش شوخی کرد و حالا میگوید، بازی کردن با اسمش برایش عادی شده است. او میگوید: «همان وقتی که آن اتفاق افتاد در توییتر از برخی افراد که فکر میکنم اکانتهایشان فیک بود و برخی دیگر که برایم ناشناس بودند پیامهایی را دریافت کردم. برخی از اینکه نامم پرستوست با من ابراز همدردی میکردند و برخی هم مرا دست میانداختند و اذیت میکردند؛ مثلا مینوشتند که روزهای خوبی برای پرستوها نیست. البته برخی هم ابراز تأسف میکردند که چرا نام به این زیبایی را روی افراد جاسوس و مسئلهدار گذاشتهاند. یکی هم برایم نوشت که پرستوی واقعی تو هستی و پرستوهای دیگر ادایت را درمیآورند.
او در واکنش به این سؤال که آیا بعد از این اتفاق به ذهنش رسیده که نامش راعوض کند، میگوید: «اگر جوانتر از این روزهایم بودم شاید این کار را میکردم اما من حساسیتی روی اسمم ندارم و این تب و تابی که این روزها در جامعه روی اسم پرستو وجود دارد گذراست و بعد از مدتی فراموش میشود.»
مأموریتهای پرستو
پرستو. ع، نوجوان و دانشآموز کلاس دهم است و این روزها منتظر است تا کارنامهاش را بگیرد. او میگوید: «روزهای اول اصلا نمیدانستم داستان چی هست و وقتی بعضی از بچههای مدرسه پشت سرم اسمم را صدا میزدند و ریزریز میخندیدند متوجه نمیشدم که چه علتی دارد. بعد از چند روز و از طریق مطالبی که در شبکههای اجتماعی بود، فهمیدم که چرا بچههای مدرسه اینطور صدایم میکنند.» این پرستو میگوید: «یکبار هم سر کلاس ادبیات یکی از بچهها از دبیر ادبیات درباره پرستوها پرسید و معلممان هم بیخبر از همه جا کلی اطلاعات درباره پرستوهایی که در زبان و ادبیات فارسی وجود دارد، صحبت کرد اما من متوجه خندههای بیصدای دوستانم بودم که زیرچشمی مرا نگاه میکردند و لبخند میزدند.»
او میگوید: «روزهای اول از کار بچهها ناراحت میشدم. به مادرم هم گفتم که اسمم را دوست ندارم اما بعد دیدم من که کاری نکردهام که بهخاطر آن برای اسمم ناراحت باشم. این بود که خودم هم با شوخیهای بچهها همراه شدم و مثلا اگر یک روز با مدیر مدرسه کار داشتم به بچهها میگفتم امروز پرستو ماموریت داره، حواستان را جمع کنید تا دست از پا خطا نکنید. یا اگر یکی از معلمها در راهروی مدرسه صدایم میکرد، به دوستانم میگفتم قرار است یک ماموریت جدید به من بدهند و از امروز دیگر هیچکدام از دوستانم را نمیشناسم. خلاصه که پرستو بودن برای من یکی که بد نبود.»
البته این روزها در شرایطی اسم پرستو سرزبانها افتاده که برای خیلیها خاطره این نام به کتاب فارسی کلاس چهارم دبستان بازمیگردد. شعری از پروین دولتآبادی که تغییرات طبیعت در فصل بهار، سبز شدن درختان، پرآب شدن رودخانهها و... و در نهایت کوچ پرستوها در بهار را برایمان توصیف میکرد؛ شعری که در کنار تصویری از طبیعت، پرستویی سیاهبال ترسیم شده بود و همه ما ابیاتی از این شعر را از حفظ هستیم:
«باز میآید پرستو نغمهخوان / باز میسازد در اینجا آشیان»
یک پرندهشناس در گفتوگو با همشهری میگوید:
پرستوها پیوند عاطفی با جفتشان دارند
برای آشنایی بیشتر با زندگی پرستوها گفتوگویی را با محمدعلی یکتانیک، کارشناس حیات وحش و پرندهشناس داشتهایم. او از خصوصیات رفتاری این پرنده به همشهری میگوید:
زندگی پرستوها چگونه است؟
پرستوها پرندگانی مهاجر، بهار و تابستانگذران هستند که معمولا چند روز مانده به عید وارد کشورمان میشوند و اغلب در شکاف بین سنگها، زیر شیروانیها، خانههای قدیمی و جاهایی که امنیت داشته باشند، با بزاق دهانشان و خاک آشیانه گلی میسازند و تا سالهای بعد نیز اگر لانههایشان تخریب نشود، از همین لانهها استفاده میکنند. تمام زندگی این پرندهها در پرواز جریان دارد؛ تغذیه و شکار حشرات، آب خوردن و حتی جفتگیری این نوع پرندهها در طی پرواز انجام میشود. پرستوها پیوند عاطفی قوی با جفتشان دارند و لانه خود را جفت نر و ماده با هم میسازند.
ارتباط این پرندهها با انسانها چگونه است؟
پرستوها پرندههای انساندوستی بوده و در نزدیکی انسانها خصوصا در جاهایی که آلودگی صوتی و... ندارند، لانهسازی میکنند. به علت حشرهخواربودن این پرنده، امکان سوءاستفاده انسان از این نوع پرنده وجود ندارد و افراد نمیتوانند مثل برخی پرندگان، پرستوها را در قفس نگهداری کنند. این پرندهها برای اکوسیستم هم بسیار مفید هستند چراکه با شکارکردن حشرات، مانع از آزاررساندن حشرات به انسانها میشوند. پرستوها در هنگام صبح و عصر هنگامیکه جریان هوای گرم شروع به بالا رفتن میکند، در آسمان پرواز کرده و حشرات را شکار میکنند و به همین دلیل نقش مفیدی در طبیعت دارند. با این وجود، آلودگی محیط روی زندگی پرستوها تاثیر زیادی میگذارد و اگر تعداد حشرات کم شود، این گروه پرنده دچار قحطی میشود.
در تهران چند نوع پرستو وجود دارد؟
ما در تهران پرستو نداریم، آنچه در تهران به نام پرستو شناخته میشود، پرندههایی با نام بادخورک هستند که عموم مردم از آنها با نام پرستو یا چلچله نام میبرند اما اینها پرستو نیستند و فقط به پرستوها شباهت دارند. این بادخورکها دارای بالهای بسیار بلند و پاهای کوتاه هستند که راهرفتن روی زمین را برای آنها مشکل میکند اما با همین پاها میتوانند به آشیانه خود تکیه زده و از جوجههایشان مراقبت کنند.
پرستو در ادبیات و فیلم
انتشارات پرستو: یکی از انتشارات مطرح ایران در قبل از انقلاب اسلامی، انتشارات پرستو بود. این انتشارات با آرم پرستو و سایز جیبی، مخاطبان خود را در دهههای 40 و 50 بهدست آورد. بیشتر کتابهای انتشارات پرستو، ادبی و عموما رمان بود.
پرستو در قاف: علیرضا قزوه، شاعر معاصر سفرنامه حج خود را با نام «پرستو در قاف» در سال87 منتشر کرد.
عشق پرستو : یکی از شخصیتهای داستان مصطفی مستور، نویسنده در کتاب «عشق و چیزهای دیگر» پرستوست. راوی داستان درباره پرستو میگوید: ... پرستو برای من مثل نان بود. مثل متفورمین و انسولین بود برای بیمار دیابتی. من نه فقط پرستو که هر چیز مربوط به او را هم دوست داشتم. پرهام، برادرش، را هم بیشتر از همه 12سالههای دنیا دوست داشتم. کفشهای پرستو و کیف او و چیزهای توی کیف او را هم دوست داشتم. جاکلیدی و نوع آدامسی که میخرید. ساعت مچیاش. انگشترها و دستبند نقرهایاش را. انگار چیزی از او ساطع میشد که اشیاء و آدمهایی را که در مسیر این تابش بودند، دوستداشتنی میکرد. کریم جوجو درست میگفت، پرستو برای من نان بود و دارو و البته آب و هوا و معنا.
پرستوهای عاشق: فریال بهزاد فیلم سینمایی «پرستوهای عاشق» را در سال89 تولید کرد. داستان این فیلم در ارتباط با جوان عاشقپیشهای است که بارها در زندگی خود در عشق ناکام مانده است.
پرستو در طب سنتی
در کتاب برهان قاطع، نوشته محمدحسین بنخلف برهان به تصحیح دکتر محمد معین از انتشارات امیرکبیر در خصوص اثری که پرستوها در طب سنتی دارند، آمده است: اگر بچه اول پرستو را بگیرند و شکم او را بشکافند، دو سنگریزه از شکم او برآید. یکی ساده و دیگری رنگی، این دو سنگ را اگر در پوست گوساله یا بزکوهی بپیچند و زیر بازوی مصروع ببندند و یا به گردنش آویزند، صرع از او برطرف شود. اگر سرگین پرستو (مدفوع) را در چشم کشند، سفیدی که در چشم افتاده باشد، ببرد و اگر سرگین او را با زهره گاو درآمیزند و بر موی طلایی کشند، بیهنگام سفید نشود.
«پرستو» نام 41هزار ایرانی
نام پرستو در آمارهای سازمان ثبت احوال کشور جزو نامهای پرطرفدار در خانوادههای ایرانی نیست تاجایی که جزو 50نام اولی که خانوادهها برای فرزندانشان انتخاب میکنند نیز قرار ندارد. براساس آمار سازمان ثبت احوال کشور 41هزار و 816خانواده تاکنون نام پرستو را برای فرزندانشان انتخاب کردهاند. مسئولان سازمان ثبت احوال کشور در پاسخ به روزنامه همشهری درخصوص اینکه آیا انتخاب این نام در ماه گذشته افزایش پیدا کرده است یا کاهش و اینکه زنانی با این نام برای تغییر اسمشان مراجعه کردهاند یا خیر، اعلام کردند بهدلیل کم بودن نامگذاری به این اسم، امکان استخراج این نام را ندارند و مشخص نیست در ماههای اخیر نام پرستو روی چه تعداد نوزاد گذاشته شده یا چه افرادی درخواست تعویض نام خود از پرستو بهنام دیگر را داشتهاند.
به قول پرستو: بهار آمد
پرستو پرندهای است که نامش از سوی شاعران زیاد مورد استفاده قرار گرفته است، برخی از این اشعار را می خوانید:
سعدی:
بهشت است این که من دیدم نه رخسار
کمند است آن که وی دارد نه گیسو
لبان لعل چون خون کبوتر
سواد زلف چون پر پرستو
فریدون مشیری:
با همین دیدگان اشکآلود
از همین روزن گشوده به دود
به پرستو، به گل، به سبزه، درود
سهراب سپهری:
بار دانش را از دوش پرستو به زمین بگذاریم
نام را باز ستانیم از ابر
مهدی اخوان ثالث:
خیز و بیا ناز پرستو بیا
ناز پرستوی سخنگو بیا
و یا :
بهار آن جاست، ها، آنک طلایه روشنش چون شعلهای در دود
بهار این جاست در دلهای ما، آوازهای ما
و پرواز پرستوها در آن دامان ابرآلود
هزاران کاروان از خوبتر پیغام و شیرینتر خبر پویان و گوش آشنا جویان
قیصر امینپور:
به چشم زمین: برفها آب شد!
به فکر کویر: آبشار آمده!
به ذهن کلاغان: زمستان گذشت!
به قول پرستو: بهار آمده!