صدیقه راسخی
زمانی که قرار بود آزمون تیزهوشان برگزار شود همه تلاشها این بود که بنفشه در این آزمون قبول شود و همه آماده بودند تا افتخار دیگری بر افتخارات فامیل بیفزایند! بنفشه اما دل به درس و آزمون نمیداد و به هر نحو ممکن از زیر بار درس و مشق فراری بود. اما او با هوش ذاتیاش در آزمون قبول و از اول راهنمایی وارد مدارس سمپاد شد و این همان نقطه شروع آسیب برای بنفشه و خانوادهاش بود؛ آسیبی که مسیر زندگی یک دختر باهوش را به کلی عوض کرد.
خواندن دروس مدرسه برای بنفشه لطفی نداشت تا جایی که مسئولان مدرسه شک کردند که آیا او واقعا باهوش است، پس آزمون مجددی از او گرفتند و مطمئن شدند که او باهوش است. با تشویقهای والدین و معلمان مدرسه هر طوری بود تا پایان مقطع راهنمایی به درسش ادامه داد اما بعد از آن تصمیم گرفت در رشته هنر درس بخواند؛ از او اصرار و از خانواده و معلمان انکار. خلاصه آنکه در رشته ریاضی درس خواند اما بعد هر چه کردند در هیچ آزمون دانشگاهی شرکت نکرد و یک هوش سرشار و ناب، به جای پرورشیافتن، تبدیل به ضدارزشی شد که از بنفشه دختری مغموم و گوشهگیر و ناکارآمد ساخت، بهگونهای که در 26سالگی حتی بنفشه باهوش در ردیف توانیابان قرار گرفت! دختری که جز حافظه عجیب و غریبش و ساخت پلهای ماکارانی که حاضر نیست به کسی نشانش دهد و از برکردن هزاران نکته ریز و درشت، از پس سادهترین امورش برنمیآید و همواره نیازمند حمایت و همراهی است. بنفشه دچار یک کسالت دائمی است و اکنون سالهاست کسی از حل سریع یک مسئله توسط او حیرت نمیکند و گویا او چیز زیادی برای عرضه ندارد. اغلب آشنایان و نزدیکان، بنفشه را جدی نمیگیرند و او سوژهای برای دستانداختن است. بنفشه آستانه رنجش بسیار پایینی دارد و به همین دلیل تعامل با دیگران برایش دشوار است و درحالیکه اصلا درونگرا و قادر به سرگرمکردن خود در محیط نیست. از آنجا که نمیخواهد یک دیوانه بهنظر برسد ترجیح میدهد ترمز خود را بکشد و کمتر حرف بزند اما چون دائم در حال تفسیر و تاویل پدیدههاست، نظرات اغلب دردسرسازی ارائه میکند که توسط جمع پذیرفته نمیشود و همین تفاوتها او را سرخوردهتر میکند. گاهی هم فکر میکند با یک اشاره ظریف همگان منظور او را میفهمند درحالیکه کمتر کسی است که مفاهیم مورد نظر او را بفهمد. حالا بنفشه یک 26ساله تنهاست که کمترین شباهت را در طول زندگی به همسالان خود داشته و دارد. میخواهد همهچیز را تغییر بدهد اما ارادهای در او نیست و از زندگی ساده هم بازمانده است! حقیقت تلخی است اما در واقع همانطور که چرخه تکامل، سرسختترین و مقاومترینها گونهها و نژادها را انتخاب میکند و نه زیباترینها و باهوشترینها را، عالم واقع هم عرصه درخشش آدمهای متوسط است و نه باهوشترینها!
روایت زندگی یک باهوش درکنشده
جهان عرصه درخشش متوسطهاست!
در همینه زمینه :