برای کشف، چه چیزی باقی مانده است؟
شاهین امین|دبیر ویژهنامه:
«الان فضا برای فیلمسازی همه مهیاست. مسئله و مشکلی از طرف دولت وجود ندارد و بیشتر افراد هم دارند فیلم میسازند. به هرحال به یک نکته هم توجه داشته باشید؛ اینکه یک مقدار این رفتن به گذشته و نوستالژی گذشته نباید این قدر شدید و عمیق باشد که ما از تقواییهای امروز غافل شویم. بالاخره این همه جوان خوب دارند فیلم میسازند. برای مثال افرادی الان در حال ساخت فیلم هستند که فیلم اولشان انبوهی سیمرغ گرفته است... .
ضمن احترام زیادی که همه ما باید نسبت به پیشکسوتان داشته باشیم و داریم و از هر امکانی برای فعالیت آنان استقبال میکنیم، این توجه نباید باعث شود که جوانها و استعدادهایمان را نادیده بگیریم؛ آن هم در زمانی که دارند فیلم میسازند و فیلمهای خیلی خوبی هم میسازند. واقعا بعضی از آنها خیلی خیلی بهتر از اساتید خودشان فیلم میسازند.» ابراهیم داروغهزاده، دبیر سیوششمین دوره جشنواره فیلم فجر در گفتوگوی خود با روزنامه همشهری اذعان داشته که باید فیلمسازان جوان و تازه از راه رسیده را باور کرد، به آنها بها داد وآنها را دید. اما سؤال این است جشنواره در دوره جدید خود چه تمهیدی اندیشیده و چه برنامهای برای دیده شدن این فیلمسازان تدارک دیدهاست تا اگر تقوایی، مهرجویی و بیضایی جدیدی بروز کرد، امکان معرفی و شناساندن خود را داشته باشد؟تا احیانا اگر استعدادی همچون عیاری و فرهادی جوان، در سینمای غبارآلود ما رخ نشان دادند، امکان تبدیل شدن به ستارهای درخشان را از کف ندهند.
مدیران جشنواره فیلم فجر گرچه در پانزده، شانزده دوره اخیر تمایل بسیاری به «جشن» گونه بودن این رویداد از خود بروز دادهاند و آن را دلیل تمایز و خاص بودنش شمردند، اما به هر شکل این رویداد وجه «جشنواره»ای هم دارد. خب به یقین همه میدانند از مهمترین وظایف هر جشنواره کوچک و بزرگ، محلی و بینالمللی کشف استعدادهای جدید و شناساندن آنها به سینما و سینمادوستان است؛ وظیفهای که در ادواری جشنواره فیلم فجر هم با شدت و ضعف آنرا به سرانجام رساندهاست.اما انگار بزرگترین جشنواره سینمایی کشور در سیوششمین دوره، با نمایش3فیلم اول در تنها بخش خود، این وظیفه را تا حد زیادی فراموش کرده یا در انتهای اولویتهای خود قرار داده است تا فاصلهاش با «جشنواره»گی بیشتر شود.
آقای داروغهزاده شما و سایر مدیران سازمان سینمایی چطور میخواهید از تقواییهای جدید حمایت کنید، درحالیکه حتی امکان دیده شدنشان را در جشنواره مسدود یا حداقل بهشدت محدود کردهاید؟ آقای داروغهزاده شاید جشنواره تک بخشی امسال، برای اغلب فیلمهای انتخاب شده ارزش افزوده و آورده خاصی نداشته باشد اما فیلمسازان جوان زیادی نیازمند دیده شدن در جشنواره، حتی در بخشهای جنبی هستند.
آیا مدیران سازمان سینمایی میتوانند تصور کنند اگر فیلمهایی مانند «برادرم خسرو»، «در دنیای تو ساعت چند است؟»، «من»، «ابد ویک روز» یا حتی «ایستاده در غبار» در جشنوارههای سالهای گذشته به نمایش درنمیآمدند و مورد توجه قرار نمیگرفتند، دچار چه سرنوشتی میشدند؟آیا مطرح شدن آن فیلمها و سازندگانشان زیانی برای سینمای ایران داشت؟
از سوی دیگر جلوگیری از نمایش فیلمهای با پروانه تولید ویدئویی چه حاصلی برای جشنواره فیلم فجر دارد؟ اگر سازوکار کهنهشده پروانه ساخت ویدئویی و سینمایی را هم بهدلیل ظرفیتهای محدود صنعتی و اقتصادی سینمای ایران بپذیریم، این سازوکار حداکثر برای عرصه نمایش است نه جشنواره که از مهمترین وظایفش باید کشف نگاههای نو باشد. واقعا نمایش فیلمهایی چون «روز مبادا»، «چهارشنبه» و«ائو» به زیان سینمای ایران بود یا منافاتی با اهداف جشنواره داشت؟ اگرچه نگارنده همیشه با کاهش فیلمهای بخش مسابقه اصلی جشنواره بهشدت موافق بوده و خواهد بود اما با شیوه جدید برگزاری جشنواره فیلم فجر و حذف دو بخش «نگاه نو» و «هنروتجربه»، دیگر آثار و استعدادهای زیادی برای کشف باقی نمیماند.آقای داروغهزاده با جشنواره تکبخشی بعید است بتوان از تقواییهای جدید حمایت کرد.