تخیل، لازمه کودکی است
محمدرضا شمس
نویسنده کتابهای کودکان و نوجوانان
یکی از معضلات جوامع عقبافتاده کودکی نکردن بچههاست. غیر از فقر اقتصادی، فقر فرهنگی نیز عاملی برای مبارزه با کودکی بچههاست. ناآگاهی از روانشناسی کودک، بزرگترها را وامیدارد بچهها را ترغیب و تشویق به کردار و رفتار بزرگسالان کنند. اظهار شادی و بروز رفتارهای کودکانه را نیز برنمیتابند و کودک مودب، کودک واقعگرا و بدون خنده و حتی لبخند است. چنین تفکری ادبیات کودک را ابزاری برای آموزش تلقی میکند و سعی در انتقال محفوظات به ذهن بچهها دارد.
اگر چنین روندی درست باشد باید پرسید پس جای بچگی و جایگاه آموزش و پرورش کجاست؟ اگر قرار باشد رفتار کودکان جدی و مصمم باشد و آنها درست مثل بزرگترها رفتار کنند، پس کجا باید به دنبال کودکی گشت؟ اگر بنا باشد ادبیات کودک و نوجوان صرفا کار آموزشی انجام دهد پس فلسفه وجودی نظام آموزش و پرورش در همه جوامع چه خواهد بود؟ واقعیت این است که مناسبترین رفتار برای کودکان رفتار کودکانه است و بهترین ادبیات برای آنها ادبیاتی است که عمر دوره کودکی را افزایش دهد، قوه تخیل بچهها را تقویت و گسترده کند، لحظههای آنها را سرشار از شادی و تفریح سازد و به این ترتیب جامعه آینده را پر از افرادی کند که خوب کودکی کردهاند و ذهن و روانی سلامت دارند. هیچ انسانی بدون بهرهمندی از کودکی شاد نمیتواند از بهداشت روان برخوردار باشد و وظیفه ادبیات کودکان بیش از هر چیز ایجاد فضای لازم برای تخیل کودکان است؛ چراکه تخیل، لازمه کودکی است و کودکانی که تخیل قدرتمندی داشته باشند آتیه درخشانی خواهند داشت.