محبوبیت و معروفیت
خشایار راد/بازیگر سینما و تلویزیون
شناختهشدن برای بیشتر آدمها خوشایند است. خیلیها از کودکی چنین آرزویی دارند؛ اینکه معروف شوند، همه درباره آنها صحبت کنند و آنها را بشناسند.
در اینکه چنین آرزویی خوب است یا بد، میتوان گفت که چرا باید بد باشد. یکی آرزو دارد زورمند و قوی باشد، یکی دوست دارد پولدار و ثروتمند باشد، یکی هم علاقه دارد عالم و دانشمند شود و این وسط بعضیها هم دوست دارند معروف باشند. اما چیزی که این آرزو یا بهتر است بگویم این تفکر را ممکن است ناپسند جلوه دهد، تلاش برای معروفشدن به هر قیمتی است. همانطور که به دستآوردن جاه و مال از هر طریقی درست نیست، معروف بودن هم با هر شیوهای مطلوب نیست.
نکتهای که معمولا در اینباره مورد غفلت قرار میگیرد این است که معروفبودن زمانی خوب است که با محبوببودن همراه باشد.
مردم خیلیها را میشناسند اما عده کسانی که مردم به آنها عشق میورزند، کمتر از تعداد آدمهای معروف است.
مردم ما با ریشههای تاریخی و فرهنگی خودشان، کسانی را دوست دارند که مثل خودشان باشند.
پیوند با مردم، دمخور بودن با آنان و رفتار به شیوهای که باب میل آنهاست، از عوامل مهم محبوبیت است.
ایرانیها از آدمهای محبوب و نجیب خوششان میآید، آدمهای مهربان و فروتن را دوست دارند و به آدمهای نوعدوست و فداکار عشق میورزند.
ای بسا کسی ماشین مدل بالا، چهره مقبول و مهارتهای فراوانی داشته باشد اما رفتارش با مردم طوری نباشد که کسی را جذب کند. به عکس ممکن است کسی تلاشی برای کسب موقعیتهای آنچنانی نکند اما بزرگترها را گرامی بدارد، در رفتار و کردارش عشق به مردم دیده شود و حرف و سخنش باادب و سنجیدگی همراه باشد. محبوبیت همواره مقدم بر معروفیت است.