سارقان خشن از 200زن و دختر سرقت کردند
دزدان خشن سوار بر موتور میشدند و از پاکدشت به تهران میآمدند تا دست به سرقت طلا و جواهرات زنان بزنند. خشونت این باند باعث شده که بسیاری از طعمههای آنها از وحشت این حادثه دچار مشکلات روحی شده و از ترس جرأت نکنند تنهایی به خیابان بروند. اعضای این گروه حتی کودکانی که همراه مادرشان بودند را تهدید میکردند و بعد از سرقت گردنبند، النگو و انگشترهای طلا متواری میشدند.
به گزارش همشهری، تحقیقات در این پرونده از اواخر سال96 با چند شکایت مشابه در پلیس پایتخت شروع شد. یکی از زنانی که به دام دزدان موتورسوار گرفتار شده بود به مأموران گفت: ظهر بود که سرویس مهدکودک، دختر 6سالهام را به خانه آورد. من نیز طبق معمول همیشه به مقابل ساختمان رفتم تا دخترم را تحویل بگیرم. وقتی دخترم از ماشین پیاده شد و سرویس مهدکودک رفت، ما وارد ساختمان شدیم اما هنگامی که میخواستم در را ببندم ناگهان فردی دست و پایش را روی در گذاشت و مانع بسته شدن آن شد. او پسری جوان و ناشناس بود که چاقو در دست داشت. مقابل در هم همدستش سوار بر موتور منتظرش بود.شاکی ادامه داد: مرد چاقوبهدست مرا به دیوار کوبید و چاقویی زیر گلویم گذاشت. دخترم وحشت کرده بود اما پیش از آنکه جیغ بکشد، مرد خشن دستانش را روی دهان او گذاشت و مرا تهدید کرد که اگر حرفی بزنم هم مرا میکشد و هم جان دخترم را میگیرد. او با تهدید هرچه طلا داشتم سرقت کرد و بعد در یک چشم برهمزدن ترک موتور همدستش نشست و هردو فرار کردند. پس از این حادثه دخترم بهشدت از لحاظ روحی دچار مشکل شده است. تا چند شب به هیچ عنوان نمیخوابید و با وجود اینکه من و پدرش در کنار او بودیم ترس در وجودش بود و میلرزید. خودم هم پس از این اتفاق دیگر جرأت نمیکنم بهتنهایی از خانه خارج شوم.
سرقتهای سریالی
با شروع تحقیقات پلیسی برای شناسایی دزدان خشن، چندین شکایت مشابه دیگر هم پیش روی تیم تحقیق قرار گرفت.
بررسی شکایتها نشان میداد که اعضای این باند بیشتر سرقتهایشان را در شرق تهران و هنگام ظهر انجام میدادند. آنها فقط زنان و دختران را به دام میانداختند و با گذاشتن چاقو روی گلویشان یا با ضرب و شتم و مشت و لگد زدن به آنها، طلاهایشان را سرقت میکردند.
زن دیگری که به دام سارقان افتاده بود در شکایت خود گفت: ظهر بود که در حال بازگشت به خانهام در شرق تهران بودم. 2سرنشین یک موتورسیکلت به سمت من آمدند و آدرسی پرسیدند. من از همهجا بیخبر شروع کردم به راهنماییشان اما ناگهان یکی از آنها از موتور پیاده شده و دهان مرا گرفت. پس از آن چاقویی زیرگلویم گذاشت و تهدید کرد که اگر صدایم دربیاید مرا میکشد. او گردنبند مرا کشید و بعد ترک موتور نشست و با همدستش فرار کرد.
دستگیری
تعداد شاکیان روزبهروز بیشتر میشد و مأموران با انجام چهرهنگاری موفق به شناسایی هر 4سارق سابقهدار شدند. در مرحله بعد پاتوقهای احتمالی آنها زیر نظر قرار گرفته و مخفیگاه اصلی آنها در پاکدشت شناسایی شد. به این ترتیب هر 4متهم در عملیاتی غافلگیرانه دستگیر شدند و برای تحقیق به دادسرای ویژه سرقت انتقال یافتند. آنها وقتی مقابل قاضی بهشتی بازپرس پرونده قرار گرفتند به سرقت از بیش از 200زن و دختر اقرار کردند و با دستور قاضی در اختیار مأموران اداره آگاهی تهران قرار گرفتند. تحقیقات برای شناسایی شاکیان و جرایم احتمالی دیگر از سوی این گروه ادامه دارد.