به یاد
پنجمین سالگرد فراق
پنجمین سالگرد فراق و فقدان دکتر حسن حبیبی فرا رسید؛ همسفر نیکاندیشی که 12بهمن آمد و 12 بهمن رفت. او البته حقوقدان بود و جامعهشناس و نیز نویسنده و محقق و مترجم و ادیب، با کارنامهای شاخص در حوزه مسئولیتها و مدیریتهای پس از انقلاب. اما در پنجمین سالگرد به وجه دیگری از شخصیت اجتماعی او اشاره میکنیم.
نشریات طنز گلآقایی، یکی از عرصههای ظهور و بروز این چهره دکتر حبیبی بود. او با آنکه در صدر هر دو دولت هاشمی و خاتمی، مسئولیت رسمی معاونت اول ریاست جمهوری کشور را برعهده داشت، نهتنها همه اعتبار سیاسی و مدیریتیاش را، روان و روشن، در قلمرو رسانههای طنز در اختیار اصحاب نقد قرار داد، بلکه همکاران میدانستند که او در واقع خود را سپر بلا کرده است تا به نیابت از کابینه دولت و قوه مجریه و حتی مجموعه قوای حاکمیت در کشور، هدف همیشگی نقادان نیرومند و طنزآوران توانای رسانههای کشور قرار گیرد.
آرشیو تاریخی طنز و نقد مطبوعاتی در جمهوری اسلامی ایران این ویژگی یا این امتیاز را به نام او ثبت و ضبط کرده است. خالقان و ناظران آثار پربار در حوزه طنز مکتوب و مصور دهههای 70 و 80، همواره شاهد بودهاند که زندهیاد حسن حبیبی، بیاعتنا به عناوین رسمی مدیریتیاش و بی آنکه بخواهد جایگاه علمیاش را یادآوری کند، حتی بار نقد و طنزی را هم که در حقیقت معطوف و مربوط به دیگران بود، خود بر دوش میکشید تا شاید ترس و تردید همکاران سیاسی و اداریاش در مناصب و مراتب پایینتر و بالاتر، نسبت به مقوله طنز و مقاله نقد، واقعا کاهش یابد و حتی شهامت تحمل و تایید این ضرورت حیاتی در ذهن و زبان آنان افزون شود. او امیدوار بود که خلق و خوی حسن و گفتار و رفتار حبیبانه، در مواجهه با طنزپردازان و انتقادکنندگان و به طور کلی رسانههای کشور، الگوی سایر مسئولان و مدیران جامعه نیز باشد. او مقام مواجهه همدلانه و همکارانه با اصحاب قول و قلم و اهلیت فکر و فرهنگ و اهل درک و درد را بر مقام رسمی اداری ترجیح میداد و بدون هیچ اکراه و تصنعی این احساس خوشایند را در دل داشت که نام و نشان و حتی چشم و چهره خود را دستخوش طنز مکرر و نقد مصور میدید. البته قابل انکار نیست که شیوه مرضیه و منصفانه سردبیران و نویسندگان و شاعران و کاریکاتوریستهای فرهیخته نشریات گلآقا و به عبارت دیگر طعن و طیب نجیبانه و ادیبانه یاران اهل توفیق در این حوزه از طنز و نقد هنرمندانه انصافا به سهم خودش تاثیری تدریجی و تربیتی داشت در پیافکنی و پرورش چنین روحیه پذیرشگرانهای در میان مسئولان منصفی که از مشی و مرام حسنه و حبیبانه امثال دکتر حسن حبیبی کم و بیش الهام میگرفتند. ظرفیت و وسعت نظر و شرح صدر صبورانهای که او با پایداری و پایمردی صادقانهاش در مواجهه با پدیده حساسیتبرانگیز طنز و طعنه یکتنه نشان میداد، تدریجا برخی از بقیهالسیف میدان سیاست و دیانت رسمی را تشویق و ترغیب کرد تا طنز را تلنگر تفکر و تامل بدانند نه موجب تهمت و تمسخر و توهین یا بستر تفسیق و تکفیر و ارتداد. و آن را بیشتر تحمل کرده، بر آن کمتر تحمیل کنند.
یاد دکتر حسن حبیبی به خیر باد که خود او نیز با توانمندی در خلق شعر و نثر طنزطلبانهاش و همقدمی و همقلمی با این هنر ظریف و لطیف، طنزپردازان را در طی این طریق پرفرازونشیب حتیالامکان یاری میکرد تا به رأیالعین ببینند که او با وجود هر عیب و حسن یا خطا و خدمت ممکن در کارنامه حیات اجتماعیاش، خود را پیش و بیش از آنکه عضو کابینه دولتمردان و سیاستمداران تلقی کند، یکی از اعضای هیات تحریریهای میداند که رسانه فکر و علم و هنر و اخلاق و معنویتاند.
با این زبان حال:
غیر از هنر که تاج سر آفرینش است
بنیاد هیچ سلطنتی پایدار نیست
روانش شاد و یادش هماره زنده باد. اکنون برای شادشدن روانش و زندهنگهداشتن نام و نشانش، در گردهمایی خانوادگی و غیررسمی روز پنجشنبه 12 بهمن 96 (ساعت 15) بر مزارش حاضر میشویم و مثل همیشه بر اساس خواسته خود آن نیکمرد، هزینه مراسم را به موسسه خیریه معلولین کهریزک تقدیم میکنیم.