مدرسه ملی سینمای ایران منحل شد
جبر انحلال
مسعود میر/روزنامهنگار
دولت یازدهم با هزار امید روی کار آمده و زلزله تغییرات خوشحالکننده در سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به خوشنشینی حجتالله ایوبی در اتاق آبیرنگ ساختمان کهنه خیابان کمالالملک رسیده است. آبانماه همان سال طرح تأسیس مدرسه ملی سینمای ایران مطرح و تصمیم گرفته شد دفتر مطالعات، توسعه دانش و مهارتهای سینمایی، مطالعات و رایزنیهای لازم را جهت راهاندازی مدرسه به انجام برساند. بهار 1393شورای سیاستگذاری و برنامهریزی مدرسه تشکیل جلسه داد. 24دیماه همان سال نخستین نشست هیأت امنای مدرسه ملی سینمای ایران با حضور ناصر تقوایی، مجید مجیدی، لیلا حاتمی، مجتبی راعی، یونس شکرخواه، محمدباقر قهرمانی، حجتالله ایوبی، مجید شیخانصاری و مدیرعامل بنیاد فارابی تشکیل و با انتخاب هیأت مدیره در این جلسه، مدرسه ملی سینمای ایران روز ۲۴ اسفند ۱۳۹۳ رسماً آغاز بهکار کرد؛ مدرسهای که از سال گذشته زمزمه ادغام آن به بهانه طرح کوچکسازی ساختار اداری سازمان سینمایی توسط رئیس جدید سازمان به گوش رسید و حالا رسما منحل شده است.
مأموریت منحله
شکلگیری مدرسه سینما بر مبنای کشف استعدادها و پرورش آنها بود. بعد از رفتن حجتالله ایوبی از سازمان سینمایی و آمدن محمدمهدی حیدریان، حیات مدرسه با چرخشی ویژه ادامه یافت. در دوره جدید قرار بر این شد که در کنار بحث توانمندسازی دانشجویان برای ورود به کسب و کار سینما، دانش اعضای صنوف مختلف سینما هم ارتقا یابد و همین هدف جان تازهای به کالبد مدرسه سینما دمید. حیدریان در تلاش بود تا مشکلاتی را که بر سر اداره مدرسه ملی سینما دارد، مدیریت کند. بحث اولیه این بود که جذب دانشجو مانند بسیاری دیگر از مدارس ملی سینما در دنیا در ایران با توفیق همراه نشده بود. مشکلات انتخاب و گزینش دانشجو در همان دوره ایوبی سبب شده بود که بهرغم فعالیت استادان درجه یک سینما نتیجه کار چندان راضیکننده نباشد. در دوره مهندس حیدریان هم علاوه بر این تجربه تلخ جذب دانشجو، آوار گلایههای آموزشگاههای خصوصی سینمایی و مراکز آموزش عالی حوزه سینما هم مشکلات بسیاری برای ادامه کار مدرسه بهوجود آورده بود. مدیریت وقت سازمان سینمایی تلاش میکرد مرزبندیهای مدرسه سینما با دیگر مراکز آموزشی را کاملا مشخص کند و با تمرکز بر بحث اعتلای سواد اعضای صنوف، مدرسه ملی سینما را به مرکز آموزشی صنوف سینما بدلکند نه شناسایی و تربیت دانشجویانی که آینده سینمای ایران را به افقهای روشن پیوند دهند. این هدف هر چند با نفس هدف تاسیس مدرسه ملی تفاوت داشت اما لااقل کارکردی درونسازمانی و مبتنی بر آموزش را تبیین میکرد. اینکه موزه سینما بخواهد برای کارکنان خود دوره آموزشی موزهداری نوین هنری برگزار کند یا انجمن سینمادارها کلاسهای آموزشی درباره نظام نمایش فیلم را برای اعضایش درنظر بگیرد و مدرسه سینما متولی این آموزش شود موضوع بدی نبود. حسین انتظامی و همکارانش در دوره جدید فعالیت سازمان سینمایی اما ظاهرا علاقهای به این سلسله فعالیتها نداشتند و خیلی زود ادامه کار مدرسه ملی سینمای ایران به بنبست انحلال رسید.
چطور شد که اینطور شد؟
«از یک سو در دانشکدههای سینمایی کشور بهخاطر مشکل بودجه هنوز دروسی مانند جلوههای بصری پای تخته تدریس میشوند و از سویی دیگر سینماگران ما بهدلیل عدمفرصت کافی نمیتوانند به دانشگاه بروند و علم روز را کسب کنند. در این بحبوحه مدرسه ملی سینما یک امکان خوب در اختیار این دو طیف قرار میداد که در کنار متخصصها آموزش ببینند. مشکلات مالی سازمان سینمایی، عدمهمراهی خانه سینما در موضوع آموزش صنوف و بیتوجهی به موضوع کارگروه مشترک خانه سینما و مدرسه ملی سینما برای نیازسنجی آموزش و پژوهشهای خانه سینما به مجریگری مدرسه سبب شد وضعیت فعلی ایجاد شود.» این حرفهای مجید کیانیان، مدیر پژوهش مدرسه ملی سینماست. او به همشهری میگوید: «زیرساختهای مدرسه ملی سینما برای اجرای روش آموزشی مشابه سایر مدارس ملی سینما در دنیا سازگار نبود و از طرفی مثلا در یک دوره آموزشی با حضور استادان درجه یک سینما هیچ توافقی درباره همکاری حاصل نمیشد. موضوع گزینش دانشجو در مقطع اول فعالیت مدرسه هم معضل بزرگی بود چون اشتباه استراتژیک در انتخاب مسئول گزینش استعدادها سبب شده بود بعضی از دانشجویان برای شرکت در چنین دوره حرفهای و مهمی اصلا صلاحیت نداشته باشند. با این همه مدرسه ملی دو دوره بلندمدت آموزشی را از بدو تاسیس تا سال گذشته به سرانجام رساند؛ یکی دوره 2ساله فیلمسازی که 20فارغالتحصیل داشت و دیگری دوره 9ماهه مطالعات فیلم که با حضور 30استاد خارجی در 270ساعت آموزش برای 35نفر برگزار شد.»
معضلی به نام اثبات ضرورت وجودی
کیانیان وضعیت فعلی مدرسه ملی سینما را که سازمان سینمایی از بهمن گذشته با پرسنلش تسویه حساب کرده ناشی از عدمتوانایی متولیانش در اثبات ضرورت وجودی آن میداند و توضیح میدهد:«مدرسه ملی حدود 4میلیارد تومان بودجه سالانه داشته که مبلغ ناچیزی است و انحلال با شعار اولیه ادغام و کوچکسازی حرف بیربطی بهنظر میرسد. مشکل این است که کاری که در مدرسه ملی سینما انجام میشد در معاونت توسعه سازمان سینمایی هم به شکلی دیگر در حال انجام بود و امور آموزشی و پژوهشی سازمان سینمایی در دفاتر دیگری هم برنامهریزی میشد و بودجه میگرفت. جالب اینجاست که در زمستان گذشته هم توافق شد مدرسه ملی سینما برای انجمن سینمای جوان، مرکز گسترش مستند و حتی بنیاد فارابی امور آموزشی مرتبط را تدارک ببیند و به انجام برساند اما حالا همهچیز تمام شده است، مدرسه منحل شده و پرسنلی که در روزهای آخر به 20نفر تقلیل یافته بودند، تسویه شدهاند.»
زنگ آخر: تعطیلی
مدرسه ملی سینما به گواه آمار و ارقام متولی 6000ساعت آموزش تخصصی، تهیه 60جلد گزارش علمی برای اصناف، پژوهشگران، دانشجویان، مدیران و علاقهمندان به سینما، چاپ 6جلد کتاب سینمایی و از همه مهمتر تربیت سینماگر حرفهای و تحصیلکرده برای سینمایی که مشکلاتش از فیلمنامه و تولید تا ساخت و پخش حیرتانگیز است به پایان راه رسید.