3 روایت از استعفای وزیر آموزش و پرورش
بطحایی از دولت رفت
فهیمه طباطبایی/ خبرنگار
در بین اتفاقات ریز و درشت چند هفته اخیر که نفس مخاطبان را از تعجب و استرس بند آورده بود و با ماجرای قتل میترا استاد توسط محمدعلی نجفی به اوج خود رسید، استعفای سیدمحمد بطحایی، وزیر آموزش و پرورش غیرقابلانتظارترین خبری بود که میشد در تعطیلات اخیر شنید؛ اتفاقی که از بطحایی بهعنوان شخصی که همیشه سعی داشت با لبخندی از کنار مسائل و مصایب عبور کند، عجیب بهنظر میرسد. اما او استعفا داد و رئیسجمهور نیز بدون هیچ خواهش، اصرار و تلاشی برای منصرفکردنش، آن را پذیرفت.
3روایت متفاوت درباره استعفای او وجود دارد؛ اولی روایتی است که مشاوران او در توییتر و گروههای خبری منتشر کردهاند. آنها میگویند که بطحایی بهخاطر عدمحمایت دولت از طرح رتبهبندی معلمان استعفا داده است و او حاضر نشده بیش از این ظلم و جفا در حق معلمان را طاقت بیاورد. سیدصادق حسینی، یکی از مشاوران او و از نزدیکان سیدسبحان بطحایی، پسر معروف آقای وزیر در توییتر خود نوشته است: «عدمحمایت دولت از رتبهبندی معلمان و پرداخت معوقات فرهنگیان از دلایل اصلی استعفای سیدمحمد بطحایی است.»
دومین روایت را سایت اطلاعرسانی دولت و سخنگوی تازه منصوبشده آن یعنی علی ربیعی نقل کردهاند. روایت آنها اینگونه است که وزیر آموزش و پرورش سودای نشستن بر صندلی مجلس را در سر داشته و به همینخاطر خواهان جدایی از دولت بوده است. علی ربیعی در گفتوگو با خبر سیما گفته: «آقای بطحایی روز شنبه در نامهای به رئیسجمهور اطلاع داده که قصد کاندیداتوری در انتخابات مجلس را دارد و از این جهت خواسته که آقای روحانی با استعفای وی موافقت کند.» ربیعی تأکید کرده که همه گمانهزنیهای مختلف درباره استعفای آقای بطحایی را شنیده ولی سخنان او عین واقعیت است و چیزی جز آن نیست. در انتها هم برای اینکه روایت مطرحشده از سوی اطرافیان بطحایی را خنثی کند، تأکید کرده که رئیسجمهور 2هزار میلیارد برای طرح رتبهبندی معلمان درنظر گرفته و تأکید کرده که این طرح بهزودی اجرا شود. روایت سوم که غیررسمی است و بیشتر توسط کارمندان وزارت آموزش و پرورش و برخی مدیران آن در تلگرام و توییتر نقل شد، حاکی از آن است که پخششدن موسیقی خواننده آنور آبی در مدارس و انتشار فیلمهای مختلفی از موسیقی دانشآموزان در مدارس بالاخره کار دست بطحایی داد و فشار زیاد اصولگرایان مجلس باعث شد که قبل از استیضاح در صحن علنی، خود استعفا دهد.
اما برخی منابع آگاه در داخل وزارت آموزش و پرورش میگویند که روایت اول با کمی پس و پیش درستتر است. «آقای بطحایی بهخاطر طرح رتبهبندی معلمان تحت فشار زیادی قرار داشت. از یک طرف معلمان در طول یک سالونیم گذشته فشارهای زیادی به وی برای اجرای این طرح وارد میکردند و از طرف دیگر دولت در بودجه انقباضی 98 منابع کافیای را برای اجرای این طرح پیشبینی نکرده بود. ظاهرا ایشان به پیشنهاد یکی از اعضای هیأت دولت که از نزدیکان رئیسجمهور هم هست، دست به استعفا میزند تا شاید با این کار بتواند رئیسجمهور را قانع به اختصاص بودجه کند و بدینترتیب عزم خود را در اینباره به نمایندگان مجلس و معلمان منتقد هم نشان دهد اما رئیسجمهور به جای اختصاص بودجه، استعفای بطحایی را میپذیرد
جدایی بطحایی از وزارت آموزش و پرورش در حالی رقم خورد که او در تمام دوره مدیریتش تلاش کرد دل تمام منتقدان و مخالفان خود را به دست آورد تا راههای استیضاح و برکناری را ببندد. او طبق خواسته برخی نمایندگان مجلس، مدیران آموزش و پرورش استانهای مختلف را عزل و نصب میکرد. به هر حال، بطحایی از آنجا که انتظار نمیرفت عزل شد و حالا گزینههای دیگری برای این وزارتخانه مطرحاند؛ از مجتبی زینیوند، رئیس سازمان مدارس غیردولتی گرفته تا نوید ادهم، دبیر شورایعالی آموزش و پرورش. اما همه حرف فرهنگیان در 2روز گذشته یک چیز است؛ کسی بر صندلی وزارت تکیه بزند که بتواند در دولت و مجلس برای خواسته آنها چانهزنی کند و حقوق عقبمانده آنها مانند مطالبات بازنشستگی و صندوق ذخیره فرهنگیان را تحقق بخشد.