ایوب؛ نقاش فراموششده خانواده امدادیان
نقاشیهای ایوب امدادیان در گفتوگو با مرتضی گودرزی
مرتضی کاردر/روزنامه نگار
مرتضی گودرزی (دیباج) یکی از تحلیلگران هنرهای تجسمی معاصر است. نام او بیشتر با هنرهای تجسمی عصر انقلاب پیوند خورده و یکی از تاریخنگارانی است که به تحلیل هنر دوره انقلاب پرداخته است. هنر مدرن، تاریخ تطبیقی هنر در چهار جلد، هنر انقلاب و.... از جمله کتابهای او است. بیانیه نمایشگاه نقاشیهای دیده نشده دهه50 از کتاب هنر انقلاب انتخاب شده است. با مرتضی گودرزی درباره آثار ایوب امدادیان گفتوگو کردهایم.
نقاشیهای ایوب امدادیان به نقاشیهایی که در سالهای انقلاب خلق شدهاند بسیار نزدیک است. اما تاکنون به آثار ایشان کمتر توجه شده است.
بهطور طبیعی نقاشیهایی که در سالهای منتهی به انقلاب و سالهای پس از انقلاب شکل گرفتهاند به هم نزدیکاند. نزدیکی این نقاشیها فارغ از تأثیرپذیریهایی که ممکن است نقاشان از یکدیگر داشته باشند، به ویژگیهای هنر انقلاب برمیگردد.
ایوب امدادیان یکی از نخستین هنرمندان جریانی است که بعدها به هنر انقلاب موسوم شد. ارزش کارهای ایشان به این است که خیلی از این کارها در سالهای آغازین دهه 50 خلق شده است، یعنی زمانی که هنوز هنری که از آن بهعنوان هنر انقلاب صحبت میکنیم شکل نگرفته بود. او یکی از آغازگران جریان نقاشی انقلاب است.
بیتوجهی تحلیلگران به آثار ایوب امدادیان بیشتر از سر جفای جامعه هنری است. معمولا ما به نقاشانی که کار خود را میکنند و ادعایی ندارند کمتر توجه میکنیم.
شما از معدود کسانی هستید که در کتاب هنر انقلاب به کارهای ایوب امدادیان توجه کردید.
بله، بدون آنکه ایشان را ببینم و از نزدیک بشناسم کارهایشان را دیده بودم و برایم جالب بود و وظیفه داشتم بهعنوان کسی که کتاب هنر انقلاب را مینویسد حق او را به اندازه خودم ادا کنم. دیروز هم به نمایشگاه آمدم و ایشان را برای نخستین بار دیدم.
بهعنوان تاریخنگار و تحلیلگر هنر انقلاب چه ویژگیهای مشترکی را میان آثار نقاشان در سالهای انقلاب بازشناسی کردهاید؟
وقتی آثار دهه50 به این سو را میبینیم متوجه میشویم که اکثر این آثار برای توده مردم کار شده است نه برای مخاطب خاص. بیشتر آثار فیگوراتیو هستند و مردم عادی برای درک آنها نیاز به جستوجو و تأمل ندارند. نقاشیها روایت دیگری است از آنچه مردم در خیابانها میدیدند. هنری است که سعی میکند بیشترین ارتباط را با عموم مردم برقرار کند. وجه اکسپرسیونیستی در آثار نقاشان زیاد است با نمادهایی که برای مردم عادی قابل درک باشد. این ویژگیها را در کارهای همه نقاشان سالهای انقلاب مثل هانیبال الخاص، سیروس مقدم ، کاظم چلیپا ، نصرتالله مسلمیان و... میبینیم.
اما هنر انقلاب در سالهای اخیر قدری فراموش شده است و کمتر در تحلیلها به آن توجه میشود.
هنر انقلاب از این جهت ارزشمند است که مردمی، خودجوش و شیرین بوده و با مردم، همراه شده بود. بیشتر هنرمندان انقلاب از طبقه ضعیف جامعه شکل گرفتند و با انگاره همراهی با انقلاب و ارزشها و شعارهای انقلابی به میدان آمدند. عدالت، یکپارچگی، رفاه، عزت و ظلمستیزی از ارزشهایی بود که مردم و نقاشان با آن همراهی کردند. تغییر آرمانها، ارزشها، نامهربانیها و بیمهریهایی که به این هنرمندان صورت گرفت سبب شد که بعدها هنرمندان انقلاب از همراهی با هنر انقلاب دست بکشند و از دورهای به بعد هنر انقلاب بهعنوان یک جریان هنری ظهور و بروزی ندارد.
ایوب امدادیان از آغازگران جریان نقاشی انقلاب است
از دیروز نمایشگاهی از آثار ایوب امدادیان با عنوان «نقاشیهای دیده نشده دهه 50» در گالری هور برپا شده است. خانواده امدادیان از خانوادههای تأثیرگذار در هنرهای تجسمی ایران محسوب میشوند. خانواده امدادیان را در کنار خانواده پتگر باید بخشی از تاریخ هنرهای تجسمی ایران دانست. نمایشگاه ایوب امدادیان را بهانه کردیم تا قدری به خانواده خلوتگزیده امدادیان و نقششان در هنر معاصر ایران بپردازیم. مرتضی گودرزی دیباج هم درگفتوگو با همشهری از ارزش و اهمیت نقاشیهای دهه 50 ایوب امدادیان سخن گفته است.
ریشه در طبیعت
خانواده امدادیان در هنر معاصر ایران جایگاهی یگانه دارد. خانوادهای که چند دهه است در هنر معاصر ایران آرام و بیحاشیه کارشان را میکنند اما حضوری جدی و انکارناپذیر دارند. کارنامه این خانواده مجموعهای پربرگ و بار است از نقاشی و گرافیک تا مجسمهسازی و تدریس و گالریداری و....
از میان 12 فرزند خانواده امدادیان 5 نفر بهکار هنری مشغول بودهاند: داوود، یعقوب، ایوب، سعید، فاطمه. هر کدام از اعضای این خانواده سبک و سیاق متفاوتی را در نقاشی دنبال کردهاند. هرچند که آثارشان ریشه در طبیعت دارد و هر کدام به نوعی طبیعتگرا محسوب میشوند.
داوود امدادیان1383- 1323
برادر هنرمند بزرگ خانواده. پس از تحصیل در دانشگده هنرهای زیبای تهران در سال 1354به فرانسه رفت و هرگز به ایران بازنگشت. او در سال 1383درگذشت و در گورستان پرلاشز به خاک سپرده شد. درخت، دستمایه اصلی او برای خلق نقاشی است. درختهایی که در دورههایی به نوعی انتزاع نقاشانه نزدیک شدهاند و در دورهای به نقاشیهای امسپرسیونستی شبیه میشود، با رنگهایی که از آن خود او است. او یکی از معدود هنرمندان ایرانی است که آثارش در زمان حیات او در موزه لوور به نمایش درآمدهاند.
یعقوب امدادیان 1327
یـعـقـوب امـدادیـان شناختهشدهترین عضو خانواده است. نقاشی که پس از دورههای گوناگون در نقاشی اکنون به نوعی نقاشی انتزاعی غیر انتزاعی رسیده است؛ انتزاعی طبیعتگرایانه بر بومهای بزرگی که جزئیاتی در بالای نقاشیها دیده میشود. او خود گفته که چنین فرمی را از مینیاتور ایرانی الهام گرفته است. فرم مربع در نقاشیهای او بسیار تکرار میشود. یعقوب امدادیان در دهههای 60 و 70 کارشناس موزه هنرهای معاصر تهران بود.
او از سال 1384گالری هور را به راه انداخت که تا امروز میزبان آثار نقاشان بسیاری بوده است. هنرجویان زیادی در کارگاههای او نقاشی آموختهاند.
ایوب امدادیان 1329
دوره نخست آثار او فیگوراتیو است. نقاشیهای ساده با بزرگنماییها و نمادهایی که بعدها به نمونههای نقاشی نقاشان انقلابی تبدیل شد. در دورههای بعد او به نقاشی از منظرههای طبیعی و طبیعت بیجان روی آورد.
سعید امدادیان 1332
عضو دیگر خانواده امدادیان که به نقاشـی و تدریس نقاشـی مشـغـول است. او عـلاوه بر نقاشـی تجربه کار با سفال و سرامیک را نیز دارد. بسیاری از آثار او نقاشیهایی است که در مرز میان طبیعتگرایی و امپرسیونیسم قدم میزند.
فاطمه امدادیان 1334
از سالهای میانی دهه 60 بهطور بسیار جدی و حرفهای به مجسمهسازی روی آورد. مجسمههای چوبی فاطمه امدادیان وجه تمایز او در میان مجسمهسازان معاصر است؛ چه آنها که شکل فیگوراتیو دارند و چه آنها که انتزاعیترند.