عرصههای تجدیدحیات برای اسطورهها
محمدعلی علومی
نویسنده و اسطورهشناس
تجدید حیات اسطورهها از آن رو همواره در مباحث مربوط به باورهای کهن مطرح میشود که میتواند پاسخ بسیاری از پرسشها را در پی داشته باشد. اگر بپذیریم اسطورهها و باورهای اساطیری در ارتباط با ناشناختهها و در نبود یافتههای علمی شکل میگیرند، وجود صورتهایی از آنها در روزگار ما اعجابآور و شگفتانگیز است. بشر امروز گستره تحقیقات و یافتههای علمی را در همه سطوح درمییابد و از تغییرات آب و هوا گرفته تا خواص و تأثیرات انواع مواد غذایی و همینطور پیشبینیهای زیستمحیطی و... برای او قابل ارجاع و در دسترس است. به این ترتیب نمیتوان در او باورهایی ایجاد کرد که منشأ علمی ندارند؛ بنابراین اگر ردپای اسطورهها را همچنان میبینیم باید در پی عاملی باشیم که با تجدیدحیات اسطورهها در ارتباط باشد و بودن و ادامه آنها را ممکن سازد. سینما و هر هنر دیگری که با تخیل و تصور همراه است، میتواند عاملی برای حیات مجدد اسطورهها تلقی شود. روایتهای سینما این قابلیت را دارندکه چندوجهی و لایهدار باشند و در بطن خود ذهنیتهایی را ایجاد کنند، انتقال دهند و حتی عینیت ببخشند. در عین حال تأویل و تعبیر بسیاری از حکایتها که در قالب تصویر عرضه میشوند، راه را برای ظهور و بروز نمادهای کهن هموار میکند. صرفنظر از اینها همواره هنر و بهویژه هنرهای تصویری به مثابه پلی میان گذشته و اکنون تصور شدهاند؛ از این رو در سینما همانقدر که پرداختن به اسطورههای کهن ممکن است، پیگیری موضوعات دیگر با نگاهی به اسطورها نیز امکانپذیر است؛ گرچه نوع دوم یعنی درونمایه اساطیری در فیلمها رایجتر و بیشتر است. نکته جالب در این میان این است که با افزایش توانایی و دانش بشر، اسطورهها هم شکل علمیتری به خود میگیرند تا وجودشان توجیهپذیر باشد.