پرونده محمدعلی نجفی و قتل همسر دوم او افکار عمومی را در بهت و حیرتی بیسابقه فرو برده است. درحالیکه همه با کنجکاوی اخبار مربوط به این حادثه را دنبال میکنند، خبرنگاران تلاش میکنند با همکاری پلیس و دستگاه قضایی زوایای پنهان این پرونده جنجالی را روشن و پاسخهای مستندی برای سؤالهای افکار عمومی ارائه دهند. رسیدن به این هدف اما با سختیهای فراوانی روبهروست. تا جایی که گاهی خبرنگاران و حادثهنویسان حتی ممکن است مورد انتقاد و توهین افراد مختلف قرار بگیرند. درست مثل ماجرایی که در پرونده قتل میترا استاد رخ داد و مصاحبه خبرنگاران با متهم پرونده، مورد انتقاد عدهای قرار گرفت. اما آیا خبرنگاران که با اطلاعرسانی شفاف مانع ایجاد شایعات شدهاند مرتکب اشتباه شدهاند؟ چطور باید به چنین پروندههایی در رسانهها پرداخت؟
جوگیر نشویم
مسعود ابراهیمی، مدیرمسئول سایت رکنا از خبرنگاران پیشکسوت حوزه حوادث است که در طول سالهای گذشته اخبار پروندههای جنجالی زیادی را پوشش داده است؛ از پرونده ناصر محمدخانی گرفته تا غلامحسین کرباسچی. او میگوید: «در سالهای گذشته کم نبودند چهرههای مشهوری که به اتهام قتل محاکمه شدهاند. نمونه بارز آن پرونده ناصر محمدخانی یا پرونده جلالالدین فارسی بود که مرتکب قتل شده بود. یادم میآید در جلسه رسیدگی به پرونده جلالالدین فارسی او کت و شلوار پوشیده بود و من بهطور مخفیانه در جلسه دادگاه توانستم یک عکس تار از او بگیرم که همان عکس بهعنوان تنها عکس دادگاه منتشر شد و واکنشهای زیادی داشت. عدهای گفتند که چرا او را با کت و شلوار آوردهاند؟ یا اینکه در پرونده کرباسچی همه با او گفتوگو میکردند و هیچ مشکلی هم وجود نداشت.» او ادامه میدهد: «متأسفانه در پرونده آقای نجفی برخی افراد به نوعی جوگیر شده و به حادثهنویسان تاختهاند که چرا مثلا برای مصاحبه دور آقای نجفی جمع شدهاند و این کار بهنوعی توهین به آقای نجفی است. در پاسخ باید گفت که اگر بین یک فرد بیسواد که مرتکب قتل شده با یک نخبه علمی تفاوت قائل نباشیم اشتباه کردهایم. چراکه همین تفاوتهاست که در پرونده آقای نجفی باعث شده حساسیتها بیشتر شود و مردم با کنجکاوی بیشتری اخبار مربوط به این پرونده را دنبال کنند.» در پروندههای جنجالی معمولا بازار شایعات داغ است و ابراهیمی معتقد است تنها اطلاعرسانی شفاف است که جلوی شایعات را میگیرد. او میگوید: «اگر رسانهها بهخصوص خبرنگاران حوادث با حساسیت خبرهای این پرونده را پیگیری و منتشر نمیکردند شایعههای زیادی ایجاد میشد. با اطمینان میگویم که خبرنگاران در این پرونده رسالتشان را بهخوبی انجام دادند.» او با اشاره به عکس مصاحبه خبرنگاران با نجفی در دادسرای جنایی تهران میگوید: «در دادسرای امور جنایی هیچ محلی بهعنوان اتاق کنفرانس که در آنجا با متهم گفتوگو شود وجود ندارد و اساسا این کار رسم نیست و معمولا در فرصتی کوتاه در اتاق بازپرس یا حتی در راهرو با متهم مصاحبه میشود. چنین گفتوگوهایی مسائلی عادی و طبیعی است که هر روز در حوزه حوادث اتفاق میافتد اما برای بقیه افراد چون در بزنگاهها پیگیر اخبار حوادث میشوند کمی عجیب بهنظر میرسد. نکته دیگر اینکه گفته شده باید برای انتشار تصویر و صحبتهای متهم مجوز داشت. باید توجه کرد که مجوز را بازپرس پرونده صادر کرده که اجازه داده خبرنگاران وارد شوند و از سوی دیگر خود آقای نجفی وقتی متوجه شد که خبرنگاران از صبح برای مصاحبه با ایشان منتظر ماندهاند گفت که میخواهد مصاحبه کند و این دو نکته معتبرترین مجوز است.»
متهم حق سکوت دارد
بعضی متهمان برای گفتوگو با خبرنگاران راغب هستند و بعضی دیگر تمایلی به مصاحبه ندارند. اما در این پرونده نجفی تمایل به مصاحبه داشت. علیرضا رحیمینژاد، دبیر گروه حوادث روزنامه شرق به حق سکوت متهم معتقد است و میگوید: «متهم حق دارد در برابر خبرنگاران صحبت یا سکوت کند. در این پرونده هم آقای نجفی خودش تمایل داشت که صحبت کند و در برابر خبرنگاران قرار گرفت و مصاحبه کرد. حالا در این بین افرادی که به خبرنگاران توهین کردند افرادی هستند که بیشتر درپی گرفتن ماهی از آب گلآلود هستند و میخواهند خودشان را مطرح کنند. این افراد اطلاع چندانی از خبرنگاری در حوزه حوادث ندارند.» رحیمینژاد ادامه میدهد:« نجفی مثل همه متهمان حقوقی دارد که باید رعایت شود. هرچند فرقی بین او و بقیه متهمان وجود ندارد اما آنچه حساسیت ایجاد میکند شهرت وی است. هر فردی با هر جایگاهی ممکن است در شرایط فشار و سختی کنترل خود را از دست بدهد و مرتکب چنین کاری شود اما نکتهای که اهمیت دارد این است که باید بررسی کنیم که چه چیزی باعث میشود فردی مثل آقای نجفی که به متانت معروف است مرتکب این کار شده است و چه کنیم که بقیه افراد جامعه دست به این کار نزنند.»
پیگیری رسانهها طبیعی است
اما چرا رسانهها و افکار عمومی این پرونده را پیگیری میکنند و چه جاذبههایی آنها را به این سو سوق داده است؟ سیدافشین امیرشاهی، عضو شورای سردبیری روزنامه همشهری میگوید: «پرونده آقای نجفی ازجمله مهمترین پروندههای کشور در همه سالهای گذشته است. شخصی که 40سال در بالاترین ردههای کشور فعالیت کرده و ناگهان افکار عمومی مطلع میشوند که همسر دومش را به قتل رسانده است. این پرونده از نظر رسانهای همه جذابیتهای لازم را برای پیگیری، انعکاس و برجستهسازی دارد. طبیعی است که هر رسانهای بهدنبال این است که بر زوایای تاریک این پرونده نور بتاباند و بر شفافیت بیشتر این پرونده تأثیرگذار باشد. مثلا وقتی بحث خودکشی آقای نجفی پیش آمد همشهری بهدنبال این بود که کشف کند چهکسی جان آقای نجفی را پس از خودکشی نجات داده است.» امیرشاهی به انتقاد درخصوص شیوه مواجهه خبرنگاران با نجفی اینطور پاسخ میدهد:«خبرنگارانی که ساعتهای طولانی در دادسرای امور جنایی در انتظار کسب خبر بودند فرصت مصاحبه با آقای نجفی را پیدا کردند؛ فرصتی کوتاه با پرسشهای فراوان. در این شرایط خبرنگار باید چه کند؟ به کناری بایستد و نظارهگر باشد یا اینکه پرسشهای خود را مطرح کند؟ بهخصوص که این پرونده میتواند مهمترین شناسنامه کاری خود آن خبرنگار هم باشد. قطعا هیچ خبرنگار حرفهای به کناری نمیایستد که تنها شاهد سؤال و جواب همکارانش باشد. در عین حال هیچ سردبیری هم نمیپذیرد که خبرنگار از مصاحبهای به این مهمی دست خالی برگردد. آنچه حادثهنویسان در روز مصاحبه با آقای دکتر نجفی انجام دادند حرفهای و درست بود و از نگاه من کسانی که با ادبیات زشت و دور از شأن از این موضوع انتقاد کردند فاقد نگاه صنفی، حرفهای و اخلاقی هستند.»
حادثهنگاری در پروندههای جنجالی گاهی با سختیهای فراوانی همراه میشود
مصائب یک گزارش
در همینه زمینه :