• یکشنبه 16 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 26 شوال 1445
  • 2024 May 05
چهار شنبه 1 خرداد 1398
کد مطلب : 56685
+
-

در راسته کاغذ و مقوا‌فروشان چه می‌گذرد؟

رد پای سلطان کاغذ در ظهیرالاسلام

فروشندگان کاغذ تحریر و مقوا می‌گویند که یک‌پنجم سال گذشته فروش دارند

رد پای سلطان کاغذ در ظهیرالاسلام

مائده امینی


کرکره‌های مغازه‌ها یک درمیان پایین کشیده شده‌اند. هر از چند گاهی بعضی‌ها می‌آیند و سراغ مغازه‌هایی که هنوز چراغ‌شان روشن است می‌روند و قیمت می‌گیرند. در تمام خیابان ظهیرالاسلام یک وانت آبی ایستاده که کارگری جعبه‌های کاغذ را ازپشت آن خالی می‌کند و به مغازه روبه‌رویی می‌برد. ادامه خیابان اما انگار که از زندگی خالی شده است. کمتر مغازه‌ای پشت ویترین خود قیمت زده. مغازه‌داران می‌گویند قیمت‌ها هر لحظه تغییر می‌کند و نمی‌توان روی کاغذها و مقواها برچسب قیمت زد. ساعت از 11 گذشته است. به مغازه‌ای که نبش خیابان اصلی قرار گرفته می‌روم؛ مغازه‌ای که صاحب آن می‌گوید از صبح تا الان مگس پرانده و التهاب بازار مشتری‌هایش را از بین برده است؛ «ما گلاسه و مقوا می‌فروشیم. جنس نیست. انبار ما و خیلی از همه مغازه‌دارهایی که می‌بینید بسته‌اند و رفته‌اند، خالی شده. پای صحبت هرکس بنشینی یا به فکر تعویض شغل است و یا منتظر است کاغذهای وارد‌شده از گمرک آزاد شود. قیمت‌ها در بازار کاغذ 6برابر شده است.»
مغازه‌دارهای کوچک‌تر که با شرکت‌ها و کارخانه‌ها ارتباط مستقیم ندارند از دلال‌ها کاغذ می‌خرند؛ دلال‌هایی که قیمت مقوای ساده را به کیلویی 35هزار تومان رسانده‌اند؛ مقواهایی که تا پیش از این، تنها کیلویی 5هزار تومان قیمت داشتند. یکی دیگر از مغازه‌دارها می‌گوید: «کاغذهای تحریر به بندی 600هزار تومان رسیده است. شما پشت‌سرت را نگاه کن. ما کاغذ کادو و برگه و... برای فروش آورده‌ایم. نمی‌توانیم به سیاق قبل فقط روی کاغذ تحریر و مقوا و گلاسه حساب کنیم و مجبوریم امورات خود را اینگونه بگذرانیم. ما تقریبا یک پنجم سال گذشته فروش داریم. پارسال این موقع روزی 100بند می‌فروختیم الان 10یا نهایتا 15بند فروش داریم».
سلطان کاغذ اما دیگر در زندان نیست. سلطانی که خبر دستگیری آن در دی‌ماه سال گذشته تیتر یک رسانه‌ها شده بود حالا به گفته مغازه‌داران خیابان ظهیرالاسلام فقط مغازه‌اش تعطیل شده و در ظاهر حضور فیزیکی ندارد اما اگر سفارشی داشته باشی، به راحتی می‌توانی به او بسپاری؛ البته اگر معرف معتبری داشته باشی.

خرده‌فروشان از بین می‌روند 
ظهیرالاسلام را بالا می‌روم. یکی از مغازه‌ها را که مشتری بیشتری به آن رفت‌وآمد می‌کند انتخاب می‌کنم. فروشنده می‌گوید: «فقط می‌آیند و قیمت می‌گیرند و می‌روند. حق هم دارند. قیمت تمام‌شده هر یک عدد کارت ویزیت از 200تومان به هزار تومان رسیده. به‌نظر شما در این شرایط کسی برای چاپ کارت ویزیت مراجعه می‌کند؟».
او ادامه می‌دهد: «کاسبی سخت شده است و خرید و فروش فقط نقدی انجام می‌شود. تا پیش از این التهاب‌ها، ما هر میزان کاغذ لازم داشتیم می‌خریدیم، یک‌سوم‌ مبلغ را ابتدای کار نقدی می‌دادیم و مابقی را وقتی پول دست‌مان رسید تسویه می‌کردیم. امروز کسی حاضر نیست با این شیوه به ما جنس بفروشد. دست برای خرید نقدی و حتی بالاتر از قیمت روز زیاد است. نتیجه این وضعیت از بین رفتن کار‌وکاسبی خرده‌فروشانی است که سرمایه‌ کمتری دارند.

تا جنس نرسد بازار همین است 
فروشنده‌های کاغذ و مقوا می‌گویند 2سال است بازار کار ما به‌هم ریخته اما از زمستان سال گذشته آشوب‌ها به اوج رسید. تقریبا همه آنها بر این باورند تا زمانی که راه واردات باز نشود و ثبت سفارش صورت نگیرد همین آش است و همین کاسه. 
جنس باید در بازار باشد تا قیمت‌ها افت کند
اما یکی دیگر از مغازه‌دارها فقط با دلال‌هایی کار می‌کند که برایش هر هفته کاغذ می‌آورند؛ مغازه‌داری که تمایلی هم به صحبت‌کردن ندارد.
آخرین مغازه‌دار از بقیه عصبانی‌تر به‌نظر می‌رسد. او دولت را مقصر تلاطم‌های اخیر می‌داند و می‌گوید: «ما که نه خرید داریم و نه فروش. می‌بینید که بیکار نشسته‌ایم. کاغذ هست، نه که نباشد اما قیمت‌ها نجومی است. چرا باید یک بند کاغذ تحریر را 650هزار تومان بخریم؟ قبلا 120هزار تومان بود. 3برابر هم می‌شد نباید به 650هزار تومان می‌رسید».
در این میان اما بودند فروشنده‌هایی که می‌گفتند هیچ مشکلی در بازار کنونی ندارند و به‌نظر می‌رسید کاهش فروش را با افزایش قیمت جبران کرده‌اند.

به 300هزار تن کاغذ نیاز داریم 
او یکی از بزرگ‌ترین واردکنندگان کاغذ است. تمایلی ندارد نامش فاش شود اما ارزیابی‌های خودش را از بازار کنونی دارد؛ «در یک سال گذشته ناهماهنگی‌هایی بین دو وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت و وزارت ارشاد باعث شده که بازار کاغذ نشر و مطبوعات بیش از بقیه بازارها به‌هم بریزد. جلسات مربوط به تعیین کارگروه کاغذ (که یک باشد یا 2) دیر به دیر برگزار شدند. در کنار این سهل‌انگاری، عدم‌تخصیص ارز، تحریم‌های آمریکا و گران‌‌شدن خمیر کاغذ دست به‌دست هم دادند تا این وضعیت رقم بخورد. در 2ماه گذشته هم بیش از 600هزار تن کاغذ در گمرک مانده‌ است. در بیست‌وپنجم فروردین امسال نامه‌ای نوشته می‌شود که کارگروه کاغذ از یک (ارز دولتی) به 2 (ارز نیمایی) تغییر یافته و این نامه موجب ایجاد گپی شده و بارهای ما را در گمرک بلوکه کرده‌اند.»
این وارد‌کننده بر این باور است تا زمانی که بین 300 تا 400هزار تن کاغذ در سال وارد نکنیم، نمی‌توانیم به نجات بازار کاغذ در همه انواع (‌نشر، مطبوعات، ‌گلاسه، ‌تحریر) امیدی داشته باشیم.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :