بازاندیشی درساختارهای نشر
نیکنام حسینیپور ـ مدیرعامل خانه کتاب
نشر، بدون تردید مهمترین صنعت فرهنگی هرکشور است؛ صنعتی که رکود آن بر فعالیتهای آفرینشی و حتی پژوهشی و مطالعات تأثیر میگذارد. اگر صنعت نشر کشوری نتواند میـان پدیدآورنـدگان از یـک سـو و مخاطبان از سوی دیگر پیوند برقرار کند، دادوستد میان ذهنهای مولّد جامعه آسیب جـدی میبیند. به عکس، نشری که فعال است و میتواند محصول فرهنگی خود را به درون جامعه ببرد، یا احیاناً موفق میشود خوانندگان تازه و تازهتری بیابد، نیازها و تقاضاهای جدیدی بـر میانگیزد و بر آفرینش و تولید آثار تأثیر مستقیم میگـذارد.
نشر دنیای جدید را برخی از صاحبنظران در این عبارت خلاصه میکنند که تک رسانه به چندرسانه تبدیل شده است. از منولگ به دیالوگ تبدیل و تعاملی شده است. فناوری عصر اطلاعات و ارتباطات، با امکاناتی که برای انتقال صوت و تصویر فراهم ساخته، خواننده قدیم را، که مخاطب اصلی نشر کتاب بود، به خواننده، شنونده و بیننده تبدیل کرده است. محصول آن نشر فقط متن چاپی بود و محصول این نشر پدیدههای چندرسانهای است که بنا به طبیعت موضوع و مقتضیات متن، تغییر شکل مییابد. اما باید توجه داشت که تحولات اخیر در عرصههای اطلاعات و ارتباطات بهمعنای تهدید نشر کتاب به نابودی نیست. گرچه بازار کتاب دستخوش تغییری عمیق شده و شاهد تغییرهای بیشتری نیز خواهد بود، امکان اینکه کتاب از صحنه زندگی بیرون برود یا اقتصاد، صنعت و بازرگانی نشر تعطیل شود، از سوی هیچ صاحبنظری پیشبینی نشده است. نشر در عرصه جهانی هماکنون دستخوش 2 تحول عمده است: 1- انتقال از نشر چاپی به نشر الکترونیکی، 2- جایگزینی کتابفروشی با اطلاع فروشی.
انقلاب به هم پیوسته 3عرصه اطلاعرسانی، ارتباطات و الکترونیک رابطه میان اطلاعات و نشر را دستخوش دگرگونی کرده است و بنابراین نقش ناشر را که واسطه میان پدیدآورنده و خواننده یا واسطه میان پیام بهمعنای گسترده کلمه و مخاطب است، تغییر داده است.
این دغدغهها ضرورت بازنگری و بازاندیشی درساختارهای کنونی نشر و ایجاد تحولی متناسب در آن را مدام به میان میآورد؛ تحولی که هم با سرشت و نیازهای فرهنگی ما سازگار باشد و هم با ضرورتهای جهانی، آن هم ضرورتهایی که بر ما تحمیل میشود. از زمانی که فناوری چاپ در خدمت فعالیت نشر قرار گرفت و تکثیر هر اثری به هر تعدادی ممکن شد، سدی بزرگ از سر راه انتقال اندیشه و احساس بشر برداشته شد و او بر 3 چیز غلبه یافت؛ زمان، زبان و مکان.
چه ناشران بخواهند و چه نخواهند، آینده به سمت محتوای دیجیتال و چاپ براساس تقاضا پیش میرود و ناشران مجبور خواهند شد، با توجه به اقتصاد الگوی تجاری خود، کپیهای کمتری از عناوین جدید را چاپ کنند. بنابراین ناشران باید بپذیرند که در آیندهای نه چندان دور رسالت آنها تنها انتشار و فروش کتاب نیست. نشردر کشورهای در حال توسعه و ازجمله ایران مجال مناسبی را برای توسعه، بهبود و ارتقای ارتباط علمی پدید میآورد. فناوری نوین اطلاعات و بهویژه شبکهسازی و اینترنت، گستره عظیمی را فراهم کرده تا جهتگیری فرهنگی خود را از «انباشتن» دانش به سوی «اشتراک و انتشار» آن هدایت کنیم.
مشخص است که در این راه نیاز به نوآوری و ایدههای جدید بیش از پیش است و ارائه خدمات تخصصی متناسب با نیازهای قابل پیشبینی انکارناپذیر است.درهمین راستا استارتاپهای حوزه نشر هم باید از ایده به سمت تولید محصول حرکت کنند تا بتوانند ادامه حیات دهند. استارتاپها میتوانند بخش خلاق ولطیف نشر الکترونیک را فراهم آورند و به حوزه نشر طراوت وشادابی ببخشند و خانه کتاب بهعنوان مغز نشر ایران آمادگی دارد محلی برای گفتوگوی استارتاپهای حوزه کتاب و نشر با مسئولان و محلی برای آشنایی خودشان با هم باشد.